گیتار آکوستیک
21 آبان 1399
"درباره گیتار آکوستیک بخونید"
گیتار آکوستیک (acoustic guitar) یه ساز موسیقی از خانوادهی گیتارها ست. سیمهای اون لرزش میکنن و این لرزشها به واسطهی بدنه تقویت میشه، به صفحهی صدا (sound board) منتقل میشه و از طریق اون به صورت موج صوتی منتشر میشه و صدای ساز به گوش ما میرسه. اصطلاحی که به صورت عمومی برای اشاره به این ساز به کار میره؛ گیتاره و اسم اختصاصی اون گیتار آکوستیکه تا بشه اون رو از سازهای دیگهی این خانواده، مثل گیتار الکتریک جدا کرد.
به طور معمول، بدنهی این سازها به عنوان جعبهی صدا عمل میکنه و قسمت بالایی اون به عنوان یه صفحهی صدا عمل میکنه و باعث افزایش صدای که از لرزش سیمها به وجود میاد، میشه.
توی کوک استاندارد، شش سیم گیتار به ترتیب از بم به زیر به صورت می (E2)، لا (A2)، رِ (D3)، سل (G3)، سی (B3) و می (E4) کوک میشن.
گیتار با زخمه زدن نواخته میشه و برای این کار میشه از پیک (pick) یا ناخنها استفاده کرد. زخمه زدن به هر سیم باعث میشه تا اون با توجه به طول، جرم و کشش خودش، لرزشی رو داشته باشه که تعیین کنندهی صدایی که در نهایت تولید میکنه.
پیکهای مختلف برای گیتار. از بالا در جهت عقربههاب ساعت: پیک استاندارد نایلونی، پیک پوسته لاکپشتی (tortoise-shell) ، پیک پلاستیک با پوشش با اصطکاک بالا(قسمتهای سیاه)، پیک فولاد ضد زنگ، پیک تقریبا مثلثی Reuleaux و پیک بالهی کوسهی Tortex.
صدای سیمها توسط بدنه و هوای صفحهی صدا تشدید میشه اما از اون جایی که اونها تشدید خاص خودشون رو هم دارن؛ بعضی از اورتونها رو بیشتر تقویت میکنن و در نتیجهی اون روی صدای کلی تاثیر میذارن و توی لحن ساز تغییر ایجاد میکنن.
"تاریخچه"
گیتار یه ساز باستانیه که میشه رد اون رو تا بین النهرین و سومر باستان گرفت. نظریههای زیادی در مورد اجداد این ساز وجود داره اما چیزی که مشخصه اینه که گیتار امروزی نتیجهی پیشرفت طولانی سازهای زهی است. یکی از ادعاهایی که در مورد منشا این ساز وجود داره اینه که اون از یه ساز قرون وسطی به اسم ویهوئلا (vihuela) که تکامل یافتهی لوت (lute) یا عود بوده؛ گرفته شده.
ویهوئلا ساخته شده توسط خلیل جبران (Khalil Gibran) توی نیمهی قرن بیستم
گیترن (Gittern) که یه جور گیتار کوچک که زخمهای هم بود میشه حسابش کرد؛ اولین ساز گیتار مانندی بود که توی قرون وسطی و توی اسپانیا پدیدار شد و پشت اون حالت گردی شبیه به لوت داشت. سازهایی که به گیتار مدرن امروزی شباهت داشته باشن تا دورهی رنسانس وجود نداشتن. توی این دوره بود که بعضی از سازها کمکم شکل بدنه و ابعادی شبیه به گیتار پیدا کردن.
یه گیترن با پنج جفت سیم. به اون ها کونترن (Quintern) هم میگفتن. این گیترن مربوط به 1450 میشه و توسط یه سازندهی لوت به اسم هانس اوث (Hans Oth) ساخته شده.
اولین شواهدی که از گیترنها وجود داره، مربوط به حضور اونها توی ادبیات قرن سیزده غرب اروپا میشه. برای نواختن این ساز هم از چیزی شبیه پیک امروزی (که برای گیتار استفاده میشه) ، استفاده میشده. توی ایتالیا اون رو با اسم چیتارا یا سیتارا (chitarra) هم میشناختن.
اولین سازهایی که با گیتار و ساختار اون توی فرهنگ اسپانیا مرتبط هستن، به طور گسترده با اسم ویهوئلا شناخته میشن. ویهوئلا سازهای زهیای بودن که معمولا توی قرن شانزدهم و دوران رنسانس دیده شدن. بعدها نویسندههای اسپانیایی این ساز رو به دو نوع ویهوئلا تقسیم کردن. ویهوئلا دو آرکو (vihuela de arco) سازی بود که ظاهری شبیه به ویولون امروزی داشت و ویهوئلا دو پنولا (vihuela de penola) با مضراب یا با دست نواخته میشد و وقتی که از دست برای اجرا اون استفاده میکردن، بهش ویهوئلا دو مانو (Vihuela de mano) میگفتن. ویهوئلا دو مانو شباهت خیلی زیادی به گیتارهای دورهی رنسانس داشت، چون حرکات دست در قسمت سوراخ صدای ساز، موسیقی تولید میکرد.
ویهوئلا دو مانو که با اسم ویولا دو مانو هم شناخته میشه. این تصویر مربوط به یکی از مدلهایی از این سازه که امروزه طراحی و تولید میشه. اونها رو طبق الگوها و نمونههایی که از قرون وسطی باقی مونده میسازن. هدف اونها زنده نگه داشتن هنر دوران گذشته است. این ساز توسط سازندهی لوت با نام الکساندر باتوف (Alexander Batov) ساخته شده.
تا سال 1790 فقط ویهوئلا گیتارهای شش جفتی (شش جفت سیم کوک شده) ساخته میشدن و تبدیل به اصلیترین مدل گیتار مورد استفاده توی اسپانیا شدن. خیلی از گیتارهای قدیمیتری که پنج جفت سیم داشتن هم هنوز استفاده میشدن، اما به نمونههایی که شش سیم داشتن تبدیل شده بودن. فرناندو فراندیر (Fernando Ferandiere) توی کتابش با عنوان هنر نواختن گیتار اسپانیایی در موسیقی (Arte de tocar la guitarra espanola por musica) که سال 1799 توی مادرید چاپ شده، گیتار استاندارد اسپانیایی زمان خودش رو سازی با هفده فرت و شش کورس (جفت سیم) توصیف میکنه که سیمهای اون هم از جنس روده ساخته میشده.
توی این زمان دیگه گیتار آکوستیک، شکلی شبیه به گیتار آکوستیک مدرن به خودش گرفته بود و استفاده از سیمهای جفت کمکم کنار گذاشته شد و به جای اون از تک سیمها استفاده میکردن.
در نهایت توی سال 1850، شکل و ساختار گیتار مدرن توسط سازندهی گیتار اسپانیایی به اسم آنتونیو تورس ژرادو (Antonio Torres Jurado) به وجود اومد. او اندازهی بدنهی گیتار رو بیشتر کرد و توی نسبتهای اون هم تغییراتی ایجاد کرد و از الگوی مهاربندیای استفاده کرد که اولین بار توسط فرانسیسکو ساگوینو (Francisco Sanguin) توی اواخر قرن هیجده استفاده شده بود.
تصویری از آنتونیو دو تورس ژرادو (1892 - 1817) که مهمترین سازندهی گیتار اسپانیایی قرن نوزدهم بود.
الگوی مهاربندی، که به الگوی داخلی آرماتورهای چوبی برای محکم کردن قسمت بالا و پشت گیتار برای جلوگیری از خراب شدن اون تحت کشش اشاره داره؛ عامل مهمی توی صدای گیتار هم هست. طراحی تورس به شکل قابل ملاحظهای بلندی صدا، لحن، کوک و پخش صدای ساز رو ارتقا داد و از اون زمان تا حالا تغییر اساسی در اون صورت نگرفته.
گیتار ساخته شده توسط تورس و مربوط به سال 1862. این ساز در حال حاضر توی موزهی موسیقی بارسلون (Museu de la Música de Barcelona) نگهداری میشه.
خرید گیتار آکوستیک
بعضیها معتقدن بهترین سازیه که تا به حال ابداع شده و دلیلشون هم ویژگیهای مهمه این سازه که هم میشه با اون هارمونی نواخت، هم میشه ملودی اجرا کرد، هم ریتم زد و در کنار همهی اینها سازیه که حمل کردن اون خیلی راحت هم هست. در کل تطبیق پذیریای که گیتار آکوستیک داره رو توی هیچ ساز دیگهای احتمالا پیدا نمیکنین و فکر کنم بشه همین رو در مورد محبوبیتش هم گفت.
این ساز صدای خوبی داره و خوانندهها و ترانهسراها میتونن به راحتی با استفاده از همین یه ساز یه نسخه از ترانههایی که محبوب شدن رو هر جایی اجرا کنن. اگه دارین این متن رو میخونین و قصد دارین که یه گیتار آکوستیک برای خودتون تهیه کنین؛ انتخاب اولیه خوبی داشتین اما هنوز انتخاب دوم که انتخاب یه ساز مناسبه باقی مونده و میشه گفت اون قسمت سخته ماجرا به حساب میاد.
توی این قسمت سعی میکنیم به ویژگیهای مختلف گیتار که میتونه برای انتخاب ساز مهم باشه بپردازیم تا به شما تو تهیهی ساز مناسب خودن کمک کنه.
"سه عامل مهمی که باید در نظر داشته باشین"
درسته که گیتار ساز پیچیدهایه که بخشهای زیادی داره که توی هماهنگی با هم کار میکنن و بین اونها از یه مدل تا مدل دیگه اختلاف خیلی زیادی ممکنه باشه. اما باید گفت که یکی از اشتباهات که معمولا تازه کارها میکنن اینه که خیلی به جزئیات کوچیک اهمیت میدن و جزئیات اصلی رو فراموش میکنن در حالی که توی سطحی که اونها هستن خیلی از جزئیات کوچک اهمیت و کارایی چندانی براشون نداره، در حالی که تاثیر این جزئیات اصلی رو به وضوح حس خواهند کرد. بین خصوصیات اصلی؛ سه مورد خیلی مهم وجود داره که شامل موارد زیر میشه:
اندازه و سبک بدنه
برش بدنه
برند
و البته در مورد هر کدوم از این تیترها مطالب بیشتری هست که اگه در موردشون اطلاعی ندارین؛ بهتره که ادامهی مطلب رو با دقت بخونین.
اندازه و سبک بدنه
اولین و واضحترین تفاوتی که بین گیتارهای مختلف به چشم میاد و همه متوجه اون میشن؛ تفاوت توی شکل ظاهری و ابعاد بدنهی اصلی ساز است. این تفاوتها در کنار تمایز ظاهری که ایجاد میکنن تاثیر زیادی هم روی لحن صدا، بلندی صدای ساز و ارگونومیک بودن اون دارن. بین سبکهای مختلفی که بدنههای گیتار ساخته میشن؛ سه نوع هستن که محبوبیت بیشتری نسبت به بقیه دارن:
درِدنوت (Dreadnought): این نمونه در ابتدا توسط کمپانی مارتین (.Martin Co) طراحی و تولید شد و کمپانی مارتین، اسم اون رو از روی اسم یه کشتی جنگی انگلیسی انتخاب کرده بود. این نمونه، محبوبترین و انطباق پذیرترین و احتمالا بشه گفت که ایدهآلترین گزینه به عنوان انتخاب اول یا گیتار اصلیای که استفاده میکنین، است.
پارلا (Parlor): این نمونه گیتار آکوستیک هم توسط همون کمپانی مارتین توسعه داده شده و بین تمام نمونههای مختلف گیتار آکوستیک، کوچکترین و باریکترین بدنه رو داره. استفاده از این نمونه گیتار توی موسیقیهای فولک و ایندی (folk/indie music) خیلی رایجه.
جامبو (Jumbo): بین همهی نمونهها؛ این گیتار آکوستیک بلندترین، حجیمترین و باسترین صدا رو تولید میکنه. نمونهی اصلی و اولیهی گیتار آکوستیک جامبو به اسم جی 2000 (J2000) توسط کمپانی گیبسون (Gibson) طراحی و تولید شد.
دو مدل محبوب دیگه هم وجود دارن که البته محبوبیت سه تا نمونهای که تا اینجا گفتیم رو ندارن، اما خوبه که اونها رو هم بشناسین:
ادتوریم (Auditorium): این نمونه رو میشه ترکیب دو تا از نمونههای محبوب گیتار آکوستیک که بالا ازشون اسم بردیم یعنی دردنوت و پارلا. این نمونه با توجه به برند و کمپانی تولید کنندهاش ممکنه که اسمهای مختلفی مثل: گرند کنسرت (grand concert)، کنسرت (concert) و گرند ادتوریم (grand auditorium) داشته باشه.
گیتار ادیتوریم – تولید کمپانی تیلور – مدل: Taylor 514CE Grand Auditorium Cutaway – این مدل یه گیتار الکترو آکوستیک است. جنس بدنه از چون ماهاگون و صفحهی صدا از چوب سدر است. این ساز، جز گیتار آکوستیکهای گرون قیمته و بیشتر از دو هزار دلار قیمت داره.
بدنهی کوچک – اسمال بادی (Small Body): این نمونه همون جوری که احتمالا از اسمش هم مشخصه اساسا نمونهی کوچکتر یه دردنوت استانداره و برای استفاده توی سفر و همین طور برای نوازندگی بچهها گزینهی خیلی خوبی به حساب میاد.
گیتار اسمال بادی یاماها – مدل: Yamaha FS850 Natural – برای ساخت تمام بدنهی این ساز از چوب ماهاگونی استفاده شده. جز گیتارهای ارزون قیمته و قیمتی حدود 350 دلار داره.
برش بدنه
برش بدنهی هر ساز به برند و سبک بدنهی هر گیتار بستگی داره و همین طور تقریبا برای همهی مدلهای بدون برش امکان این که شما بتونین نمونهی برش خوردهی اونها رو هم، که بعضی نوازندهها اونها رو ترجیح میدن، پیدا کنین، هست. دلیل این ترجیح هم اینه که وقتی بدنهی یه گیتار این برش رو داره اجازهی دسترسی راحتتری به فرتهای بالایی به شما میده. اما به هرحال به طور معمول این نمونه گیتارها فقط وقتی که برای اونها از یه تقویت کننده یا آمپلیفایر (amplifier) استفاده بشه؛ صدای خوبی تولید میکنن و به همین دلیله که معمولا این نمونه گیتارها پیکاپ آکوستیک (acoustic pickups) هم دارن. مشکلی که این نمونه دارن اینه که هم به خاطر خود برش ایجاد شده و هم به خاطر بخش الکترونیکی که به ساز اضافه میشه؛ تخریب قابل توجهی توی صدای آکوستیک ساز اتفاق میافته و به همین دلیله که فقط اگه قصد دارین برای اجرا با آمپلیفایر از اونها استفاده کنین؛ باید سراغشون برین. در مقابل اگه قصد دارین از گیتار برای تمرین یا اجرای آکوستیک استفاده کنین، بهتره برین سراغ گزینههایی که بدنهی اونها برش نداره. برای شما گیتارهایی که برش و ادوات الکترونیکی ندارن گزینهی مناسبتریه. شما حتما متوجه میشین که اکثر گیتارهای گرون قیمت نه برش دارن و نه ادوات الکترونیکی و در واقع چیزی که باعث بالا بودن قیمت اونها است، کیفیت خوب صدای آکوستیکی که تولید میکنن، است. یه راه حل خوب و ساده برای این که ببینین گیتاری که از اون خوشتون اومده، ادوات الکترونیک داره یا نه، اینه که به مدلش یه نگاه بندازین و اگه آخر اون حروف ce رو دیدین به معنی داشتن ادوات الکترونیکه چون این دو حرف به اختصار برای اشاره به Cutaway/Electronics به کار میرن.
برند
وقتی که در مورد سبک بدنهی گیتار و این که برش داشته باشه یا نه تصمیمتون رو گرفتین؛ مهمترین انتخابی که میمونه، انتخاب برند و مدله سازه. البته باید گفت که بین این موارد، انتخاب این گزینه از همهشون سختتره. برای این که دهها برند خوب وجود داره که ارزش این که بهشون فکر کنین رو دارن و سازهایی که هر کدوم از این برندها تولید میکنن، هویت خاص خودشون رو دارن و به عنوان یه نوازندهی گیتار آکوستیک بالاخره یه زمانی میرسه که یا عاشق هر کدوم میشین و یا ازشون متنفر میشین.
معمولا برای هر نوازندهای یکی دوتا برند وجود داره که عاشقشون میشه و برای همیشه از گیتارهای تولید اونها استفاده میکنه. خب پس این جا ما چندتا از محبوبترین و معروفترین برندها رو به شما معرفی میکنیم.
برندهای قیمت مناسب
برای گیتارهای آکوستیک معمولا سهتا بازهی قیمت کلی وجود داره که با توجه با کیفیت ساز تعیین میشن:
سازهای ارزون که قیمت اونها کمتر از 500 دلاره و برای اولین گیتار میتونن گزینههای خیلی خوبی باشن، مخصوصا اگه شما هنوز در مورد انتخابتون مطمئن نیستین و نمیدونین که آیا میخواین به نواختن این ساز ادامه بدین یا نه.
سازهای قیمت متوسط که بازهی قیمتی بین 500 تا 1200 دلار دارن و میشه گفت برای همهی نوازندهها، توی سطحهای مختلف میتونن مناسب باشن (از مبتدی گرفته تا پیشرفته).
سازهای گرون قیمت که قیمتی بالای 1200 دلار دارن و معمولا زمانی تصمیم میگیرین یکی از اونها بخرین که تصمیم گرفته باشین همیشه نوازندهی گیتار باقی بمونین و نخواین که سازتون رو کنار بذارین.
چیزی که زمان خرید گیتار توی اکثر برندها باهاش مواجه میشین اینه که خیلی وقتها اونها توی دو دسته بین ارزون تا متوسط و متوسط تا گرون قرار میگیرن و به ندرت پیش میاد که برندی رو پیدا کنین که برای هر دسته یه سری ساز خوب ارائه بده.
خب برای شروع سراغ 5 تا برند که قیمتهاشون از ارزون تا متوسطه میریم:
رژ (Rogue)
اگه زمان تهیهی گیتار، قیمت یکی از فاکتورهای مهم برای شماست؛ و دنبال یه ساز خوب با قیمت مناسب میگردین، بدون شک رژ میتونه گزینهی خیلی خوبی برای شما باشه. رژ به عنوان برندی شناخته میشه که سازهایی با کیفیت قابل قبول با قیمتهای خیلی پایین تولید میکنه و میشه گفت شاید اونها با اختلاف تنهایی کمپانی هسن که گیتار آکوستیکهای قابل قبولی با قیمتی پایینتر از 100 دلار تولید میکنن و در کل هم اونها نقدهای مثبتی از خریداراشون در سراسر دنیا گرفتن. به عنوان اولین گیتار مدلهای پایین بین محبوبترینها، انتخابهای واقعا خوبی هستن:
Rogue Starter – این گیتار جز دستهی اسمال بادی به حساب میاد. گردن اون از جنس چوب افرا و صفحهی انگشتگذاری از جنس چوب رز است. بین 7 تا 8 گام رو پوشش میده. قیمتش هم چیزی حدود 60 دلاره.
Rogue RA-090 – این گیتار یه گیتار دردنوت کنسرت به حساب میاد و قیمتی حدود 90 دلار داره. صفحهی انگشتگذاریش از جنس چوب رز است و بدنه از جنس چوب ماهاگونی ساخته شده.
فندر (Fender):
احتمالا وقتی به گیتار الکتریک و یا حتی گیتار باس فکر میکنین، این اولین اسمیه که به ذهنتون میرسه اما زمانی که به گیتار آکوستیک فکر میکنین احتمالا جز اولین اولین اسمهایی که به ذهنتون میاد نیست که البته خیلی هم عادیه چون حتی اگه قسمت "دربارهی ما" رو توی سایت خودشون یه نگاه بندازین؛ هیچ اشارهای به تولید گیتار آکوستیک توی تاریخ این کمپانی نمیبینین! دلیلش هم تقریبا مشخصه؛ چون در مقایسه با گیتارهای الکترونیکی که اونها تولید میکنن، گیتارهای آکوستیک تولید فندر، حرف خاصی برای گفتن ندارن و اکثر اونها مدلهای خیلی ارزون قیمتی هستن. با همهی این حال بر خلاف برندهای دیگهای که سازهایی توی همین قیمت تولید میکنن مثل رژ، اسم این کمپانی با عنوان کمپانی که ساز ارزون تولید میکنه شناخته نمیشه و اگه میخواین یه گیتار ارزون قیمت بخرین که با کیفیت به نظر برسه؛ میتونین سراغ گیتار آکوستیکهای فندر برین. چندتا از مدلهای محبوب این برند رو هم ببینین:
Fender Tim Armstrong – گیتار کنسرته، بدنهی اون از چوب ماهاگونی ساخته شده و گردنش از افرا و بیست تا فرت داره. سیستم پیکاپ و پیش تقویتکننده هم داره.
Fender 300 CE – این گیتار طراحی دردنوت داره و بدنهی اون از چوب ماهاگونی و صفحهی صداش از چوب افرا ساخته شده و برای صفحهی انگشتگذاریش از چوب رز استفاده شده.
Fender Paramount – این مدل از گیتارهای قیمت متوسط فندر است و قیمتش حدود 350 دلاره.
یاماها (Yamaha):
یاماها برندی که توی دنیا هم برای موتورسیکلتهاش و هم برای درامهایی که تولید میکنه معروفه و شاید شما ندونین که گیتار آکوستیک هم جز تولیدات اونها است؛ البته احتمالا چیز خیلی شگفتانگیزی هم نباشه چون اونها تقریبا تمام سازهای موسیقی رو تولید میکنن. البته در مورد گیتار آکوستیک تلاشی که برای ساخت اونها انجام دادن خیلی بیشتر از تلاشی بوده که در زمینهی معرفی سازهاشون انجام دادن و همین طور برای سازهایی که تولید کردن هویت خاصی قائل نشدن و اکثرا طراحیشون رو از مدلهای گرون قیمت تقلید کردن که شاید ایدهی چندان خوبی به نظر نیاد اما به هرحال در مورد گیتار آکوستیکهایی که اونها تولید میکنن نقدهای خیلی خوبی وجود داره و در مقایسه با قیمتی که دارن کیفیت قابل قبولی رو هم ارائه میکنن، پس برای خرید گیتارهای یاماها رو هم در نظر داشته باشین.
Yamaha FG800 – از نوع دردنوت است و قیمتش هم حدود 200 دلاره و البته نمونهی الکترونیک با بدنهی برش خورده هم داره. برای ساختش از طراحی دردنوت استفاده شده و بدنهی اون از جنس ماهاگونیه.
Yamaha A Series A3R – این مدل جز نمونههای قیمت متوسط به حساب میاد و قیمتش حدود 850 دلاره. برش اون با طرح سنتی وسترن انجام شده. صفحهی صداش از جنس صنوبر سیتکا و کنارهها و پشت بدنه از جنس چوب رز ساخته شده.
اپیفون (Epiphone):
خیلی از نوازندههای گیتار اپیفون رو به عنوان، نمونهی ارزونتر گیبسون میشناسن و خب اگه به طور خلاصه بخوایم بگیم که چرا این موضوع درسته باید به دو تا نکته اشاره کنیم:
تولید خارج از امریکا؛ این در حالیه که تمام تولیدات گیبسون، توی آمریکا ساخته شدن.
استفاده از مواد اولیهی ارزونتر؛ اونها بهجای استفاده از چوب سخت (solid wood) از چوب لمینت شده (laminated woods) استفاده میکنن.
البته این اطلاعات از جهاتی دقیقه اما موارد دیگهای هم هست که باید در موردش بدونین. کمپانی اپیفون در واقع از گیبسون قدیمیتره و بعدها توی دههی 1950 خریداری میشه؛ در واقع اونها جشن 140 سالگیشون رو توی سال 2013 گرفتن. پس با این که امروز گیتار آکوستیکهای اپیفون جز نمونههای با کیفیت پایینتر و ارزون قیمتتر هستن اما همچنان پشت کار اونها تجربهی بیشتر از صد سال ساختن گیتار وجود داره. با تهیهی گیتارهای اپیفون شما همچنان میتونین ظاهر سطح بالا و منحصر به فرد گیتارهای گیبسون رو با قیمت خیلی مناسبتری به دست بیارین. اپیفون در ابتدا یه شرکت تولید بانجو بود و توی سال 1928 خط تولید گیتار خودش رو راه انداخت تا با بزرگترین و شاید تنها رقیب توی اون زمان، یعنی گیبسون رقابت کنن. توی سالهای اول اپیفون به وضوح رقابت رو به گیبسون باخته بود و مدلهای اولیه تولید اونها اصلا توان رقابت با چیزی که گیبسون توی اون دوران میساخت رو نداشتن. اما طی دهههای بعدی، اونها گیتارهایی تولید کردن که تبدیل به نمونههای کلاسیک شدن. این رقابتها تا سال 1957 که کمپانی توسط گیبسون خریداری میشه ادامه داشت. اما کمپانی گیبسون به جای این که اسم اپیفون رو کاملا از بین ببره؛ تصمیم گرفت که از اون استفاده کنه. اونها یه خط تولید از گیتارهای قیمت مناسب با کیفیت خوب در ادامهی تولیدات با کیفیت گیبسون راه انداختن و هویت خودشون رو کمابیش تا امروز به همون شکل حفظ کردن. از مدلهای محبوب خط تولید اول اونها میشه به موارد زیر اشاره کرد:
Epiphone AJ-220SCE – قیمت این مدل حدود 500 دلاره. صفحهی صدای اون از جنس صنوبر سیتکا، گردن و بدنه از جنس ماهاگونی و صفحهی انگشتگذاری از جنس چوب رز ساخته شده.
Epiphone EJ200SCE – کنارهها و صفحهی پشتی از جنس افرا و صفحهی انگشت گذاری از چوب آهن (Pau Ferro) درست شده. این گیتار سیستم پیکاپ و پیش تقویتکننده هم داره.
اویژن (Ovation):
این برند نه یه برند ارزون قیمته و نه یه برند درجه یکه. اویژن از معدود برندهایی که توی تمام قیمتها؛ چه برای تازهکارها و چه برای حرفهایها، گیتار تولید میکنه.
میشه گفت که گیتارهای تولید اویژن بین تمام برندها متمایزترین شکل ظاهری رو دارن و جای تعجب هم نداره که از اون شکلهایی باشن که شما یا عاشقش میشین و یا ازش متنفر میشین. اولین ویژگی خاص این گیتارها، گردن باریک اونها ست که خیلیها میگن، فقط با اضافه کردن چندتا سیم قویتر، حسی خیلی شبیه به گیتار الکتریک میتونه به وجود بیاره. دومین ویژگی منحصر به فرد گیتارهای اویژن، شکل گرد پشت اونهاست که از مواد مصنوعی شبیه به فایبرگلاس (fiberglass) به اسم لیراکورد (Lyrachord) ساخته شده.
طبق چیزی که خود کمپانی میگه؛ شیوهی ساخت پشت این سازها بر اساس تکنیکیهای مهندسی ساخت هلیکوپتر است که باعث میشه تا ویبراسیون قابل کنترل باشه و همین طور فیدبکهای ناخواسته به حداقل برسه و از اونجایی که فیدبک بیشتر از مسائلیه که روی صحنه با اون مواجه میشین، جای تعجب نداره که اکثر گیتارهای اویژن آکوستیک – الکتریک هستن و برش دارن.
خب گذشته از همهی اینها این چندتا مدل رو ببینین:
Ovation Applause Balladeer – این گیتار جز گیتارهای قیمت متوسط اویژن است و قیمتش حدود 300 دلاره.
Ovation Standard Elite – این گیتار با قیمتی حدود 1000 دلار جز گرون قیمتهای اویژن است. برای ساخت بدنه و گردن اون از چوب ماهاگونی استفاده شده و صفحهی صداش از جنس صنوبره.
برندهای درجه یک
بین برندهای مختلفی که توی بازار هستن و گیتار آکوستیک تولید میکنن؛ چهار تا اسم بزرگ وجود داره که فقط گیتار آکوستیکهای گرون قیمت تولید میکنن:
گیبسون (Gibson):
گیبسون احتمالا معروفترین برند تولید کنندهی گیتار آمریکا ست. امروز اون بیشتر به خاطر خط تولید گیتارهای الکتریکش با اسم SG شناخته میشه اما به عنوان یه تولیدکننده که در اصل گیتار آکوستیک تولید میکرده؛ اونها شهرت و موفقیتشون رو با تولید اولین گیتار آرکتاپ (archtop) توی قرن بیستم به دست اوردن. البته بعد از اون با مدلهای محبوب اون دوره که گیتارهایی با بالای صاف (flat-tops guitars) بودن، همراه شدن. به هر حال از اون جایی که این برند بیشتر از صد سال قدمت داره؛ پس قطعا کار خودش رو با تولید گیتار الکتریک شروع نکرده.
چیز جالبی که توی تاریخ تولید گیتار توسط اونها وجود داره اینه که اونها به طرز عجیبی توی بخش آکوستیک، تا حوالی سال 1971 که نورلین (Norlin) این برند رو خرید، دچار مشکل شده بودند و بعد از اون هم این مشکل حل نشد تا حدی که گفته میشه توی دورهی نورلین که بین سالهای 1971 تا 1984 بود؛ گیبسون بدترین گیتارهای خودش رو تولید کرد. گیبسون تا اوایل دههی 1990 افتخار دوبارهی خودش رو به دست نیاورد (در مورد گیتارهای آکوستیک). بعد از اون، این کمپانی پیشرفتهای زیادی داشت؛ تا جایی که تبدیل به یه مرجع توی صنعت تولید گیتارهای آکوستیک شد. موزیسینهای سرشناسی مثل گروه بیتلز (The Beatles) یا باب دیلن (Bob Dylan) از جمله افراد معروفی بود که با گیتارهای گیبسون مینواختن.
گیتارهای جامبو با قسمت بالایی صاف (flat-tops) مثل مدلهای J-45 و J-160E که توسط گروه بیتلز استفاده میشدن تا مدل Super Jumbo J-200 که بین گیتارهای فلت کمپانی، شاهکار محسوب میشد.
این برندها مبنایی رو پایه ریزی کردن که بر اساس اون برندهای دیگه بدنهی گیتار رو طبق سبک خودشون میساختن. چندتا از مدلهای محبوب این برند:
Gibson Acoustic SJBDVSGH1 Bob Dylan SJ-200 – بدنه و گردن این ساز از چوب افرا و صفحهی انگشتگذاری از جنس چوب رز ساخته شده. قیمت این گیتار حدود 2000 دلاره.
Gibson L-00 – این سری از گیتار توی دههی 1930 برای اولین بار تولید شدن. این گیتار طرح اسمال بادی است. برای ساخت صفحهی صدا از چوب صنوبر سیتکا، کنارهها و صفحهی پشتی از جنس ماهاگونی، استفاده شده. 19 فرت داره.
مارتین (Martin):
قدیمیترین برند تولیدکنندهی گیتار آکوستیک آمریکایی که هنوز هم فعالیت میکنه. مارتین به خاطر طراحیهای مختلف و نوآوریهایی که توی ساخت گیتارهای آکوستیک داشته؛ یکی از تاثیرگذارترین برندها توی این صنعت به حساب میاد. از جمله این ابتکارها میشه به موارد زیر اشاره کرد:
طراحی دردنوت – که طرحیه که بیشترین کپی برداری ازش توسط کمپانیهای مختلف برای ساخت گیتارهای آکوستیک شده.
سیستم ایکس بریسینگ (X-Bracing system) – که یه طراحی انقلابی بود و به واسطهی اون، این امکان به وجود اومد تا گیتارهایی با تختهی صدای (soundboard) بزرگتر و در نتیجه با صدای بلندتر تولید بشن.
در مقایسه با گیتارهای گیبسون، گیتارهای تولید کمپانی مارتین دو تا تفوت عمدهی دیگه هم داشتن:
عریضتر کردن تیغهی سر دسته (wider nut) – که خیلی از گیتاریستها معتقدن که در بازهی زمانی طولانیتر، خیلی راحتتره.
درجه بندی بزرگتر (longer scale) – که در نتیجهی اون صدای تولید شده، بلندتر و غنیتر میشه.
تمام این ویژگیها باعث میشه تا صدای این ساز توی نتهای پایینتر، عمیقتر باشه و در کل گیتاری با صدای بلندتر در مقایسه با گیتارهای تولید شدهی کمپانیهای دیگه باشه. در نتیجهی همهی اینها گیتارهای مارتین، به خصوص طراحی دردنوت، بین خوانندهها و خوانندههای فولک که معمولا فقط همین یه ساز رو برای همراهی با آوازشون استفاده میکنن؛ خیلی محبوب شده. این که این گیتارها کیفیت ساخت خوبی دارن و همین طور برای استفاده راحت هم هستن، باعث شده تا خیلی از گیتاریستهایی که سراغ برندهای دیگه میرن هم در آخر دوباره سراغ همین گیتارها برگردن.
گیتارهای مارتین آکوستیک طبیعی دارن و الکتریک نیستن. در حال حاضر طراحیهای مارتین برای بدنهی گیتار به سه دسته تقسیم میشه:
بدنهی کوچکتر با 12 فرت، شامل مدلهای 0، 1 و 2
گیتار با 14 فرت که شامل مدلهای 00 و 000 میشه. مدل 000 مورد علاقهی نوازندههاییه که دنبال صدای شفافتر و تمیزتری میگردن در حالی که میخوان سازی با بدنهی اندازهی استاندارد داشته باشن.
دردنوت که پاسخدهی باس غنیتری داره. اکثر طراحیهای محبوب مارتین سازهای ساز D بودن.
این مدل گیتار رو از سازهای تولید مارتین ببینین:
Martin D28 – تولید این سری گیتارهای مارتین از دهه 1930 شروع شده و تا الان ادامه داره. طراحی اون دردنوت است. بدنهی اون از صنوبر سیتکا و چوب رز ساخته شده و جنس گردنش هم ماهاگونی است. قیمت این گیتار بیشتر از 2500 دلاره.
تاکامین (Takamine):
خیلی وقتها از اون با عنوان مارتین ژاپنی اسم برده میشه و بیشتر شهرت اون مربوط به گیتارهای آکوستیک الکتریکه. درسته گیتارهای اونها آکوستیک خالی نیست و خیلی وقتها به عنوان بهترین سازندهی گیتارهای آکوستیک الکترونیک شناخته میشن که دلیلش هم ابدعات و نوآوریهای زیادیه که توی این زمینه داشتن. از مهمترینهاشون، میشه به سه مورد زیر اشاره کرد:
استفاده از پیکاپهای پالاتِتیک (Palathetic pickup) که روش تقویت صدای گیتارهای آکوستیک رو تغییر داد.
پارامترهای EQ که امکان کنترل برابر خیلی دقیقتری رو فراهم میکرد.
اولین نمونهای که از پیش تقویت کنندهی آنبرد استفاده کرد. وقتی از نوآوری صحبت میکنیم باید بگیم که تاکامین در واقع لولهی پیش تقویت کنندهی واقعی رو اختراع کرد و اونها با اختلاف زیاد تنها کمپانی هستن که اون رو تولید میکنن.
Takamine Pro 7 NEX – طراحی این گیتار گرند آئودیتوریوم است و صفحهی صدای اون از جنس سدر ساخته شده. قیمت این گیتار نزدیک به 2000 دلاره.
تیلور (Taylor):
این کمپانی هم یکی از بزرگترین اسمها توی زمینهی تولید گیتار آکوسیک ست. کمپانی تیلور توی سال 1974 توسط باب تیلور (Bob Taylor) و کرت لیستاگ (Kurt Listug) تاسیس شد و میشه گفت که در حال حاضر شمارهی یک تولید گیتار آکوستیک توی آمریکا است. اونها به لطف مدل گرند آئودتوریم مورد توجه قرار گرفتن. ستارههایی پاپی مثل تیلور سوئیفت و جیسون مارز از جمله طرفدارهای پر و پا قرص این مدل هستن و با توجه به این که این کمپانی این قدر جوونه، این واقعا شگفت انگیزه. در حال حاضر باید گفت که مارتین و تیلور سر این که کدومشون بهترین تولیدکنندهی گیتار کلاسیک آمریکا هستن، رقابت سختی با هم دارن و در این مورد هم نظرات زیادی هست. اما از اون جایی که کیفیت ساخت هردو برند خیلی بالا ست؛ واقعا باید گفت که این موضوع خیلی سلیقهایه که شما کدوم مدل رو بیشتر میپسندین و دوست دارین.
جدای از گیتارهای مدل گرند آئودتریوم، تیلور سعی کرده که با بعضی مدلها خودش رو جدا کنه، به خصوص مدلهایی که اندازههای کوچکتری دارن:
GSMini و Taylor Baby بهترین مثالها از نوآوری کمپانی تیلور توی این صنعت هستن.
GSMini توی ابعاد ¾ ساخته میشه و موفقیتش رو مدیون کیفیت نواختن خوبش، کیفیت بالای ساختش و البته صدای خیلی خوبشه که تمام اینها کمبودهایی بودن که مدل traveler/kids guitars که بیست سال قبلتر عرضه شد؛ داشت. در واقع هیچ برند دیگهای از نظر کیفیت صدا حتی نتونست به تراول کید نزدیک هم بشه، به جز تیلور، که نمونهی بهترش رو هم ساخت.
Taylor Baby BT2 – این گیتار از مدلهای قیمت مناسب کمپانی تیلور است که قیمتی حدود 700 دلار داره. این ساز اندازهای معادل ¾ طراح دردنوت داره. برای ساخت بدنهی اون هم از چوب ماهاگونی استفاده شده.
شناخت عمیقتر از گیتار آکوستیک
خب تا این جا به تمام موضوعات اصلی که برای همهی نوازندهها توی هر سطحی میتونست مهم باشه پرداختیم و از این جا قصد داریم کمی سراغ موضوعاتی بریم که شاید بیشتر برای نوازندههای حرفهای جالب باشه.
در بخش صدا سه تا قسمت هست که باید بهشون پرداخته بشه:
چوب بدنه
اتصال گردن (Neck Joint)
در مورد پایدار بودن کوک هم باید به دو تا موضوع اشاره کنیم:
مکانیسم کوک (Tuning Machines)
پل خرک و تیغهی سر دسته (Nut/Bridge)
توی بحث نوازندگی هم چند تا موضوع مهم وجود داره که همشون حول طراحی گردن میچرخن:
چوب گردن (Neck/Freboard Woods)
شکل گردن (Neck Profile)
عرض پل (Nut Width)
قطر دسته (Fretboard Radius)
میلههای خرپایی (Truss Rods)
فرتها (Frets)
خب بهتره که به هر کدوم نگاه دقیقتری بندازیم.
چوب بدنه:
به دلیل این که بدنهی گیتار آکوستیک تقریبا تمام وظیفهی لحن صدا رو به عهده داره؛ چوبهایی که برای ساخت بدنه به کار میرن نقش کلیدیای هم توی صدایی که به دست میاد و هم توی قیمت ساز دارن. به طور معمول برای سطح بالایی از یه چوب استفاده میشه و برای کنارها و پشت هم از یه چوب دیگه. برای قسمت بالایی که تاثیر اساسی روی صدا داره، دو تا گزینهی استاندارد وجود داره:
قسمت بالا چوبهای معمول برای صفحهی صدا نشون داده شدن. به ترتیب از سمت راست؛ چوب سدر و سرو سیتکا هستن.
قسمت پایین چوبهای رایجی که برای کنارهها و تختهی پشتی ساز به کار میره نشون داده شده که به ترتیب از سمت راست؛ افرا، چوب رز و ماهاگونی هستن.
صنوبر سیتکا – که از همه محبوبتره، چون در عین این که چوب سختیه، سبکه و میتونه صدای شفاف و بلندی رو هم تولید کنه.
سدر – که دومین گزینهی محبوب به حساب میاد و صدای نرمتر و گرمتری نسبت به صنوبر به دست میده.
برای کنارهها و صفحهی پشتی، سه تا چوب استاندارد وجود داره:
ماهاگونی – محبوبترین و انطباقپذیرترین گزینه ست و صدای گرم و سنگینی تولید میکنه و ترکیب اون با چوب صنوبر برای صفحهی بالایی میتونه گزینهی خیلی خوبی باشه.
چوب رز – از چوب ماهاگونی خیلی گرونتره اما صدای غنیتر و پیچیدهتری رو به شما میده.
افرا – صدای شفافتر و بلندتری رو تولید میکنه اما بین سه گزینهی استاندارد از بقیه محبوبیت کمتری داره.
البته گفتن این هم شاید بد نباشه که قسمتهای مختلف از یک نوع چوب، کیفیت یکسانی ندارن.
مثلا برای ساخت گیتارهای سفارشی، سازندهها از قسمتهای مشخصی از چوب که طبق تجربه میدونن که احتمالا صدای منحصر به فرد و زیبایی تولید میکنن، استفاده میکنن.
در مقابل، برای ساخت بعضی از گیتارهای ارزون قیمت به جای استفاده از یه چوب سخت یا یک تکه از چوب لمینت شده استفاده میکنن. در کنار این که ساخت اونها راحتتره؛ اونها این مزیت رو هم دارن که با تغییرات آب و هوایی بهتر کنار میان اما در قبال اون کیفیت صدایی که دارن شاید به اون خوبی نباشه.
اتصال گردن/پاشنه:
این اتصال قطعهایه که بدنه و گردن رو توی فرت 14 و برای گیتارهایی که سیم نایلونی دارن توی فرت 12، به هم وصل میکنه. اتصال گردن یا پاشنه یه قطعهی چوبی خمیده ست که داخل بدنهی گیتار قرار داده شده و یه چفت داره که به گردن ساز اجازه میده تا سر جاش بمونه و با یه نوع چسب هم محکم میشه. این شیوهی معمول وصل کردن گردن ساز به بدنهی اونه و برای انجام اون میشه از چند نوع برش مختلف شامل نمونههای زیر استفاده کرد:
پاشنهی اسپانیایی (Spanish heel)
زبانه دار (mortise and tenon)
اتصال وی شکل (dovetail joint (v-shaped))
در کل هیچکدوم از این روشها نسبت به اون یکی بهتر نیست و تصمیم این که از کدوم روش استفاده کنن کاملا توسط تولیدکنندهها گرفته میشه.
با این حال تاثیر مهمی توی لحن صدای و ساستین ساز داره، چون اتصال فیزیکیای است که ویبراسیون رو از گردن ساز به بدنهی اون هدایت میکنه.
مکانیسم کوک
تا این جا در مورد ویژگیهای مربوط به صدای ساز صحبت کردیم و حالا بریم سراغ مواردی که توی دوام کوک ساز تاثیرگذارن. مهمترین اونها مکانیسم کوک سازه که مربوط به کلیدهای روی قسمت بالایی سازه که به وسیلهی اونها میشه ساز رو کوک کرد و کوک ساز رو حفظ کرد.
توی این تصویر بخشهای مختلف مربوط به مکانیسم کوک گیتار رو میبینین.
پل خرک – تیغهی سر دسته
بر خلاف اکثر قسمتهای گیتار آکوستیک که طراحیهای مختلفی براشون وجود داره و هر کدوم از اونها با یه هدفی طراحی شدن، برای خرک طراحیهای زیادی وجود نداره. از نظر طراحی اونها تقریبا مثل هم هستند و تفاوتشون عمدتا مربوط به مواد سازندهشون میشه.
بعضی از انواع پلاستیک به طور معمول برای گیتارهای ارزونتر استفاده میشن، در حالی که برای گیتارهای باکیفیت از استخون یا عاج استفاده میشه.
برای خود پل، چوبهایی که بیشتر به کار میرن معمولا مثل صفحهی انگشتگذاری از جنس چوب رز یا آبنوس هستن.
با این که جنسی که به کار میره تاثیر داره اما در مورد این جز مهمترین عاملی که در این مورد روی صدای ساز تاثیر داره، دقت مطابقت این دو تا عامله:
Intonation – که با تنظیم طول سیمها با استفاده از محل قرار گرفتن پل انجام میشه و این مشخص میکنه که آیا همهی نتها در کل روی صفحهی انگشتگذاری با هم هماهنگ هستن یا نه.
Action – ارتفاع سیمها که با استفاده از خرک و پل اندازه گرفته میشه و در آخر نشون میده که به سیمها باید چقدر فشار وارد بشه تا بتونن نت مورد نظر رو اجرا کنن.
به خصوص در مورد گیتارهای آکوستیک این دو مورد باید به صورت دقیق در طی ساخت اندازهگیری بشن، چون بعد از اتمام ساخت، هیچ راه سادهای برای تغییر اونها وجود نداره (بر خلاف گیتارهای الکتریک که پلها طوری طراحی شدن که به وسیلهی نوازنده قابل تنظیم باشن.)
چوبهای گردن و صفحهی انگشتگذاری
چوبهایی که توی صفحهی انگشت گذاری و گردن ساز استفاده میشن، تاثیر خیلی مهمی توی نوازندگی و استفاده از ساز دارن، در حالی که تقریبا تاثیری روی صدای ساز نمیذارن.
قسمت بالای تصویر چوبهایی رو میبینین که معمولا برای گردن ساز استفاده میشن و به ترتیب از سمت راست؛ افرا، سدر و ماهاگونی هستن.
قسمت پایین هم چوبهای معمول برای ساخت صفحهی انگشتگذاری نشون داده شدن و به ترتیب از سمت راست؛ آبنوس و چوب رز هستن.
به صورت ایدهآل چوب گردن ساز باید سبک و محکم باشه و تا جای ممکن ویبراسیونهایی رو که از سیمها دریافت میکنه به بدنهی ساز انتقال بده. به سه تا از چوبهایی که برای این کار ایدهآل محسوب میشن؛ اشاره میکنیم:
ماهاگونی – که با اختلاف زیاد معمولترین گزینه برای گیتارهای آکوستیکه چون وزن کمی داره و به این صورت باعث میشه که بین بدنه و گردن تعادل برقرار بشه.
سدر – که به طور مشخص برای گیتارهایی که سیم نایلونی دارن معمولا استفاده میشه.
افرا – که از ماهاگونی سنگینتره و به همین دلیل هم برای گیتارهایی که بدنهی سنگینتری دارن، مناسبتره.
شکل گردن
توی بحث قابلیتهای نوازندگی ساز مهمترین عاملی که اول از همه باید بهش دقت کرد، شکل گردن سازه. همهی گردنهای سازها، به نوعی مربوط به یکی از انواع سه شکل اصلی میشن:
شکل C – یه شکل نیم دایرهایه. معمولترین طرح برای گردن گیتاره و برای اندازههای مختلفی از دستها و نوازندههای زیادی مناسبه.
شکل U – شبیه به طرح C است اما در هر طرف برآمدگی بیشتری داره ، این طراحی معمولا بیشتر توسط نوازندههایی که شصتشون رو پشت گردن ساز نگه میدارن، ترجیح داده میشه.
شکل V – توی این طراحی طرفین انحنای کمتری دارن و قسمت مرکزی هم ضخامت بیشتری داره که باعث میشه تا شکلی شبیه به V پیدا کنه.
در حال حاضر معمولا طرحهای U و V رو بیشتر توی گیتارهای قدیمی میبینیم اما میشه اونها رو به به گیتارهای جدید هم اضافه کرد.
عرض تیغهی سر دسته
در کنار شکل گردن، عامل دیگهای هم که مهمه، عرض تیغهی سر دسته یا عرض صفحهی انگشتگذاریه که معمولا بین دو حالت زیر متغیره:
باریک – به طور معمول حدود 43 میلیمتر میشه و برای سیمهای سبکتر و دستهای کوچکتر مناسبه.
عریض – معمولا حدود 50 میلیمتره و برای سیمهای سنگینتر ایدهآله.
سمت راست تصویر گیتاری با عرض تیغهی سر دسته زیاد رو میبینین و سمت چپ یه گیتار که تیغهی سر دسته باریکی داره دیده میشه.
یکی از دلایلی که گیتارهای که سیم فلزی دارن، میتونن گردنهای به این باریکی داشته باشن، اینه که بر خلاف گیتارهایی که سیم نایلونی داشتن و صفحهی انگشتگذاریشون صاف بود؛ گیتارهایی که سیم فلزی دارن صفحهی انگشتگذاری منحنی دارن که دو تا فایده مهم داره:
امکان این رو به وجود میاره که یه سطح بزرگتری برای نوازندگی رو، روی یه گردن باریک داشته باشیم.
ایجاد فشاری که برای خم کردن سیمهای فلزی لازمه رو سادهتر میکنه.
اگه گردن ساز تا انتها عرض یکسانی رو داشته باشه، شعاع هم میتونه با همون مقدار ادامه داشته باشه و در کل یه شکل استوانه مانند رو بسازن. اما به هر حال از اون جایی که اکثرا گردنهای سازها باریک میشن، شعاع هم به همون نسبت کم میشه و در آخر شکل مخروط مانندی رو به وجود میارن. اینها رو با عنوان صفحهی انگشتگذاری با شعاع مرکب (compound radius fretboards) میشناسن.
میلههای خرپایی (Truss Rods):
طی زمان، وقتی که چوب به خاطر تغییرات آب و هوایی و فشاری که به واسهی سیمها بهش وارد میشه؛ سست میشه، گردن گیتار به یکی از دو سمت خم میشه و برای رفع این مشکل یه قطعهی فلزی با عنوان میلهی خرپایی، از طریق یه کانال داخل گردن ساز قرار داده میشه. معمولا یه کمان هم داره که نوازنده میتونه اون رو تنظیم کنه و در صورت لزوم گردن رو بیشتر به سمت عقب ببره. با نمونههایی قدیمیتر یا میلههای خرپایی یکپارچه (single action truss rods) فقط میشد که گردن رو به سمت عقب و در خلاف نیروی سیمها تنظیم کرد. اما با نمونههای جدیدتر یا میلههای دابل اکشن (double action, double expansion, or bi-flex rods) میشه گردن رو هم به سمت جلو و هم به سمت عقب، در صورت لزوم، تنظیم کرد.
بالا تصویر میلهی خرپایی یکپارچه و پایین تصویر میلهی خرپایی دابل اکشن رو میتونین ببینین.
یکی از خوبیهای میلههای دابل اکشن اینه که چون به شکل فیزیکی به ساز وصل نشدن؛ عوض کردن اونها خیلی سادهتر از مدلهای سینگل اکشن است. البته در مقابل نکتهی منفیای هم وجود داره. این که با استفاده از میلههای دابل اکشن، فلز بیشتری به گردن ساز اضافه میشه و در نتیجهی اون، چوب بیشتری از بین میره که حداقل از نظر تئوری میتونه تاثیر منفی روی لحن صدای ساز داشته باشه.
فرتها
با این که خیلی کم پیش میاد که گیتاریستها جدی به فرتهای سازشون فکر کنن؛ اما در واقع در موردشون مطالبی هست که ممکنه براتون جالب باشه.
اول از همه در مورد مواد سازندشون بگیم. فرتهای استاندارد از یه آلیاژ خاص که با عنوان نقرهی آلمانی (German silver) یا نقرهی نیکل (Nickel silver) شناخته میشه؛ ساخته میشن. این آلیاژ از 18 درصد نیکل، 65 درصد مس و 17 درصد روی تشکیل شده.
موضوع بعدی در مورد فرتها، شیوه نصب یا اتصال اونهاست. برای وصل کردن فرتها روی صفحهی انگشتگذاری از این دو روش استفاده میکنن:
چسب – که یه فضای خالی رو باقی میذارن تا بعد فرت رو با چسب سر جای خودش محکم کنن.
اتصال با فشار (compression fretting) – توی این شیوه، با فشار دو طرف شکاف رو از هم دور میکنن تا فرت رو قرار بدن و این خودش باعث میشه تا گردن به سمت عقب بره اما بعد با وصل شدن سیمها، با توجه به نیروی سیمها، گردن دوباره به جای خودش بر میگرده.
در آخر هم گزینههای انتخابی که شما دارین. دو تا ویژگی در مورد فرت هست که شما در مورد اونها میتونین انتخاب کنین؛ ارتفاع و عرض.
فرتهای بلند: اجازهی اجرای خیلی دقیقتری رو به شما میدن و با وارد کردن فشار بیشتر می تونین وضوح بیشتری توی صدا به دست بیارین. در مقابل برای بعضی گیتاریستها، نواختن با فرتهای بلند کار سختیه. بعضی فرتها تا حدی بلند هستن که ممکنه حتی در حین اجرا هم اصلا انگشتهای شما صفحهی انگشتگذاری رو لمس نکنه.
فرتهای کوتاه: نواختن با این نمونه فرتها سادهتر و راحتتره. خیلی از گیتارهای تولید دههی 60 کمپانی گیبسون فرتهای خیلی کوتاهی دارن، تا حدی که ممکنه حتی زمان اسلاید اونها رو احساس هم نکنین.
در مورد عرض باید گفت که روی لحن صدا و همین طور نواختن ساز تاثیر داره:
فرتهای عریض: فرتهای .100-.110 به عنوان فرتهای ضخیم در نظر گرفته میشن و معمولا میتونین اونها رو توی گیتارهای الکترونیک ببینین و اونها به خصوص بین نوازندههای متال محبوب هستن.
فرتهای باریک: با اونها میشه اجرای نرمتری داشت چون به راحتی میشه انگشتهای دست رو روی اونها حرکت داد.
در کل میشه گفت که شما احتمالا میتونین گیتارهایی که فرتهای پهنی دارن رو بین نوازندههای راک و متال ببینین اما برای مثال خیلی بعیده که همچین چیزی رو دست یه نوازندهی جاز ببینین.
فرتهای متفاوت
ممکنه گیتارهایی رو دیده باشین که صفحههای انگشتگذاری عجیبی دارن؛ مثل چیزی که توی تصویر میبینین. به اونها صفحههای انگشتگذاری چند گامی (multi-scale fretboard) هم گفته میشه. این صفحههای انگشتگذاری به گیتاریست این امکان رو میدن که بتونه مقیاسهای متفاوتی رو روی یه صفحه انگشتگذاری داشته باشه. به طور معمول فاصلهی بیشتری بین فرتهای می پایین دارن و فاصلهی کمتری بین فرتهای سیم می بالا دارن.
کسانی که از اونها استفاده میکنن معتقدن که نواختن با اونها راحتتره و کیفیت صدای بهتری داره و همین طور قابلیتهای اجرایی بیشتری هم در اختیارشون میذاره.
این گزینه به خصوص برای سیمهای باس خیلی مناسبه، چون باعث میشه که صدای عمیقتری رو تولید کنن.
توی این تصویر هم میتونین اجزای مختلف گیتار رو به طور کلی ببینین.
از گیتار آکوستیکهای خوبی که توی بازار موجود هستن:
گیتار آکوستیک کورت (Cort) – مدل: Cort GA5F PF NAT – طراحی گرند آئودیتوریوم – دارای 20 فرت
گیتار آکوستیک یاماها – مدل: F370 Natural – اندازهی کامل – جنس تختهی رویی از اسپیروس
برای خرید گیتار آکوستیک کلیک کنید