برای خرید گیتاربیس کلیک کنید
14 خرداد 1401
"درباره گیتار بیس بخونید"
گیتار باس (bass guitar)، الکتریک باس (electric bass) یا به راحتی میتونیم بهش باس (bass) بگیم. همونطوری که مشخصه این ساز از خانوادهی گیتاره و نسبت به بقیهشون گسترهی صدایی بمتری داره. یه ساز زهی زخمهایه که از نظر ظاهر و ساختارش شبیه به گیتار الکتریک و گیتار آکوستیکه اما دستهی بلندتری داره و درجهی گامهای اون هم بلندتره. گیتار باس به طور معمول بین 4 تا 6 تا سیم داره. از اواسط دههی 1950 گیتار باس به طور گستردهای جانشین کنترباس (contrabass) در موسیقی عامهپسند شد.
کنترباس – این ساز در خانوادهی ویول (viol) قرار میگیره و با اسمهای زیادی شناخته میشه، از جمله: دابل باس (double bass) باس ایستاده یا آپرایت (upright bass)، فیدل باس (bass fiddle) و غیره. این ساز زهی آرشهای و بدون فرت است. قبل از اختراع گیتار باس در گروههای موسیقی نقش پر رنگی برای اجرای خطهای باس داشت. کوک اون معمولا می (E1)، لا (A1)، رِ (D2)، و سل (G2) است.
گیتار باس 4 سیم معمولا مثل کنترباس کوک میشه که یه اکتاو پایینتر از کوک پایین گیتار چهار سیم رو اجرا میکنه. اساسا با انگشتها و شصت نواخته میشه یا به وسیلهی زخمه زدن توسط مضراب. گیتار باس الکتریک پیکاپ داره و باید به تقویت کننده و اسپیکر وصل بشه تا صدای اون قابل شنیدن بشه.
تاریخچه
دههی 1930 – در این دهه پل توتمارک (Paul Tutmarc) موزیسین و مخترع اهل سیاتل واشنگتن (Seattle, Washington) اولین گیتار باس الکتریکی مدرن رو که یه ساز فرت دار بود و برای نواختنش اون رو به صورت افقی نگه میداشتن، اختراع کرد. در کاتالوگ فروش سال 1935 شرکت توتمارک، آدیووُکس (Audiovox) مدل فیدل باس 736 (Model 736 Bass Fiddle) که یه گیتار باس با بدنهای از چوب سخت و یک تکه بود، وجود داشت. طول گام اون 775 میلیمتر (30.5 اینچ) بود و یه پیکاپ داشت. در این دوره حدود 100 تا از اون ساخته شد. آدیووُکس همینطور آمپلیفایر باس مدل 236 رو هم میفروخت.
دههی 1950 – در این دوره لئو فندر (Leo Fender) و جورج فولرتون (George Fullerton) اولین تولید انبوه از گیتار باس الکتریک رو انجام دادن. شرکت تولیدکنندهی سازهای الکتریکی فندر تولید پرسشن باس (Precision Bass) یا پی باس (P-Bass) رو در اکتبر 1951 شروع کرد. طراحی اون به صورت یه بدنهی یک تکه (slab) و ساده بود و یه پیکاپ تک سیم پیچ داشت که شبیه تلسکاستر (Telecaster) بود. در سال 1957 با انحنا پیدا کردن لبههای بدنهی پی باس برای راحتی و همینطور تغییر پیکاپ اون از مدل تک سیم پیچ به سیم پیچ اسپلیت (split coil) این مدل شبیه به فندر استراتوکاستر (Stratocaster) شد.
از اولین نمونههای پرسشن باس فندر
فندر باس یه ساز انقلابی برای نوازندهها بود. در مقایسه با کنترباس بزرگ و
سنگین که ساز باس اصلی در موسیقیهای عامه پسند از قرن بیستم تا دههی 1940 بود؛ گیتار باس به راحتی قابل جابهجا کردن بود و میشد به راحتی اون رو سر اجرا برد. همینطور زمانی که تقویت یا آمپلیفای میشد، گیتار باس کمتر در معرض بازخوردهای صوتی ناخواسته قرار میگرفت. اضافه شدن فرت به نوازندههای باس کمک میکرد تا بتونن راحتتر کوک رو حفظ کنن و نتهای دقیق رو اجرا کنن که این به نسبت اجرای نت دقیق روی کنترباس آکوستیک یا الکترونیک بدون فرت خیلی راحتتر بود. به علاوه، به گیتاریستها این اجازه رو میداد تا خیلی راحتتر انتقال رو انجام بدن.
سال 1953 مانک مونتگومری (Monk Montgomery) اولین نوازندهی باسی بود که با باس فندر در گروه پسا جنگ لیونل همپتون (Lionel Hampton's postwar big band) در تورها اجرا میکرد. همینطور باید گفت که احتمالا مونتگومری اولین نفری بوده که یه قطعهای رو با گیتار باس الکتریک ضبط کرده؛ او 2 جولای 1953، قطعه Art Farmer Septet رو با گیتار الکتریک ضبط کرد. روی جانسون (Roy Johnson) با گروه لیونل همپتون و شیفتی هنری (Shifty Henry) به همراه لوئیس جردن و پنج تیمپانی او (Louis Jordan and His Tympany Five) هم جز پیشگامهای استفاده از باس فندر بودن. بیل بلک (Bill Black) هم که با الویس پریسلی (Elvis Presley)اجرا میکرد در سال 1957 ساز خودش رو از کنترباس به فندر پرسشن تغییر داد. گیتار باس در عین جذب نوازندههای کنترباس، نوازندههای گیتار رو هم به خودش جذب میکرد و همین باعث شد تا از بین پیشگامهای نوازندهی این ساز، افراد زیادی از جمله کارول کی (Carol Kaye)، جو آزبورن (Joe Osborn) و پل مککارتنی (Paul McCartney)، در اصل نوازندههای گیتاری باشن که به این ساز جدید اقبال نشون دادن.
همینطور در سال 1953 گیبسون (Gibson) اولین باس الکتریک با درجهی گام کوتاه رو که شکلی شبیه به ویولن داشت رو راهی بازار کرد. این ساز قابلیت این رو داشت که به انتهای اون یه پین وصل بشه و به این شکل این انتخاب رو به نوازنده میداد تا ساز رو به صورت عموی یا افقی بنوازه. کمپانی گیبسون اسم این باس رو در سال 1958 تغییر داد و اسم EB-1 رو برای این ساز انتخاب کرد. در سال 1958 گیبسون مدل جدیدی رو که قوس اون از چوب افرا ساخته شده بود و اسمش EB-2 بود رو به بازار عرضه کرد. گیبسون این ساز رو توی کاتالوگ خودش این جوری توصیف کرده: (باس الکتریکی با بدنهی توخالی که دکمهی باس / باریتون داره تا به وسیلهی اون بشه دو تونال مختلف رو باهاش اجرا کرد.)
گیتار باس گیبسون – مدل: EB-1
در 1959 این خانوادهی سازها با مدل EB-0 که ظاهر سادهتری داشت، ادامه پیدا کردن. این مدل از نظر شکل ظاهری شباهت زیادی به Gibson SG داشت (اگرچه اولین نمونههای تولید شده از اون بدنهی باریک و یک تکهای داشتن و از نظر ظاهری به مدل دوبل برش له پاول اسپشیال (double-cutaway Les Paul Special) شبیهتر بود.) در حالی که باسهای فندر پیکاپ مونتد داشتن که محل قرار گرفتنش بین محل اتصال دستهی ساز و بالای خرک بود. اما در همین دوره نمونههای اولیه باسهای گیبسون پیکاپ هامبوکر مونتد (humbucking pickup mounted) داشتن که مستقیما به محل اتصال دستهی ساز وصل میشد.
در دههی 1950 چندین شرکت دیگه هم بودن که شروع به تولید گیتار باس کردن. سال 1956 در نمایشگاه تجاری موزیکمس فرانکفورت (Musikmesse Frankfurt) در آلمان، باس 500/1 هوفنر (Höfner) که شکلی شبیه به ویولن داشت رونمایی شد.
گیتار باس هوفنر – مدل: 500/1
برای ساخت این ساز از تکنیکهایی که والتر هوفتر از نسل دوم سازندههای ویولن استفاده میکرد، استفاده شده بود. این طراحی با عنوان بیتل باس (Beatle bass) شناخته شد. دلیل این اسم هم استفادهی بیسیست گروه بیتلز (Beatles) یعنی پل مککارتنی از این ساز بود. در سال 1957 ریکنباکر (Rickenbacker) مدل 4000 رو معرفی کرد. این ساز اولین مدلی بود که از شیوهی اتصال گردن از طریق بدنه (neck-through-body) استفاده میکرد. این طراحی به شکلی اتفاق میافته که گردن ساز هم جزئی از بدنه باشه. همینطور کمپانی ادوات موسیقی کی (Kay Musical Instrument Company) شروع به تولید مدل k-62 در سال 1952 کرد و دانالکترو (Danelectro) هم مدل لاگهورن (Longhorn) خودش رو در سال 1956 به بازار فرستاد.
گیتار باس دان الکترو – لاگهورن
دههی 1960 – در افزایش زیاد محبوبیت موسیقی راک دههی 60 میلادی، خیلی از کمپانیهای دیگه هم شروع به تولید باس الکتریک کردن که از جملهی اونها میشه به یاماها (Yamaha)، تیسکو (Teisco) و گویاتون (Guyatone) اشاره کرد. در سال 1960 فندر گیتار جاز باس (Fender Jazz Bass) خودش رو معرفی کرد که ابتدا با عنوان دلوکس باس (Deluxe Bass) شناخته میشد. برای این ساز از طراحی بدنهای استفاده شده که به افست ویست (offset waist) معروفه. این طراحی برای اولین بار در گیتارهای جازمستر (Jazzmaster) دیده شد تا به واسطهی اون نوازنده بتونه در حالت نشسته هم به راحتی اجرا کنه.
گیتار الکتریک جازمستر که طرح افست ویست رو که فندر برای گیتارهای باس استفاده کرد؛ از این مدل گیتار گرفته بود.
مدل جی باس (J-bass) از دو تا پیکاپ تک سیم پیچ استفاده میکرد که یکی از اونهای نزدیک به پل خرک ساز و اون یکی هم در همون جایی قرار میگیرفت که پیکاپ مدل پرسشن قرار میگرفت. جازباسهای اولیه دکمههایی داشتن که به وسیلهی اونها میشد بلندی صدا و لحن صدای هر پیکاپ رو کنترل کرد و این طرح خیلی زود به طراحی امروزیای که برای کنترل بلندی و لحن صدای هر پیکاپ استفاده میشه و یه کنترل لحن صدای غیر فعال / پسیوو (passive) است، تغییر شکل داد.
گردن جاز باس (38 میلی متر) در قسمت تیغهی سر دسته باریکتر از مدل پرسشن (44 میلی متر) بود که باعث میشد تا دسترسی به سیم پایین راحتتر باشه و در کل اینجوری به گیتار الکتریک نزدیکتر بود که این باعث میشد تا کسی که نواختن گیتار الکتریک رو یاد گرفته، با اون راحتتر باشه. تفاوت ظاهری دیگهای که این دو مدل رو متفاوت میکنه طراحی افست ویست است که در مدل جازباس استفاده شده.
معمولا برای اشاره به شکلهای مختلف پیکاپ از حروف P و J استفاده میشه. این دو تا حرف اشاره به این دو مدل گیتار باس یعنی جازباس و پرسشن داره. در دههی 1950 و 1960 به همهی گیتار باسها، فندر باس (Fender bass) گفته میشد که دلیلیش تسلط خیلی سریع کمپانی فندر بر این صنعت بود.
با تولید شدن گیتارهای بیشتر با درجهی گام گیبسون (Gibson-scale) به جای درجهی گام پرسشن و جازباس که 864 میلی متر بود، کمپانی فندر موستانگ باس (Mustang Bass) رو معرفی کرد که اندازهی اون 762 میلیمتر بود. Fender VI که یه باس با شش تا سیم بود یه اکتاو پایینتر از گیتارهای معمولی کوک میشد. این ساز در 1961 عرضه شد و به طور خاص مورد علاقهی جک بروس (Jack Bruce) از گروه کریم (Cream) قرار گرفت.
گیتار باس موستانگ – تولید کمپانی فندر
دههی 1970 – در سال 1971 آلمبیک (Alembic) چیزی رو تاسیس کرد که امروز اون رو به عنوان بوتیک (boutique) یا گیتار باسهای الکتریک درجهی یک میشناسیم. سازهای گرون قیمت و سفارشیای که توسط فیل لش (Phil Lesh)، جک کسدی (Jack Casady) و استنلی کلارک (Stanley Clarke) مورد استفاده قرار گرفتن. این سازها طراحی خاص، بدنههای چوبی دستساز و تکنیکهای ابتکاری داخل ساخت داشتن. آلمبیک همینطور پیشگام استفاده از پری آمپلیفایر یا پیش تقویتکننده و یکسانساز به صورت آنبرد (onboard) بود. بخشهای الکترونیک اکتیو باعث افزایش خروجی ساز میشدن و امکانهای بیشتری رو برای کنترل لحن ساز در اختیار نوازنده قرار میدادن. در سال 1973 اونها تولید مجموعهای از گیتارهای باس اکتیو رو شروع کردن. سال 1974 کمپانی من (Man) که توسط تام واکر (Tom Walker)، فارست وایت (Forrest White) و لئو فندر (Leo Fender) بنیانگذاری شده بود، گیتار استینگری (StingRay) رو معرفی کرد که اولین گیتار باسی بود که بخش الکترونیک اکتیو داخل ساز داشت. بخش الکترونیک اکتیو گیتار باس میتونه شامل پیش تقویتکننده، کلیدهایی برای سرعت دادن و برش دادن فرکانسهای بالا و پایین باشه.
گیتار باس استینگری
نیمهی دههی 1970 المبیک و سایر تولیدکنندههای رده بالا تولید باس 5 سیم رو با اضافه کردن سیم سی پایین، شروع کردن. در سال 1975 آنتونی جکسون (Anthony Jackson) که نوازندهی باس بود از سازندهی ساز کارل تامپسون (Carl Thompson) خواست تا یه گیتار باس 6 سیم با کوک (به ترتیب از بم به زیر) سی (B0)، می (E1)، لا (A1)، رِ (D2)، سل (G2) و دو (C3) رو به این شکل تولید کنه.
دههی 1980 تا امروز – در این دهه هم طراحهای گیتار باس به کشف رویکردهای جدید ادامه دادن. ند اشتاینبرگر (Ned Steinberger) در سال 1979 گیتار باس هد لس (headless bass) رو معرفی کرد و به ابتکاراتش در دههی 80 با استفاده از مواد جدیدی ادامه داد.
از اولین نمونههای اشتاینبرگر هدلس – مکانیسم کوک این گیتار در قسمت پاشنهی ساز، جایی که معمولا پل خرک قرار داره، قرار گرفته.
در سال 1982، هانس پیتر ویلفر (Hans-Peter Wilfer) کمپانی وارویک (Warwick) رو بنیان گذاشت تا باسهای اروپایی تولید کنه چون، در اون زمان بازار تولید گیتارهای باس در انحصار کمپانیهای آمریکایی و آسیایی بود. اولین باسی که اونها تولید کردن، استریمر باس (Streamer Bass) بود که به اسپکتور اناس (Spector NS.) شباهت داشت. در سال 1987، کمپانی انجمن گیتار (the Guild Guitar Corporation)، باس بدون فرت اشبوری (Ashbory bass) رو عرضه کرد که برای ساخت سیمهای اون از سیلیکون استفاده شده بود و پیکاپ پیکوالکتریک (piezoelectric) داشت تا بتونه با درجه گام کوتاه که حدود 457 میلی متر بود صدای کنترباس رو تولید کنه.
گیتار باس بدون فرت اشبوری
در اواخر دههی 80، ام تیوی آنپلاگد (MTV Unplugged) که گروههای موسیقیای که از سازهای آکوستیک استفاده میکردن رو برجسته میکرد، به محبوب شدن گیتار باس آکوستیک که سوراخ صدا داشت، توخالی بود، و به وسیلهی پیکاپهای پیکوالکتریک تعبیه شده در خرک ساز تقویت میشد، کمک زیادی کرد. دههی 1990 با ارزونتر شدن و در دسترس بیشتر قرار گرفتن باسهای 5 سیم، تعداد بیشتری از نوازندههای باس در سبکهای مختلف شروع به استفاده از این سازهای پنج سیم کردن تا گسترهی صوتی بم بیشتری رو در اختیار داشته باشن. در این دوره ابزارهای الکتریک مجهز به باتری مثل آمپلیفایر و مدارهای یکسانسازی یا اکولایزر که قبلا فقط در سازهای گرون قیمت بودن، حالا بیشتر و بیشتر در سازهای قیمت متوسط هم استفاده میشدن.
از سال 2000 تا سال 2010، بعضی از کمپانیهای تولید کنندهی گیتار الکتریک به سازهای گرونترشون مدارهای مدلسازی دیجیتال (digital modelling circuits) اضافه کردن تا بتونن صدای مدلهای مختلف باس رو دوباره بازسازی کنن. از این مدلها برای مثال میشه به Line 6's Variax bass اشاره کرد. باسهایی که سیستم مدلسازی رو دارن میتونن به صورت دیجیتال صدای خیلی از باسهای معروفی رو از مدلهای قدیمیای مثل پرسشن فندر گرفته تا ریکنبارکر (Rickenbacker) تقلید کنن. با این حال مثل گیتار الکتریک، طرح سنتی گیتار باسهای پسیوو که فقط پیکاپ و دکمههای لحن و بلندی صدا داشت (پیش تقویتکننده یا ابزارهای الکترونیک دیگه رو نداشتن) همچنان محبوبیت خودشون رو حفظ کردن. نسخههای جدیدتر سازهای قدیمیای مثل پرسشن و جازباس فندر هم بین خریدارها همچنان پر طرفدار باقی موندن.
راهنمای خرید و ارتقای گیتار باس
اگه بخوایم در مورد گیتار باس و خرید اون صحبت کنیم، هر گروه، یعنی هم مبتدیها و هم کسانی که گیتار باس مینوازن باید نکاتی رو در نظر بگیرن که یکم با هم تفاوت دارن.
مبتدیها باید به این نکات توجه کنن:
تعداد سیمها
درجه طول گامها
با فرت یا بدون فرت
باس پرسشن یا جازباس
اسکوئیر یا فندر
برندهای دیگه
برای نوازندههای حرفهایتر هم نکاتی هست که باید در نظر گرفته بشه که میشه به این موارد اشاره کرد:
چوبها
نوع دسته یا گردن
تک سیمپیچ یا هامبوکر
فعال یا غیر فعال / اکتیو یا پسیوو
سختافزارها
تعداد سیمها
درسته که گیتار الکتریکهای باس در نمونههای 4، 5 و 6 سیم در دسترس هستن؛ اما امگه شما مدتی نوازندگی کرده باشین و دلیل خاصی داشته باشین که بخواین از 4 سیم سازتون رو به نمونهی دیگهای تغییر بدین. معمولا سوالی در مورد این که کدوم رو باید بنوازین وجود نداره. 4 سیم برای این ساز یه استاندارده و چیزیه که 95 درصد نوازندههای گیتار باس در تمام دوران کاریشون مینوازن. اما حالا که داریم در موردش صحبت میکنیم، احتمالا شما هم کنجکاو شدین که چرا یه نفر باید سراغ یه گیتار باس با 5 یا 6 تا سیم بره! در مقایسه با گیتار باسی که چهار تا سیم داره:
گیتار باس 5 سیم–یه سیم سی اضافه پایین داره که به شما اجازه میده گسترهی باس عمیقتری داشته باشین که برای سبکهای موسیقی سنگینتر (هوی متال، هارد راک) کاربرد دارن.
گیتار باس 6 سیم– همون سیم سی رو که گیتار 5 سیم داره، این مدل هم داره و به علاوهی اون یه سیم دو بالا هم داره که به نوازنده اجازه میده تا گسترهی صدایی بیشتری در اختیار داشته باشه که در اجراهای سولو و سبکهای پراگرسیو میتونه به دردبخور باشه.
دلیلی که اکثر نوازندهها ترجیح نمیدن که سراغ این گیتارهایی که سیمهای اضافهتری دارن برن، اینه که اونها تقریبا برای همهی سبکهای موسیقی غیر ضروری هستن و فقط باعث میشن که دستهی ساز عریضتر بشه و در کل باعث بشه تا کنترل ساز سختتر باشه.
درجات گام
برای گیتار باس سه اندازهی معمول برای طول گام وجود داره. این سه تا شامل موارد زیر میشن:
34 اینچ (863.6 میلی متر) – به گام طولانی (long scale) هم معروفه.
30 اینچ (762 میلی متر) یا کمتر – به عنوان گام کوتاه (short scale) هم شناخته میشه.
35 اینچ (889 میلی متر) یا بیشتر – بهش گام خیلی طولانی (extra long scale) هم میگن.
در حال حاضر میشه گفت که درجهی گام طولانی به عنوان استاندارد شناخته میشه و انتخاب معمول همه همین نوعه مگر اینکه دلیل خاصی برای شما وجود داشته باشه که بخواین سراغ موارد دیگه برین. البته گیتارهای باسی که درجهی گام کوتاهی دارن برای نوازندههای کم سن و سال و همینطور نوازندههایی که جثهی کوچکی دارن میتونه مناسب باشه، چون هم کوچکتره و هم وزنش کمتره و بنابراین کنترل کردنش برای اونها راحتتره. مهمترین اثر جانبیای که این گیتارها میتونن برای شما داشته باشن اینه که به خاطر کوتاه بودن طول سیمها اونها حالت سستتری دارن و صدایی که تولید میکنن کمی تیرهتر و گرفتهتره. در مورد گیتار باسهایی هم که طول درجهی گام اونها خیلی بلنده، باید گفت که معمولا این ویژگی رو درگیتار باسهایی که 5 یا 6 تا سیم دارن، میشه دید؛ چون، اضافه کردن طول برای داشتن سیم سی پایین لازمه.
با فرت و بدون فرت
درست مثل گیتارهای 5 سیم یا 6 سیم، یه گزینهی حرفهای دیگه که ممکنه گاهی نوازندهها بعد از مدتها نواختن ترجیح بدن که سراغ اون برن، استفاده از گیتار باسهای بدون فرت است. در گیتار باسهای استاندارد ما فرتهای فلزی رو داریم که به شکل دقیق به ما نشون میدن که برای نواختن نت انگشتگذاری رو باید به چه صورتی انجام بدیم تا نتها رو به صورت درستی که با هم در هماهنگی باشن اجرا کنیم. با این حال با گیتار باس بدون فرت، این کاملا به نوازنده بستگی داره که اون نتهای دقیق رو پیدا کنه و بشنوه و از این نظر شبیه به نمونهی سنتی و اصلی سازهایی مثل ویولن، چلو یا کنترباس میشه.
همونطوری که احتمالا خودتون هم حدس میزنین برای شروع به عنوان مبتدی اصلا توصیه نمیشه که با یه گیتار باس بدون فرت شروع کنین و برای این موضوع دو تا دلیل هم وجود داره: اول اینکه کنار اومدن و کار کردن باهاش خیلی سختتره و دوم اینکه اکثر قریب به اتفاق موسیقیهای عامهپسند با گیتارهایی که فرت دارن نواخته میشن.
پرسشن باس فندر یا جازباس
از اون جایی که تا حالا انتخاب مبتدیها رو به گیتارهای باس 4 سیم، با درجهی گام طولانی و دارای فرت محدود کردیم، تنها چیزی که برای انتخاب میمونه مدله. در حالی که به معنی واقعی کلمه صدها مدل برای انتخاب وجود داره؛ فقط دو تا هست که باید بطور خاص بهشون توجه کنین. چون اونها از زمانی که گیتار باس اختراع شده به عنوان استانداردهای این صنعت هستن و در این نیم قرن تقریبا بدون تغییر موندن. این دو تا مدل پرسشن باس فندر (Fender Precision Bass (P-Bass)) و فندر جاز باس (Fender Jazz Bass) هستن.
اما همونطوری که در عکسشون هم میتونین ببینین تفاوت بین اونها چندان زیاد هم نیست. خب بیاین کمی در مورد این دو مدل صحبت کنیم. سه تفاوت مهم بین این دو مدل گیتار باس وجود داره:
شکل بدنه (Body Shape)
اندازهی دسته (Neck Contour)
طراحی پیکاپ (Pickup Design)
برای طراحی بدنه، طرح پی– باس رو از طراحی شکل فندر استراتوکاستر (Stratocaster) تولید سال 1954 گرفتن؛ در حالی که شکل جاز باس رو از طراحی فندر جازمستر (Jazzmaster) تولید 1960 گرفتن. در حالی که تفاوتهای ظاهری بین اونها ممکنه خیلی نامحسوس باشه؛ در واقع نقطهی ثقل جاز باس به دستهی ساز نزدیکتره که بعضیها فکر میکنن اینجوری تعادل بهتری برای نوازنده ایجاد میکنه. در مورد عرض گردن (کانتور)، پهنای ثابتی داره و وقتی به سمت بدنه میاد کمی باریک میشه و حالت مخروطی پیدا میکنه. از طرف دیگه مدل جاز باس به شکل قابل توجهی باریکتر میشه و به همین دلیل سیمها به هم و به تیغهی سر دسته نزدیکتر میشن و طبیعتا انگشتگذاری اونها راحتتر میشه. در مورد طراحی پیکاپ هم میشه گفت که مهمترین وجه تفاوت این دو مدله. در مدل پی باس، پیکاپ به صورت چهار قطبی با یه سیمپیچ طراحی شده در حالی که پیکاپ جاز باس با هابورکر 2تا 8 سیم پیچ طراحی شده. البته مبحث پیکاپ به خودی خودش مبحث پیچیدهایه و نمیشه اینجا بهش پرداخت اما اگه براتون جالبه خوبه که در موردش جستجو کنین و بیشتر بدونین.
اسکوئیر و فندر
فرض کنیم که شما انتخابتون رو به یه یکی از استاندارهای این حوزه که بهش پرداخیتم، محدود کردین؛ سوال بعدی که الان پرسیده میشه اینه که چقدر باید هزینه کرد؟ چون هر دو مدلی که گفتیم یعنی پی باس و جازباس کلی زیر مجموعه دارن که قیمتهاشون با هم خیلی متفاوته.
خوشبختانه میشه گفت که امروز شما هر گیتار باسی رو از هر برند شناخته شدهای که بخرین جدای از قیمتش یه کیفیت معقول رو بهتون میده. در واقع این مدلهایی از اسکوئیر (Squier) که خط تولید سازهای مبتدی فندر هست، میتونن گزینههای مناسبی باشن. به عنوان اولین گیتار برای یه مبتدی میتونین سراغ اونها برین چون انتخابهای خیلی خوبی هستن.
گیتار باس اسکوئیر، از کمپانی فندر – مدل: Affinity Jazz Bass – قیمت این مدل حدود 600 دلاره.
گیتار باس اسکوئیر، از کمپانی فندر – مدل: Classic Vibe ’70s P-Bass – قیمت این مدل حدود 400 دلاره.
اگه الان یه مدته که گیتار میزنین و قصد ارتقا سازتون رو دارین و یا اینکه قیمت ساز براتون مسئلهای نیست و میتونین هر کدوم رو که بخواین تهیه کنین، این مدلها رو هم ببینین:
گیتار باس فندر – از زیر مجموعهی مدلهای پرسشن باس – مدل: American Standard P Bass
گیتار باس فندر – از زیر مجموعهی مدلهای جازباس – مدل: American Standard Jazz Bass
*توجه کنین که بعضی از گیتارهای فندر که کنارشون PJBass نوشته شده و به این معنیه که اگه اونها پی باس هستن، پیکاپ اونها به دسته یا گردن ساز نزدیکتره و اگه جازباس هستن پیکاپ اونها به پل خرک ساز نزدیکتره.
بهترین گزینههای دیگه
اگه واقعا طراحیهای فندر برای گیتار باس رو دوست ندارین، یا فقط کنجکاوین که ببینین چه گزینههای دیگهای هم براتون وجود داره، یه لیست اینجا داریم که توی اون محبوبترین و شناختهشدهترین گیتار باسهایی که امروز توسط برندهای دیگه، غیر از فندر، طراحی و تولید میشن، معرفی میکنیم:
اگه دنبال گیتارهایی میگردین که ظاهر کلاسیک داشته باشن:
گیتار باس اپیفون (Epiphone) – مدل: EB-3 SG – قیمت این ساز حدود 550 دلاره.
گیتار باسهای هوفنر – سری Hofner Ignition Series
و اگه دنبال گیتارهایی میگردین که مدرن باشن:
گیتار باس شکتر (Schecter) – مدل: Stiletto Extreme
گیتار باس ایبانز (Ibanez) – مدل: GSR200 – این ساز قیمتی حدود 200 دلار داره.
ارتقاهای حرفهای برای گیتار باس
بنا به دلایلی وقتی که یه نوازندهی گیتار باس از ساز اول خودش خسته میشه و قصد داره یه گیتار جدید برای خودش تهیه کنه معمولا سراغ یه برند مطرح که یه گیتار کامل و سر هم شده بهش میده، نمیره و به جای اون اکثرا ترجیح میدن که کارشون رو به شیوهی خودشون انجام بدن و قسمتهای مختلف ساز رو که بطور خاص و منحصر به فرد ساخته شدن رو با هم ترکیب کنن و ساز خودشون رو داشته باشن؛ یه گیتار باس درست کنن که کاملا مختص به خودشون باشه. خب پس اگه بخواین که یه گیتار باس سفارشی داشته باشین؛ لازمه که در مود یه سری از ویژگیهای دیگهی این ساز هم اطلاعاتی داشته باشین؛ برای همین اینجا سراغ مهمترینهاشون میریم.
چوب: وقتی که میخواین یه بدنه و دستهی سفارشی برای ساز انتخاب کنین، اولین قدم انتخاب چوب مناسب برای این کاره. چون به خصوص در گیتار باس، چوب میتونه تاثیر خیلی زیادی در رزونانس، لحن صدا و قابلیت نوازندگی ساز داشته باشه. بطور معمول برای این کار از شش نمونه چوب استفاده میشه که بهشون میپردازیم:
توسکا (Alder) – احتمالا رایجترین نوع چوب برای ساختن گیتار باس توسکا باشه. دلیلش هم متعادل بودن، شفافیت و انعطافپذیر بودن صداییه که توسط سازی که با این چوب ساخته شده تولید میشه.
درخت زبان گنجشک (Ash) – معمولترین گزینهای که جایگزین توسکا میشه، زبان گنجشک است. چون زبان گنجشک صدای کمی شفافتر و تیزتر تولید میکنه.
افرا (Maple) – چوبیه که تراکم زیادی داره و صدای شفافی رو به دست میده که ساستین (sustain) زیادی هم داره و برای ضبطهای استودیویی گزینهی ایدهآلی محسوب میشه.
ماهاگونی (Mahogany) – این چوب هم متراکمه و صدای گرمتری به همراه ساستین طولانی به دست میده.
لالهی درختی (Basswood) – به طور معمول از اون برای سازهای ارزونتر استفاده میشه و دلیلش هم اینه که صدای نرمتر و ساستین کمتری داره. البته ساستین کمتر گاهی هم میتونه ایدهآل باشه. مثلا برای اجرا کردن قطعات پیچیده و با سرعت بالا، ساستین کم ساز میتونه خوب باشه.
آگاتیس (Agathis) – این هم یه گزینهی معمول دیگه برای استفاده در گیتار باسهای ارزون قیمته.
انواع گردن یا دستهی گیتار:
برای گیتار باس الکتریک اتصال گردن ساز نکتهی خیلی مهمیه! چون، در این ساز از سیمهای بلند و سنگینی استفاده میشه که میتونن فشار خیلی زیادی به یه اتصال ضعیف گردن گیتار وارد کنن. برای انجام این اتصال سه شیوهی معمول وجود داره که پیچ کردن گردن (Bolt-on Necks)، تنظیم گردن (Set Necks) و اتصال از طریق بدنه (Thru-Body Necks) هستن. گزینهی اول که پیچ کردن گردن سازه از بقیهی موارد معمولتره؛ چون سر هم کردن و تنظیم کردنش خیلی راحتتره. البته اونها نقطه ضعفی هم دارن که داشتن ساستین کمتر و پایداری کمتر نسبت به بقیهی گزینهها است. البته این رو بدونین که امروز، هنوز هم در خیلی از گیتار باسهای درجهی یک از همین شیوهی اتصال با پیچ و مهره استفاده میشه.
استفاده از سیستم تنظیم یا ست کردن دسته، کار رو برای اتصال اونها سخت میکنه. اما بطور معمول چون همپوشانی بیشتری بین بدنه و گردن ساز وجود داره، میتونه ساستین بهتری نسبت به سیستم اتصال با پیچ و مهره به دست بده. به همین دلیل هم اغلب میشه این مورد رو در گیتارهایی که مقداری گرونتر هستن پیدا کرد.
اتصال گردن گیتار از طریق بدنه، سختترین شیوه از نظر اجرا است و خب به همین دلیل هم انجام اون از همه گرونتره، اما بیشترین پایداری و ساستین رو به شما میده. این رو معمولا میتونین در گیتار باسهایی که به صورت سفارشی و جداگانه طراحی و تولید شدن، پیدا کنین.
پیکاپ تک سیم پیج یا پیکاپهای هامبوکر: برای اینکه لرزشهای تارهای ساز تبدیل بشه به صدای واقعیای که از طریق یه تقویت کننده خارج بشه، پیکاپهای باس با استفاده از یه سری آهنربا که زیر سیمها قرار گرفتن، کار میکنن. کار اونها اینه که این دادهها رو به سیگنالهایی تبدیل کنن که از طریق کابلها به آمپلیفایر یا تقویتکننده فرستاده بشن تا اونجا دوباره از سیگنال تبدیل به صدایی بشن که ما بتونیم بشنویم.
دو تا طراحی استاندارد برای پیکاپها وجود داره:
تک سیم پیچ (Single-coils) – طبیعتا صدایی که توسط این نوع پیکاپ تولید میشه، شفافتر با غنای خیلی کمتر، همراه با نویز بیشتر و با خروجی کمتریه.
پیکاپ هامبوکر (Humbuckers) – بطور معمول نویز کمتری داره، صدای گرمتر و نرمتری تولید میکنه و همینطور بلندی صدای اون هم بیشتره.
در گیتار باس فندر مدل پرسشن باس (Precision Bass)، از طراحی معروف به به پیکاپ تقسیمشده (split-coil) استفاده میشه که اساسا بهترین ویژگیهای هر دو مدل بالا رو ارائه میکنه.
همینطور که با گیتار باس مینوازین و تجربهی بیشتری به دست میارین، ممکنه یه روزی هم تصمیم بگیرین تا پیکاپهای مختلف رو امتحان کنین تا امضای صدای خودتون رو بتونین پیدا کنین.
سیستم الکترونیک فعال / اکتیو یا غیر فعال / پسیوو: صرف نظر از این که شما از پیکاپ تک سیم پیچ یا هامبوکر استفاده میکنین، یه ولتاژ معینی باید تولید بشه تا سیگنال قابل استفادهای بتونه تولید بشه و برای دست پیدا کردن به این موضوع یک یا دو تا راه وجود داره:
به صورت اکتیو یا فعال – به این معنیه که از یه باتری پیش تقویتکننده استفاده میشه تا سیگنالهایی که توسط آهنربا تولید شدن رو تقویت کنن.
به صورت پسیوو یا غیر فعال – به این معنیه که در همین مرحلهی اول از یه آهنربای قویتر برای تولید صدا استفاده میشه.
در حالی که پیکاپهای پسیوو برای استفاده سادهتر هستن و به تغیر کمتری هم احتیاج دارن اما در عین حال کنترل کمتری هم به شما میدن که خود این موضوع از دلایلیه که خیلی از نوازندهها پیکاپهای اکتیو رو ترجیح میدن. اما دلیل اصلی اینه که به خصوص در گیتارهای باس اونها از خیلی جهات صدای بهتری رو به دست میدن.
در صورتی که تمام عوامل دیگه یکسان باشن، معمولا پیکاپهای اکتیو نویز کمتر، هارمونی بهتر، اتک بیشتر (more attack)، ساستین طولانیتر و افزایش هدروم (increased headroom) رو در اختیار نوازنده قرار میدن. با وجود تمام این معایبی که گفته شد شما گیتار باسهایی با پیکاپ پسیوو رو خیلی بیشتر از گیتار باسهای دارای پیکاپ اکتیو میبینین. بنابراین برای استفاده از پیکاپهای اکتیو بطور معمول شما خودتون باید یکی از اونها رو روی سازتون نصب کنین.
سخت افزار:
آخرین نکتهی کلیدیای که برای ارتقای یه گیتار باس باید در نظر بگیرین سختافزار اونه. کلمهی سختافزار بطور مشخص دو تا معنیداره؛ یعنی پل خرک و کلیدهای کوک یا تنظیم ساز (tuning keys). با ارتقا دادن خرک ساز دو تا هدف دنبال میشه:
ساستین بیشتر و انتقال بهتر ویبراسیونها – که به سادگی با درست کردن پل خرک از جنس سنگینتر و متراکمتری مثل فلزات و به خصوص برنج حاصل میشه.
بهتر قرار گرفتن سیمها – که با اضافه کردن یه سری تنظیمات دقیق افقی برای لحن صدا و تنظیمات عمودی برای اکشن ساز، انجام میشه.
پل خرک گیتار باس
بعض از برندهایی که خرکهای درجه یک تولید میکنن هیپشات (Hipshot)، بابیچ (Babicz)، گوتو (Gotoh)، شلر (Shaller) و فندر (Fender) هستن.
با ارتقا دادن کلیدهای کوک گیتار هم به دو تا نتیجه میتونین برسین:
کوک دقیقتر – که با استفاده از چرخدندهها با نسبت بالاتر یعنی حدود 20:1 اتفاق میافته.
پایداری کوک – که به سادگی به وسیلهی استفاده از مواد اولیهی بهتر و کیفیت ساخت بهتر قابل دست یافتنه.
چند تا برند خیلی خوب برای اینکه یه نگاهی بهشون بندازین؛ هیپشات، گوتو و شلر هستن.
از بین گیتار باسهای موجود داخل بازار هم، مدلهای زیر میتونن انتخابهای خوبی باشن.
گیتار باس کورت (Cort) – مدل: Cort Action Bass Plus 4 BK – دستهی ساز از چوب افرا – نوع اتصال دسته به بدنه Bolt-On – درجهی طول گام 862 میلی متر
گیتار باس کورت – مدل: Cort Action Bass Plus 5 BK