پیانو ساز شستیداری است که در آن صدا توسط چکشهایی که به سیمها ضربه وارد میکنند تولید میشود. پیانو نیز مانند دیگر سازها برای ایجاد صدای زیبا و دلپذیر ساخته شده. پیانو هم در اجراهای تکی استفاده میشود و هم در کنسرت با دیگر ملودیها همراهی میکند. میتوان گفت این ساز در سال 1850 از لحاظ مکانیکی تکمیل شد و در همین دوره بود که کاملا شناخته و محبوب شد و تاکنون همیشه جز محبوبترین سازها برای افرادی بوده که به موسیقی علاقه داشتهاند. پیانو همین طور به دلیل امکانات فنی و گسترهی صدایی فوقالعادهای که دارد، ساز بسیار کاربردی نیز هست و بنابراین برای تمام سازهای دیگر نیز به وسیلهی پیانو میتوان آهنگسازی کرد. البته پیانو جز سازهای ارکستر سمفونیک نیست. از زمان ساخت پیانو تاکنون از نظر فنی تغییرات بسیاری در آن پدید آمده تا جایی که در دهه های اخیر تکنولوژیهای جدید نیز با این ساز ترکیب شده و پیانوهای دیجیتال را به وجود آورده. امروزه پیانو در انواع و ابعاد بسیار گوناگونی توسط شرکتهایی در سراسر دنیا تولید و روانهی بازار میشود.
پیشینه
تکنولوژی ساخت پیانو از دیگر سازهای شستیدار پیش از آن گرفته شده. ارگهای کلیسایی که از زمانهای بسیار دورتر استفاده میشدند را میتوان به نوعی اجداد پیانوهای امروزی به حساب آورد. با توسعه یافتن ارگهای کلیسایی، سازندگان ساز توانستند تا بیشتر درمورد مکانیسم ایجاد صدا توسط سازهای شستیدار بیاموزند.
اولین ساز زهی که صدای آن به وسیلهی ضربه زدن به زهها تولید میشد؛ سنتور بود که از زمان قرون وسطی در اروپا استفاده میشد. با این که در قرون میانه تلاشهایی برای ساخت سازهای شستیدار-زهی صورت گرفت، اما قرن 17 که پیشرفتهای چشمگیری در ساخت سازهای شستیدار صورت گرفت، به سازندگان ساز نشان داد که چطور میتوانند به نحو موثری بدنه (کیس)، کمان و اتصالات را برای عملکرد بهتر صفحهکلید بسازند.
البته ابداع پیانو مرهون ساخت سازهای شستیدار دیگری هم در قرن های 14 و 15 نیز هست. ازجمله ساز هایی که صدای آنها با چکش تولید میشد مانند: چکر (chekker) ، دولچه ملوز (dolce melos) و کلاویکورد (clavichord). و سازهایی که با زخمه صدای آنها تولید میشد، مانند: ویرجینال (virginal)، اسپینت (spinet) و هارپسیکورد (harpsichord).
اما در این میان مهمترین سازها هارپسیکورد و کلاویکورد بودند. این دو ساز از لحاظ ظاهری بسیار به پیانوی امروزی شباهت دارند و تفاوت اصلیشان با پیانو، شیوهی تولید صدا در آنهاست. در هارپسیکورد فشردن کلاویه، حرکت اجزای مکانیکی را به دنبال دارد که در آخر سبب میشود زائدههای کوچکی از جنس ساقهی توخالی پر و شبیه به مضراب سیمها را به ارتعاش درآورند و صدا ایجاد شود.
در کلاویکورد، فشردن کلاویه باعث حرکت تیغههای کوچکی به نام تنجت (tanget) میشود و آنها به سیمهای برنجی یا آهنی ضربه وارد میکنند.
کلاویکورد – کیث هیل 1977
هارپسیکورد – آندریاس روکر 1646 و پاسکال تاسکین 1780
اما اگر بخواهیم دربارهی تاریخچهی نزدیکترین نمونهی پیانو به چیزی که امروزه میشناسیم صحبت کنیم باید بیش از سه سده به عقب بازگردیم؛ به ایتالیای حوالی 1700 میلادی، جایی که این ساز آکوستیک-زهی توسط بارتولومیو کریستوفری (1655-1731) ابداع شد. او که هارپسیکورد میساخت؛ نوآوری بزرگی در این زمینه انجام داد. مکانیسم جدیدی که او اختراع کرده بود باعث میشد که نوازندهها بتوانند هارپسیکورد را با دینامیکهای مختلفی بنوازند.
بارتولومیو کریستوفری، برای شاهزادهی توسکانی، فردیناندو دو مدیچی، کار تعمیر و نگهداری ادوات موسیقی را انجام میداد. او سازندهی برجستهی هارپسیکورد بود و به خوبی ساختار سازهای صفحهکلیددار را میشناخت و با توجه به این شرایط کریستوفری توانست ساز پیانو را ابداع کند. با این که از زمان دقیق ساخت ساز اطلاعی در دست نیست، اما فهرست اموال کارفرمایان او یعنی خاندان مدیچی، وجود این ساز را تا سال 1700 تایید میکند. با این حال هر سه پیانویی که از پیانوهای ساختهی کریستوفری سالم مانده و اکنون در موزههای مختلف نگهداری میشوند مربوط به دههی دوم قرن هجدهم هستند. البته کریستوفری اسم ساز را چمبالو دی کیپرسو دی پیانو اِ فورته (un cimbalo di cipresso di piano e forte) یا گراویچمبالوکل پیانو اِ فورته (gravicembalo col piano e forte) گذاشت که به معنی هارپسیکوردی با صداهای آرام و بلند است.( اشاره به توانایی اجرای دینامیکهای مختلف دارد که پیش از آن توسط هارپسیکورد ممکن نبود.) بعدها این نام به پیانو فورته خلاصه شد و بعدتر به نامی که امروز آن را میشناسیم یعنی پیانو.
پیانوفورته –ساختهیکریستوفری
اما کار کریستوفری تا 1711 که نویسندهای ایتالیایی به نام سپینیو مافی مقالهای درموردش نوشت، به طور گستردهای ناشناخته مانده بود. مقالهی مافی بسیار پرشور نوشته شده بود و همینطور دیاگرامی از ساختهی کریستوفری نیز در آن طرح شده بود. بنابراین بسیاری از سازندگان به دلیل آنچه که در آن مقاله خوانده بودند شروع به ساخت پیانو کردند. یکی از این افراد گوتفرید سیلبرمن بود که به عنوان سازندهی ارگ شناخته میشد و تغییر مهمی را در پیانو اعمال کرد.
گوتفرید سیلبرمن این ساز جدید را به باخ نشان داد و اما برخلاف چیزی که ممکن است به ذهنمان بیاید؛ این ساز نه تنها نظر باخ را جلب نکرد بلکه او حتی معتقد بود که باید آن را با تبر خراب کنند. او معتقد بود که نتهای زیر، آرامتر از آنی هستند که بشود با استفاده از آنها رنج دینامیکی کاملی داشت. حدود ده سال بعدتر یعنی در سال1747 باخ با نمونهی پیشرفتهتر ساز مواجه شد و پیانو را به عنوان یک ساز قابل قبول پذیرفت. در همین زمان او فردریک کبیر پادشاه پروس را ملاقات کرد و در این ملاقات قطعهای سه بخشی را براساس تم پیشنهادی فردریک به صورت بداهه اجرا کرد و اینگونه ساز توجه آهنگسازان اروپایی را به خود جلب کرد و کمکم آوازهاش به بریتانیاییهای ساکن امریکا هم رسید تا جایی که داشتن پیانو در خانه بین اشرافزادههای برجسته بسیار متداول شد و به نوعی نشانهی فرهیخته و پیشرو بودن آنان به حساب میآمد.
از اواسط قرن 18 جنبش رمانتیک که داشت به جنبش هنری مسلط آن دوره تبدیل میشد، اقبال خوبی نسبت به پیانو نشان داد و باعث محبوبیت بیشتر آن شد.
جنبش رمانتیک همانگونه که از اسمش پیداست؛ واکنشی احساسی در برابر خردگرایی پیش از آن بود. رمانتیکها تمایل داشتند که عواطف و احساسات را بهواسطهی هنر به نمایش بگذارند. پس پیانو ساز بسیار مناسبی برای آنها بود. با توجه به ویژگیهای این ساز و توانایی که در تولید صدا داشت؛ روز به روز آهنگسازان بیشتری شروع به ساخت قطعات برای این ساز کردند.
در طی سدهی بعد این ساز در مدارس موسیقی بسیاری مورد استفاده قرار میگرفت و همچنین سازندگان مطرح پرشماری دست به ساخت آن میزدند. در میانهی قرن 19 به علت پیشرفتها در ساخت پیانو و استانداردسازی قطعات، هزینهی خرید پیانو به صورت چشمگیری کاهش پیدا کرد و کمکم خانوادههای طبقهی متوسط نیز توانایی خرید آن را پیدا کردند. دیگر در اکثر خانهها میشد پیانو دید و پیانو به یکی از ملزومات هر خانهای تبدیل شد. در این بین نوازندگی پیانو درمیان زنان روز به روز فراگیرتر میشد تا حدی که در کنار مهارتهایی مانند خیاطی و آشپزی؛ به یکی از مهارتهای مهمی که یک کدبانو باید داشته باشد تبدیل شد.
اوایل قرن بیستم با تحول دیگری برای پیانو همراه بود. در این سالها آفریقایی-امریکاییها دست به تجربههای جدید با پیانو زدند. این سبک نیز مانند سبکی مثل جاز توسط آهنگسازان جدید ابداع شده بود و از پایههای شکلگیری موسیقی محبوب امریکایی در دهههای آخر قرن بیستم شد.
ساختار پیانو در گذر زمان
همانطور که دیدیم، در طی سالها پیشرفتهای بسیار و اخترعات فوقالعادهای ساختار پیانو را دستخوش تغییرات بسیاری کردهاند. در نتیجهی این تغییرات تکنیکهای اجرایی تصحیح شدهتر، پیچیدهتر و ظریفتر شدند.
مکانیسمی که توسط کریستوفری ابداع شد.
اما از نظر ساختاری، بعد از پیانو فورته که توسط بارتولومیو کریستوفری ساخته شد، شاید به جرات بهتوان گفت مهمترین تغییر توسط گوتفرید سیلبرمن صورت گرفت. او پدال دامپر یا پدال نگهدارنده که در پیانوهای امروزی نیز مورد استفاده قرار میگیرد را به اختراع کریستوفری افزود. کاردکرد این پدال این بود که همهی دامپرها را همزمان و یکباره از روی رشته سیمها بلند کند. این قابلیت امکان اینکه نوازنده کشش نت را حتی پس از آنکه انگشتش را از روی کلاویه برداشته، ادامه دهد، بهدست میداد.
ساخت پیانو در قرن18 در مدرسه ونیز رشد کرد. پیانوهای ونیزی با قاب چوبی، دو سیم برای هر نت و چکش با پوشش چرمی ساخته میشدند. رنگ کلاویههای برخی از این پیانوهای ونیزی برعکس رنگ کلاویههای پیانوهای مدرن بود. پیانوهایی که موتزارت از آنها برای نوشتن کنسرتوها و سوناتهای خود استفاده کرده بود؛ از همین نوع بودند.
پیانوهای دورهی موتزارت لحن نرمتر و اثیریتری نسبت به پیانوهای قرن بیست و یکمی یا پیانوهای انگلیسی داشتند و از ساستین کمتری برخوردار بودند. امروزه معمولا اصطلاح پیانو فورته برای اشاره به این سازها و بازسازیهای مدرن آنها مورد استفاده قرار میگیرد تا آنها را از پیانوهای امروزی متمایز کند.
البته در دورهی موتزارت (1790-1860) پیانو باز هم شاهد تحولات بسیاری بود که در پاسخ به نیاز و ترجیح آهنگسازان و پیانیستها بر صدای پرقدرتتر و پایدارتر پیانو بود. به دلیل انقلاب صنعتی و پیشرفتهای پس از آن سازندگان قادر شدند از سیمهای باکیفیتتری برای تارها استفاده کنند و به واسطهی ریختهگری دقیقتر توانستند قابهای عظیم آهنی که توانایی تحمل کشش بسیار سیمها را داشته باشند، بسازند. این پیشرفتهای اولیه در کارخانهی بردوود (boardwood) صورت گرفت. پیانوی ساخته شده توسط آنها صدای بسیار قویتری داشت. آنها برای جوزف هایدن و بتهوون، هرکدام یک پیانو فرستادند. پیانوی آنها اولین پیانویی بود که بیشتر از پنج اکتاو داشت؛ پنج اکتاو و پنجم کامل که در دههی آخر قرن هجده اتفاق افتاد و در طی دو دهه بعد به شش و هفت اکتاو رسید.
این پیانو توسط آنتون والتر که سرشناس ترین سازندهی پیانو زمان خود در وین بود ساخته شده و در سال 1782 توسط موتزارت خریداری شد. در این ساز به سبک اغلب پیانوهای آن دوره جای کلاویه ها سفید و سیاه برخلاف چیزی است که در پیانوهای امروزی میبینیم.
موتزارت از این ساز تا زمان مرگ یعنی نزدیک به نه سال به طور مداوم استفاده کرد و بیش از 50 مورد از کارهایی که برای پیانو نوشته بوده را با کمک این ساز نوشته.
در سال 1821 سباستین اِراد اهرم تکرار پیانو را اختراع کرد. این اهرم اجازهی تکرار نت را حتی زمانی که کلاویه کاملا به جای اصلی خودش بازنگشته میدهد. این به آن معنی بود که نوازنده اکنون میتواند یک نت تکرار شونده را سریع و پشت سرهم اجرا کند. این ساز بهوسیلهی فرانتس لیست مورد استفاده قرار گرفت و زمانی که به اطلاع عموم رسید، تبدیل به یک بخش ثابت و استاندارد گرندپیانوها شد. این ساختار همچنان در پیانوهای امروزی نیز مورد استفاده است. از دیگر پیشرفتها میتوان به کاربرد نمد برای پوشش چکشها بهجای چرم یا پنبهی لایه لایه اشاره کرد. فلت که برای اولین بار توسط ژان-هنری پاپه در سال 1826 معرفی شد، مادهای سازگارتر بود و با افزایش وزن چکش و کشش رشته، امکان اجرا در دامنهی دینامیکی گستردهتری را فراهم میکرد.
پدال سوستهنوتو نیز از اختراعات تاثیرگذاری بود که در قرن نوزده حاصل شد. این پدال امکان مانور بیشتری را برای پیانیست فراهم میکرد. امروزه این پدال در گرندپیانوها و برخی پیانوهای دیجیتال وجود دارد.
از دیگر پیشرفتهای مهم میتوان به نحوهی زهکشی پیانو اشاره کرد که به غیر از نتهای بسیار بم، برای دیگر نتها از سه سیم بهجای دو سیم استفاده شد.
یک نوآوری که به ایجاد صدای قدرتمند پیانوی مدرن کمک کرد، استفاده از یک قاب چدنی عظیم، محکم و قوی بود. قاب آهنی که به آن صفحه نیز میگویند، در بالای تخته صدا قرار دارد و توانایی تحمل کشش بسیار عظیم ایجاد شده توسط سیمها، که در گرندپیانوهای مدرن، بیش از 20 تن است، را دارد. قاب چدنی یک تکه در سال 1825 توسط آلفئوس بابکاک در بوستون ثبت شده.
انواع پیانو
گرند پیانو؛
در این نوع پیانو قاب و سیمها به صورت افقی قرار دارند، تارها از صفحهکلید فاصله دارند. اکشن در زیر تارها قرار دارد و چکش در این نوع پس از ضربه زدن به کمک نیروی گرانش به جای اولیه خود بازمیگردد.
گرند پیانوها به چند دسته تقسیم میشوند:
1) گرند پیانو بسیارکوچک؛ کمتر از 4.5 تا 5 فوت
2) گرند پیانو کوچک؛ بین 5 تا 5.5 فوت
3) گرند پیانو متوسط؛ بین 5 فوت و 6 اینچ تا 5 فوت و 9 اینچ
4) گرند پیانو نشیمن؛ 5 فوت و 10 اینچ
5) گرند پیانو حرفهای؛ 6 فوت
6) گرند پیانو پذیرایی؛ 4 فوت و 6 اینچ
7) گرند پیانو سالن؛ 6 فوت و 8 اینچ
8) گرند پیانو نیمه کنسرت؛ 7 فوت و 4 اینچ
9) گرند پیانو کنسرت؛ 8 فوت و 11 اینچ. (هر فوت تقریبا معادل 30.5 سانتیمتر و هر اینچ تقریبا معادل 2.5 سانتیمتر است)
سه دسته بندی کلی گرند پیانوها بر مبنای طول
گرند پیانوهای اروپایی و آسیایی بر مبنای طول اندازه گیری میشوند.
هرچه طول پیانو بیشتر باشد و بالطبع آن طول تارها؛ صدای تولید شده توسط ساز حجیمتر، پر طنینتر و با رزونانس بیشتری خواهد بود.
پیانو دیواری؛
به علت ساختار عمودی قاب و تارها، پیچیدگی بیشتری دارند. مکانیسم این نوع پیانو درسال 1826 توسط رابرت وورنام در لندن اختراع شد. در بین تمامی مدلها پیانو دیواری تبدیل به محبوبترین مدل شد که دلیل اصلی آن بهطور مشخص ابعاد آنهاست. از آنجا که فضای کمتری اشغال میکنند برای تمرین، آموزش و فضای خانه مناسبترند. در این مدل چکش حرکت افقی دارد و به وسیلهی فنرهایی که تعبیه شده، به جای اولیهی خودش باز میگردد. پیانوهای دیواری قاب و تارهای بلندی دارند که گاهی با نام گرند پیانوی دیواری به بازار عرضه میشدند که نام اشتباهی است. برخی پیانوی مدرن را برحسب ارتفاع و اصلاحاتی که برای سازگاری اکشن با ارتفاع قاب لازم است دستهبندی میکنند. از گذشته تا امروز این نوع پیانو به طور گستردهای در کلیساها، مدارس، هنرستانها، سالنهای اجتماعات، دانشگاهها و غیره به منظور تمرین و اجرا مورد استفاده واقع شده. البته غیر از پیانو دیواری؛ در این دسته سه نوع پیانو دیگر نیز قرار میگیرد که وجه تمایز آنها اندازهشان
است.
1) پیانو اسپینت که از دهه ۱۹۳۰ تا اوایل قرن اخیر تولید میشد. اوج روند تولید آن در بین تولیدکنندگان برای این نوع پیانوی کوچکتر و ارزان قیمت در اواسط قرن گذشته بود.
2) پیانو کنسول که برخلاف پیانو اسپینت، اکشن در بالای کلیدها قرار دارد و همین امر سبب میشود تا بهتر از پیانو اسپینت نواخته شود.
3) پیانو استودیو که از دو مدل دیگر بلندتر است و نسبت به اندازهی کامل اکشن کوتاهترین کابینت ممکن را دارد.
4) به هر پیانو با ارتفاع بیشتر از مدل استودیو، دیواری (ایستاده) گفته میشود که از نظر فنی، هر پیانویی که دارای کمان ویولن و تار عمودی باشد را می توان دیواری (ایستاده) نامید، اما این کلمه غالباً برای مدلهای بزرگتر اختصاص دارد.
پیانو اسباببازی
(کیندرکلاویر – kinderklavier)؛ کیندرکلاویر در قرن نوزده ساخته شد، یک پیانوی کوچک که بسیار شبیه به پیانو ساخته شده و برای تولید صدا در آن از میلههای فلزی به جای سیم استفاده شده. کتابخانهی کنگرهی امریکا کیندرکلاویر را به عنوان یه آلت موسیقی مستقل پذیرفته. در سال 1863 هنری فورنو، پلیر پیانو (player piano) را اختراع کرد که آن نیز به نوازنده احتیاج نداشت و دستگاه خودش مینواخت. رول پیانو (piano roll) که چیزی شبیه به پارتیتور برای نوازندهها بود در دستگاه قرار میگرفت و دستگاه طبق آن قطعه را مینواخت.
پلیر پیانو (player piano)
رول پلیر پیانو که دستگاه به وسیله آن قطعه نوشته شدهبر روی رول را مینوازد.
پیانوهای الکتریکی، الکترونیکی و دیجیتال؛
این پیانوها برخلاف پیانو آکوستیک که انرژی مکانیکی را تبدیل به صدا میکند، انرژی الکترونیکی را به صدا تبدیل میکنند. پیشرفت تکنولوژی منجر به ساخت این سه نوع پیانو شد. پیانوهای برقی تقویتشده در سال 1929، پیانوهای الکترونیکی در دههی 1970 و پیانوهای دیجیتال در دههی 1980. پیانوی الکتریکی در دهههای 60 و 70 میلادی بسیار محبوب شد و از آن برای موسیقی سبکهای جاز، فانک و راک استفاده میشد. اولین نمونهها از دههی 20 از تارهای فلزی، حسگر مغناطیسی، تقویت کنندهی صدا و بلندگو استفاده میکردند. اما آن نمونهای که در دهههای 60 و 70 در موسیقی پاپ و راک بسیار محبوب شد از چنگکهای فلزی به جای سیم و به جای حسگر مغناطیسی از حسگر الکترومغناطیسی مانند آن که برای گیتار الکتریک استفاده میشود، استفاده کردند. معمولا از پیانوهای الکتریکی در اجرای قطعات موسیقی کلاسیک استفاده نمیشود و کاربرد اصلی آنها در این حیطه به عنوان ساز ارزان قیمتی است که برای تمرین هنرجویان مورد استفاده قرار بگیرد.
پیانو الکتریکی – ساخت شرکت ورلیتزر
پیانوهای الکترونیکی نیز آکوستیک نیستند و بنابراین تار یا چکش ندارند. میتوان آنها را نوعی سنتیسایزر بهحساب آورد که با استفاده از فیلترها و نوسانگرها صداها را ترکیب و صدای پیانو آکوستیک را شبیهسازی میکند.
مانند دو مدل قبل؛ پیانوی دیجیتال هم آکوستیک نیست. در این نوع از پیانو، آنها از تکنولوژی نمونه برداری دیجیتال برای تولید دقیق صدای آکوستیک هر نت پیانو استفاده میکنند. برای تولید صدا نیز باید به آمپلیفایر و بلندگو متصل شوند (بیشتر پیانوهای دیجیتال دارای آمپلیفایر و بلندگوی داخلی هستند). البته با استفاده از این پیانو شخص اگر بخواهد تمرین کند بدون آنکه صدای پیانو برای دیگران مزاحمتی ایجاد کند، او میتواند از هدفون استفاده کند. پیانوهای دیجیتال میتوانند دارای پدال ساستین، کلاویههایی با اکشن متفاوت و همچنین انتخابهای متعدد صوتی (مثل تقلید از صدای ویولن، ارگ و دیگر سازها و افکتهای موسیقیایی باشند)
پیانو هیبریدی؛ در سالهای 2000 میلادی گونهی دیگری پیانو وارد بازار شد که هر دو نوع اصلی پیانو یعنی پیانو آکوستیک و پیانوی دیجیتال با هم بود. تلفیق این دو نوع پیانو این امکان را برای نوازنده فراهم میکند تا آن را به صورت پیانو آکوستیک بنوازد یا از کلاویهها به عنوان کنترلگر سینتیسایزر استفاده کند و آن را به عنوان یک پیانوی دیجیتال بنوازد.
برخی پیانوها که امکانات الکترونیکی دارند مانند پیانوی پخش الکترونیکی یاماها دیسکالاویر که در سال 1987 معرفی شد؛ دارای سنسورهای الکترونیکی برای ضبط و پخش دوباره مانند چیزی که نوازنده نواخته، هستند. سنسورها حرکات کلیدها، چکش ها و پدال ها را در حین اجرا ضبط میکنند و سیستم دادههای عملکرد را به عنوان یک فایل MIDI استاندارد ذخیره میکند. هنگام پخش، سلونوئیدها کلیدها و پدال ها را حرکت میدهند و بنابراین عملکرد اصلی را تولید میکنند. دیسکالاویرهای مدرن به طور معمول از ویژگیهای الکترونیکی مانند یک ژنراتور داخلی برای پخش آهنگهای همراهی MIDI ، بلندگوها، اتصال MIDI ، درگاه های اضافی صوتی، اتصال به اینترنت و ورودی و خروجی SMPTE را پشتیبانی میکنند. دیسکالاویرها در ابعاد و اشکال مختلف مانند گرند پیانو و پیانوی دیواری ساخته شدهاند. سیستم پخش آنها از مدلهای بسیار ساده تا کاملا حرفهای را در بر میگیرد.
گرند پیانو هیبریدی – یاماها – مدل N3X
اجزای پیانو
برای ساخت پیانوهای مکانیکی معمولا بیش از ده هزار قطعه استفاده میشود که این عدد گاهی تا دوازده هزار نیز میرسد. بزرگی این رقم به دو دلیل است؛ اول آن که پیانو گسترهی وسیعی از صداها را تولید میکند (هفت اکتاو)، دلیل دیگر مکانیسم پیچیدهای است که برای تولید این نتها استفاده میشود (مکانیسمی که توسط آن کلاویهها به سیمها متصل شده و چکشها به سیمها ضربه وارد میکنند). در واقع به دلیل همین سیستم پیچیده است که گرند پیانوها وزن بسیار زیادی دارند و در مقابل پیانوهای دیواری نسبت به آنها سبکتر، مقرون بهصرفهتر و کوچکتر هستند.
اجزای اصلی که هر پیانو آکوستیکی از آنها تشکیل شده است، به شرح زیر است:
کلاویهها: در پیانوهای اولیه کلاویهها را از چوب نوعی کاج میساختند اما از دههی دوم قرن حاضر اغلب از صنوبر و لالهی درختی ساخته میشوند. صنوبر بیشتر در پیانوهای با کیفت بالاتر و گران تر استفاده میشود و همین طور به شکل سنتی برای کلاویههای سیاه از چوب آبنوس استفاده میشود. همهی پیانوها ۸۸ کلاویه دارند، که شامل ۵۲ کلاویه سفید و ۳۶ کلاویهی سیاه میشود و هفت اکتاو را تشکیل میدهند. البته برخی گرند پیانوهای بزرگ از هرطرف یک اکتاو اضافهتر دارند. برای مثال شرکت امپریال بوسندورفر به انتهای بخش باس ۹ کلاویه افزوده و در سالهای اخیر شرکت استوارت اند سانز پیانو شامل ۹ اکتاو کامل را به بازار داده. با این حال قطعات بسیار کمی وجود دارد که در آنها، آهنگساز از این نتها نیز در کار خود استفاده کرده باشد. همین طور نمونهای پیانوی دیواری کوچکتر نیز وجود دارد که تنها دارای ۶۵ کلاویه است. این مدل برای آن که وزن کمتری داشته باشد و حمل و نقل آن سادهتر باشد، ساخته شده و بیشتر برای موزیسینهایی که زیاد در سفر هستند مفید واقع میشود.
پدالها: گرند پیانوها معمولا سه پدال دارند. پدال دمپر (پدال سمت راست) که با نامهای ساستین یا نگهدارندهی صدا نیز شناخته میشود که توسط آن نوازنده میتواند صداها را حتی هنگامی که کلاویهها رها شدند، تداوم دهد. کاربرد این پدال بیشتر برای نگه داشتن آکوردهاست.
پدال میانی، پدال سوستهنوتو، که به ندرت به کار گرفته میشود، این پدال به نوازنده این امکان را میدهد که برخی نتها را بدون تداوم دادن به صدای دیگر نتها، تداوم دهد. برای این کار نوازنده باید قبل از رها کردن کلاویهی مورد نظر پدال را نگهدارد. در برخی پیانوها نوعی غیر استانداردی از این پدال وجو دارد که این عمل تداوم بخشیدن به صدا را فقط نسبت به نتهای باس اعمال میکند.
پدال تک سیم (una corda)، به آن سافت یا ملایم هم گفته میشود و در سمت چپ است. با فشردن این پدال چکشها به سیمها نزدیک میشوند و این عمل سبب میشود تا از شدت و قدرت صدا کاسته و صدا هموارتر شود. البته گرند پیانوهای اروپایی برخلاف نمونههای امریکاییشان غالبا فقط دو پدال سافت و ساستین را دارند.
البته باید اشاره کرد کرد که پیانوهایی با چهار پدال نیز وجود دارند. شرکت های استوارت اند سانز، فازیولی و کرون اند شوبرت، از شرکت هایی هستند که پیانوهایی با چهار پدال روانهی بازار کرده اند. این پدال در سمت چپ سه پدال دیگر قرار می گیرد. پدال چهارم تا حدی عملکردی شبیه به پدال سافت دارد. چکش ها را به سیم ها نزدیک می کند بنابراین فاصلهی ضربه چکش به سیم کم میشود؛ اما در اینجا حجم صدا تغییری نمیکند و در عین حال اجرای برخی تکنیکها مانند گلیساندو و لگاتو را تسهیل میکند.
فازیولی – مدل F308 – دارای 4 پدال
قاب: اکثر پیانوها از چوبهای محکم ساخته شدهاند تا بتوانند در مقابل ضربهها و کششها مقاومت کنند. قاب خارجی پیانو عموما از جنس سختترین چوبهای ممکن است چراکه بدنه باید تمام ارتعاشاتی که در داخل ساز تولید میشود را تحمل کند.
در سال 1880 تئودور اشتاینوی روشی را برای سادهتر، سریعتر و کم هزینهتر شدن ساخت قاب به کار برد. او به جای آن که مطابق آن چه که تا آن زمان انجام میشد، چند قطعه چوب سخت را برش بزند، به هم وصل کند و سپس آنها را روکش کند؛ از تخته سهلایی قابل انعطاف استفاده کرد. این روش در قرن بیست در میان سازندگان اروپایی بسیار معمول شد. البته استثنائی هم وجود دارد، شرکت اتریشی معروف بوسندورفر همچنان قاب را مانند تخته صدا از چوب سخت و به همان شیوهی قبل میسازد. این عمل باعث میشود تا تخته، رزونانس آزادانه و بیشتری داشته باشد و در نهایت رنگآمیزی و پیچیدگی بیشتری در صدای کلی ایجاد شود.
چکشها: پس از آن که شما یک کلاویه را فشار میدهید، زنجیرهی پیچیدهای از اعمال شروع میشود که منجر به بلند شدن چکش، ضربه وارد کردن چکش به سیم و پس از آن برگشت بلافاصلهی چکش به نقطهی اولیه؛ میشود. اتفاق افتادن درست این روند نیازمند وجود عناصر مکانیکی بسیار دقیقی است که باید کاملا درست در کنار هم قرار بگیرند و تنظیم شوند تا از اولین تا آخرین کلید صفحهکلید به شکل درستی کار کنند.
چکشها، سیم های پیانو را به ارتعاش در میآورند و به این وسیله موسیقی تولید میشود.
سیمها: برای هر کلاویه، دو سیم بسیار نزدیک به هم در نظر گرفته شده. این سیم ها به خودی خود نمیتوانند صدای بلندی ایجاد کنند اما به واسطهی لرزش هوای اطراف آنها و شکل قاب چوبی اطرافشان، صدا چندین بار تقویت میشود. سیمها باید بسیار با دقت و با در نظرگرفتن طول، جنس، کشش و جرمشان انتخاب شوند. تمام این عوامل پیچ و رنگ صدای سیم را تعیین میکند.
انتخاب پیانو
خرید ساز، به دلیل تنوع گستردهی محصولات موجود در بازار همیشه چالش برانگیز است اما این برای سازهایی مانند پیانو که به نسبت قیمت بالاتری هم دارند معمولا سختتر هم هست.
برای خرید پیانو اول باید جواب چند سوال ابتدایی را برای خود مشخص کنید. چقدر از ساز شناخت دارید؟ نوازندهی مبتدی هستید یا خیر؟ میزان بودجهای که میخواهید هزینه کنید چقدر است؟ چه فضایی را برای قرار دادن ساز در اختیار دارید؟ و صدای ساز تا چه میزان میتواند یا باید بلند باشد؟ در واقع انتخاب شما باید وابسته به بودجه و همچنین نیاز شما باشد.
پیانوهای آکوستیک از پیانوهای دیجیتال فضای بیشتری اشغال میکنند. در بالا اندازههای پیانو آکوستیکهای مختلف ذکر شده و شما باید این اندازهها را نسبت به فضایی که در اختیار دارید بسنجید.
پیانوهای آکوستیک به طور کلی صدای بلندتری از پیانوهای دیجیتال تولید میکنند. البته اگر پیانو آکوستیک را در یک فضای مفروش با پرده و مبلمان و غیره قرار دهید تا حدی به کنترل و کم شدن صدا کمک میکند. اما با پیانوهای دیجیتال شما همیشه گزینهی کم کردن صدا را در اختیار دارید و همچنین با بسیاری از آنها برای تمرین کردن میتوانید از هدفون استفاده کنید.
البته موضوع پیانو آکوستیک یا دیجیتال به نوازنده هم برمیگردد. یک نوازندهی حرفهای، پیانو آکوستیک را ترجیح میدهد اما برای کسی که تازه شروع به یادگیری کرده یا در سطح مبتدی است، پیانوی دیجیتال هم میتواند مناسب باشد. علاوه بر این برای افرادی که بیشتر تمایل به نواختن موسیقی پاپ و جاز دارند یا به عنوان خواننده یا ترانهسرا میخواهند از ساز استفاده کنند، نیز انتخاب مناسبی محسوب میشود.
موضوع مهم بعدی بودجه است. یک پیانو آکوستیک نو بین دو هزار تا نود هزار دلار قیمت دارد. اما شما میتوانید به سراغ محصولات دست دوم که قیمت مناسبتری دارند نیز بروید. اما لازمهی این کار داشتن شناخت خوبی از پیانو است. زیرا ممکن است شما پیانویی را با قیمت مناسبی خریداری کنید و پس از آن متوجه شوید که نیاز به تعمیرات جدی دارد که هزینهی بالایی هم دارند.
درمورد پیانوی آکوستیک شما حتما باید وزن و ابعاد را در نظر بگیرید و جای مناسبی برای آن در نظر داشته باشید. چراکه به دلیل وزن بالا جابهجایی آن بسیار سخت و حساس است (یک گرند پیانوی کوچک به طور میانگین چیزی حدود 200 کیلوگرم وزن دارد). جابهجا کردن پیانو دقت زیادی میخواهد زیرا ساز حساس است، دما و رطوبت محیط اطرافش بسیار روی آن تاثیر میگذارد و در کل سازی است که تمایل ندارد زیاد جابهجا شود. حرکت دادن زیاد آن موجب میشود سریع تر از کوک خارج شود و به کوک کردن مجدد نیاز پیدا کند (به طور کلی کوک پیانو باید به طور منظم تنظیم شود که مدت زمان بین هر بار کوک کردن بستگی به میزان استفاده و شرایط نگهداری آن دارد، اما بنا به قاعدهی کلی گفته میشود که باید شش ماه یک بار کوک ساز را تنظیم کرد).
معرفی چند مدل پیانو
یاماها U1؛ این مدل یک پیانو ایستادهی آکوستیک از سری U تولید شرکت یاماها ژاپن است. از نظر صدا تفاوت قابل توجهی با پیانوهای بوستون یا اسکس دارد. شرکت یاماها این پیانو را به نوعی طراحی کرده که هم نوازندههای حرفهای و هم مبتدیها از نواختن یک پیانوی بیعیب با اندازهی کوچکتر لذت ببرند و به همین دلیل، این مدل هم کیفیت صدای کاملا حرفهای تولید میکند و هم برای آپارتمانها و خانههای کوچکتر مناسب است.
وزن : 227 کیلوگرم
ارتفاع: 121 سانتیمتر
طول: 152 سانتیمتر
عمق: 60 سانتیمتر
بوستون UP-118PE؛ این پیانو برای فضاهای کوچکی مانند گوشهی نشیمن یا راهروی ورودی بسیار مناسب است. این مدل جز پیانوهای دیواری خیلی خوب است و به دلیل کشش کمتر سیمها و بزرگتر بودن صفحهی صدا، همان طور که صدای بسیار خوبی تولید میکند، بادوامتر هم خواهد بود.
وزن : 255 کیلوگرم
ارتفاع: 118 سانتیمتر
طول: 150 سانتیمتر
عمق: 59.5 سانتیمتر
اسکس EUP-123E؛ در میان پیانو آکوستیکهای دیواری با قیمت بالاتر، این مدل جز اولین مدل پیانوهایی است که به ذهن میآید. هنوز هم از نظر کیفیت و مهندسی ساخت، محصولی ممتاز و ارزشمند است. پیانوهای دیواری اسکس توسط Steinway & Sons طراحی و ساخته شده اند و طراحی مانند پیانوهای دیواری استودیویی دارند و به خوبی در آپارتمانها و فضاهای کوچک جا میگیرند.
وزن : 255 کیلوگرم
ارتفاع: 123 سانتیمتر
طول: 152 سانتیمتر
عمق: 67 سانتیمتر
یاماها GB1K؛ این مدل کوچکترین نمونه گرند پیانویی است که توسط شرکت یاماها تولید میشود و از نظر اقتصادی نیز مدلی مقرون به صرفه محسوب میشود. برای نوازندههای مبتدی بسیار مناسب است.
یاماها C2X؛ یکی از گرند پیانوهای سایز متوسط تولید شرکت یاماها است. این ساز طوری طراحی شده که صدایی مانند صدای گرند پیانو کنسرت تولید کند. به این منظور سیمها با مهندسی جدید به روز شده و همین طور از قاب پشتی ضخیمتری در آن ?