برای خرید هورن کلیک کنید
12 تیر 1399
"درباره هورن بخونید"
هورن (Horn)، کور فرانسوی (French Cor)، هورن آلمانی (German Horn) و هر ساز بادی دیگهای که صدای اون به وسیلهی ویبراسیون در لبهای نوازنده که در برابر قطعهی دهانی قرار می گیرند، به وجود بیاید، در این خانواده قرار میگیرد.
سازهای خانوادهی هورن، سازهایی هستن که از یه لوله (tube) ساخته شدن که معمولا از جنس فلزیه و به شکلهای مختلفی خم شده، یه انتهای باریک داره که نوازنده در اون میدمه و یه انتهای بزرگتر که صدا از اون قسمت خارج میشه. توی هورن، برخلاف سازهای برنجی دیگه مثل ترومپت، قطر لوله یا بدنهی اصلی ساز به تدریج افزایش پیدا میکنه و به عبارت دیگه بیشتر مخروطیه تا استوانهای. توی موسیقی جاز یا به طور کلی توی بعضی از متنها ممکنه به راحتی به هر ساز بادیای هورن گفته بشه.
این ساز پیشینهی خیلی قدیمی داره. کلمهی هورن جدای از این که به این ساز دلالت داره، توی انگلیسی معنی شاخ حیوانات رو هم میده که دلیل این تشابه نامگذاری احتمالا به پیشینهی این ساز برمیگرده که انسانها توی شاخ تو خالی حیوانات برای تولید صدا میدمیدن. بعدها به تقلید از اونها شکل فلزیش هم ساخته میشه که میشه گفت قدمتش به عصر مفرغ توی دانمارک و لور (Danish Bronze Age lur) برمیگرده. ریختهگری اونها شبیه شکل عاج ماموت، بوچینای رومی (Roman buccina) حالت نیمدایرهای قرینه داشت. این ساز ار ابتدا بیشتر توسط انسانهایی که توی مناطق گرمسیر زندگی میکردن استفاده میشده؛ اما نمونههایی از اونها رو باستانشناسها توی سرتاسر دنیا از جمله: مصر باستان، بین النهرین، شوفار (shofar) یا اسرائیل، یونان، سراسر آفریقای جنوبی و غربی پیدا کردن و همین طور نمونههایی رو هم چوپانها توی اسپانیا، جزایر بالکان، و سودان مینواختن که پیدا شده.
تصویری از بازسازی ساز باستانی، بوچینای رومی
در گذر تاریخ
همون جوری که از اسم این ساز هم مشخصه، مردم در گذشته توی شاخ حیوانات میدمیدن بعدها به تقلید از اون چیزهایی مشابهی از جنس فلز ساختن. یکی از این موارد شوفار، شاخ قوچ است که توی مناسک مذهبی یهودیها نقش مهمی داره. مورد دیگه الیفانت (olifant) نام داره که کوتاه شدهی فرانسوی cor d'olifant است. این اسمی بود که توی قرون وسطی روی شکار عاج یا ابزار علامتدهی از جنس عاج فیل گذاشته بودن. الیفانت ظاهرا ریشهی آسیایی داره و توی قرن یازدهم از طریق امپراطوری بیزانس به اروپا وارد شده و اولین بار توی قرن 12 توی ادبیات فرانسه ازش اسم برده شده. توی اروپا، الیفانت تبدیل به یه نماد سلطنتی شد.
الیفانت – این ساز مربوط به قرن یازده میشه و احتمالا برای جنوب ایتالیا ست.
نمونههای فلزی از هورن که به دست ما رسیدن، به حدود قرن ده پیش از میلاد بر میگردن و به شکل لور (این اسمیه که باستانشناسها امروزه به اون دادن و از اسم باستانیش، اطلاعی در دست نداریم) بودن. اولین مورد از اونها توی سال 1797 پیدا شد و بعد از اون تقریبا پنجاه مورد لور برنزی دیگه پیدا شده که بیشتر اونها مربوط به اسکاندیناوی میشن. خیلی از اونها به صورت جفت هستن که منحنی هر کدوم از اونها در یه جهت (خلاف هم) است. چون هیچ نوشتهای از سازندگان اونها به جا نمونده، بنابراین در مورد کاربرد و نحوهی استفاده از اونها چیزی نمیدونیم.
یه جفت لور که توی سال 1797 از جزیرهای توی دانمارک کشف شدن.
اتروسکها که از قرن 8 قبل از میلاد به عنوان کارگران برنز شناخته میشدن احتمالا با لور آشنایی داشتن. رومیها افتخار اختراع هورن و ترومپت و هورنهای بلندی به شکل c و G رو به اونها دادن. تصویرهایی از این سازها توی بناهای یادبود اتروسکیها مربوط به قرن 5 قبل از میلاد پیدا شده. رومیها اسم اتروسکی این سازها رو نمیدونستم و به اونها بوچینا (buccina) و کورنو (cornu) میگفتن که کورنو توی زبان لاتین به همون معنی شاخه و توی خیلی از زبانهایی که از همون ریشه میان از جمله فرانسوی و ایتالیایی هم اسمی مشابه به همون دارن. سازهای بسیار قدیمی فلزی که به شکل لور و هورن هستن و توی مراسمهای تشریفاتی یا نظانی ازشون استفاده میشده و توی هند با اسمهایی مثل رانسینگها ( rasingha-که توی زبان سانسکریت به معنی هورن جنگیه) شناخته میشن. هورنهای اولیه نسبت به چیزی که امروز وجود داره خیلی سادهتر بودن. توی قرن هفده نیاز داشتن هورنهایی رو درست کنن که طول لوله اونقدر بلند باشه که بتونن صداهای زیرتری رو باهاش تولید کنن و اونقدر هم بلند نباشه که نشه ازش وقتی که سوار اسب هستن استفاده کنن و اسم اینها رو ترومپ گذاشتن. اگه به اولین ردپاهای هورن توی تاریخ بخوایم نگاه کنیم به هورنهای شکار که برای علامتدهی استفاده میشدن، میرسیم که مربوط به قرن چهاردهم میشن. اولین منبع در مورد اونها کتاب هنر شکار (The Art of Hunting) که توسط ویلیام توئیتی (William Twiti) توی سال 1327 نوشته شده است که از هجاهایی مثل موت (moot) و تروت (trout) برای شرح بعضی از علامت دادنها که مراحل مختلفی از شکار رو نشون میدادن استفاده میشده. رسالهای با نام Le Livre du Trésor de vénerie وجود داشته که توی سال 1394 میلادی چاپ شده و توی اون به چهارده سیگنال مختلف برای شکار اشاره شده. هورنها توی این دوره فقط یه نت خاص رو تولید میکردن که معمولا نت دو بود و بعضیها هم نت رِ رو اجرا میکردن و مشکلی هم که به واسطهای اون ها توی شکار پیش میومد این بود که به دلیل عدم تنوعی که توی صداها بود، تشخیص اونها سخت بود و خیلی مواقع شرکتکنندهها متوجه دستور اعلام شده طی مسابقه شکار نمیشدن.
جدای از بحث شکار، از نظر موسیقیایی هیچ قطعهای مربوط به این ساز از قبل از قرن 17 به دست ما نرسیده که نشون بده در اون زمانها هم استفادهی موسیقیایی داشته. البته توی بعضی از قطعاتی که به دست ما رسیده اشارههایی به هورن رو میبینیم.
توی قرن هفدهم توی نحوهی ساخت هورن تغییراتی به وجود اومد که این امکان رو برای ساز فراهم میکرد تا بتونه نتهای بیشتری رو اجرا کنه. توی نیمهی دوم همین قرن بود که هورن کمکم توی اجراهای موسیقایی به کار گرفته شد. از اولین نمونهها میشه به اپرای ازدواج تتی و پلئو (Le nozze di Teti e di Peleo) توسط فرانسیسکو کاوالی (Francesco Cavalli) که توی سال 1639 اجرا شده، اشاره کرد.
صفحهی اول روزنامهی لیبرتو – 1639
چند سال بعد از اون ژان بابتیست لولی (Jean-Baptiste Lully) از هورن توی یه قطعهی پنج بخشی برای سازهای زهی به اسم هورن شکار (Le cors de chasse) توی بالهی کمدی شاهزادهی الید (La Princesse d'Élide) استفاده کرد که خود این باله بخشی از یه سری برنامهی سرگرمی با عنوان خوشیهای جزیرهی افسون شده (Les plaisirs de l'île enchantée) بود. این برنامه مربوط به سال 1664 میشده.
نمونههای مارپیچ هورن هم توی آلمان و هم توی فرانسه با اسم ترومپ (trompe) شناخته میشدن اما زیاد بین فرانسویها محبوب نبود. قدیمیترین بازمانده از هورنهای مارپیچ متراکم (tightly spiralled type) مربوط به سال 1570 میشه که توسط والنتین اسپرینگر (Valentin Springer) ساخته شده، اگرچه توی اوایل 1511 سباستین ویردونگ (Sebastian Virdung) این ساز رو توصیف کرده. توی اواسط قرن هفدهم سازیپیدا شد که شکلی شبیه به سازهای بادی برنجی داشت، یعنی لولهای برنجی با یه حلقه برای انگشت، که به یه دهانهی باز خروجی (قسمت زنگولهای ساز) میرسید. با این که این سازها بیشتر با فرانسه ارتباط دارن اما اولین نمونهی شناخته شده از اونها توسط یه سازندهی ساز آلمانی به نام استارک (Starck) توی سال 1667 ساخته شده. اونها توی فرانسه با اسم ترومپ د شسه (trompe de chasse) و کر د شسه (cor de chasse) و توی آلمان با اسم والدهورنر (Waldhörner) شناخته میشدن. چون قرار بود این ساز در زمان شکار و سوار بر اسب استفاده شود، بنابراین، سر ساز قابل جدا شدن نبود و معمولا به بدنهی ساز لحیم میشد و با یه قطعهی ضربدری تقویت میشد علاوه بر این که بخش زنگولهای ساز بود،باعث محکمتر شدن اون هم میشد. صدایی که تولید میکرد گرمتر شد اما بدون داشتن دریچه (valves) فقط نتهای هارمونیک قابل اجرا بودن.
نوع تروپ یا کر به اسم trompes and cors à plusieurs tours، که شکلی هلالی (Crescent-shaped) داشتن.
توی نیمهی دوم قرن هجدهم هورن به یکی از اعضای ثابت گروههای ارکستر تبدیل شده بود و توی سال 1713 یوهان ماتسون در مورد اونها گفته که هورنهای زیبا به اندازهی موسیقی کلیسایی توی موسیقی تئاتر و مجلسی هم مد شدن. این تا حدی به دلیل اینه که اونها برخلاف ترومپت صدای خشنی ندارن و همین طور تا حدی هم به این دلیله که مدیریت کردن اونها راحتتره. اون همین طور صدای هورن رو به کلارینت ترجیح میداد چون هورن یه فاصلهی پنجم کامل پایینتر از کلارینت کوک میشه و صدای بمتری داره.
یکی از مشکلات برای نواختن این ساز زمانی بود که بخشی به نام کروک (crooks) به قطعهی دهانی (mouthpiece) این ساز اضافه شد و نوازنده باید حین اجرا مراقب میبود که ساز رو طوری نگه داره که اون نیافته. راه حل این مشکل توی سال 1753 توسط نوازندهی مشهور هورن آنتوان جوزف همپل (Anton Joseph Hampel) و سازندهی ساز اهل درسدن، یوهان گئورگ ورنر(Johann Georg Werner)، پیدا شد. توی این ساز رابطهی بین قطعهی دهانی و بدنهی اصلی مختل نمیشد و تعدادی کروکهای اسلاید (sliding crooks) و سوراخهای استوانهای (cylindrical-bore) به قسمت مرکزی ساز متصل شده بود تا پیچ صدا رو از می، پایینتر ببرن.
تصویری از آنتوان جوزف همپل
اسلایدهای کروک، همین طور وظیفهی اسلاید گام (tuning slides) رو هم بر عهده داشتن. برای به دست آوردن نتهای بالاتر از فا، لازم بود تا یه لولهی دیگه که کوتاهتر باشه و شبیه به کروک کار کنه، به ساز اضافه بشه. این طراحی توی سال 1780 توسط یه سازندهی ساز پاریسی به اسم راؤ (Raoux) اقتباس شد و بهبود پیدا کرد و بعد از اون توسط خیلی از نوازندههای سولو (تکنواز) فرانسوی پذیرفته و اقتباس شد. به این ساز جدید کور سولو (cor solo) گفته میشد و از اون جایی که فقط با پنج کروک که به صورت معمول مربوط به نتهای سل، فا، می، می بمل و رِ بودن اجرا میشد، از سازهای مشابه خودش متمایز میشد.
هورنهای ارکستر به طور معمول به صورت جفت که یکی زیر و یکی بم باشه، کنار هم قرار میگیرن. نوازندههای این ساز یاد گرفتن تا با گسترهی صوتی منحصر به فردی که این ساز داره، کنار بیان اما آهنگسازها توی مواردی حتی دو جفت هورن با کوکهای مختلف رو کنار هم قرار میدن. برای مثال یه آهنگساز برای قطعی که توی دو مینور باشه، ممکنه یه جفت هورن با کوک دو و یه جفت هورن با کوک میبمل بخواد تا بتونه هارمونیک اصلی رو که توی هورن دو در دست نیست رو داشته باشه. در نهایت وجود دو تا هورن تبدیل به استاندارد شد.
اواسط قرن هجده نوازندهها شروع به استفاده از دست راستشون کردن تا بتونن توی طول ساز هم تغییر ایجاد کنن و به این شکل بتونن فاصلهی دوتا هارمونیک مجاور رو اجرا کنن. به این تکنیک هند استاپینگ/ توقف دست (hand-stopping) میگن و عموما اختراعش رو به خود جوزف همپل که نواوری اولیه توی تغییر هورن رو داشت نسبت میدن. هورنی که این امکان رو داشته باشه، اولین بار توی سال 1750 توسط جووانی پونتو (Giovanni Punto) ساخته شد و به سراسر اروپا برده و معرفی شد. وجود این امکان باعث افزایش قابلیت ساز میشد و این اجازه رو به نوازنده میداد تا نتهایی که توی یه سری هارمونیک نیستن رو هم اجرا کنه و اوایل دورهی کلاسیک هورن به سازی تبدیل شد که قابلیتهای ملودیک خیلی بیشتری داشت. یه نمونهی قابل توجه، چهار کنسرت هورن موتزات (Mozart Horn Concerti) و کنسرت روندو (Concert Rondo) هستن که توی اونها از نتهای کروماتیک هم استفاده میشه.
توی سال 1818 دریچههای متحرک (rotary valves) توسط هاینریش استولز (Heinrich Stölzel) و فردریش بلومل (Friedrich Blümel) معرفی شدن و بعدتر یعنی توی سال 1839 اون توسط فرانسوا پرین (François Périnet) به هورن اضافه شدن و دلیل اصلیش هم حل کردن مشکل تغییر کروکها در طی اجرا بود.
غیر قابل اعتماد بودن دریچههایی که استفاده میشد باعث شد تا اونها خیلی دیر توسط جریان اصلی پذیرفته بشن و بسیاری از نوازندههای سنتی و هنرستانهای موسیقی اونها رو نپذیرفتن. البته حتی هنوز هم هستن افرادی که هورن طبیعی رو ترجیح میدن و توی اجراهای وفادار به اصل از اون استفاده میکنن و سعی میکنن تا به صدا و تنوری رو قطعههای قدیمی با اون نوشته شدن رو به دست بیارن.
درسته که وجود این دریچهها این امکان رو ایجاد کرد تا ساز انعطافپذیری بیشتری داشته باشه و بشه کلیدهای بیشتری رو با اون اجرا کرد اما در واقع هورن تبدیل به ساز کاملا متفاوت شد که برای اولین بار کاملا هم کروماتیک بود. در درجهی اول هدف از استفاده از سوپاپها این بود که دیگه از کروک استفاده نکنن نه که اجرای هارمونیک داشته باشن. این موضوع توی آهنگسازیهایی که برای هورن انجام میشد خودش رو نشون داد که تازه از اواخر قرن نوزدهم بود که بخشهای کروماتیکی هم استفاده شده بود. اولی که دریچهها اختراع شدن به طور کلی فرانسویها هورنهایی باریکتری با دریچههای پیستونی (piston valves) درست میکردن و آلمانیها هورنهای عریضتری با دریچههای روتاری درست میکردن.
فرنچ هورن
فرنچ هورن (که از دههی 1930 توی محافل رسمی موسیقی به صورت کلی بهش هورن گفته میشه.) یه ساز برنجیه مارپیچه که بخش زنگولهای نسبتا بزرگی هم داره. یه هورن دوتایی توی فارسی بمل (از نظر فنی اونها یه نوع از هورن آلمانی به حساب میان) هورنی است که اکثر حرفهایها توی اجراها ازش استفاده میکنن. موزیسینی که هورن مینوازه با عنوارن نوازندهی هورن یا هورنیست (hornist) شناخته میشه. زیر بمی صدای این ساز به واسطهی ترکیبی از عوامل زیر به دست میاد:
سرعتی که هوا وارد ساز میشه (توسط ریهها و دیافراگم نوازنده کنترل میشه)
قطر و فشار لبها نسبت به قطعهی دهانی (توسط عضلات لب نوازنده کنترل میشه)
توی هورنهای مدرن عملکرد دریچهها که به وسیلهی دست چپ هم انجام میشه، جز عوامل تاثیر گذاره (با استفاده از دریچه هوا به بخشهای اضافه شده به لولهی اصلی هدایت میشه)
گسترهی صوتی هورن تکی فا
بیشتر هورنها روتاری هستن، یعنی دریچههای چرخشی (کلیدهای چرخشی یا روتاری یا متحرک) با اهرم دارن اما بعضی از هورنها، به خصوص نمونههای قدیمیتر از دریچههای پیستون (مثل ترومپت) استفاده میکنن و توی هورنهای وینی از پیستون دوتایی (double-piston valves) یا دریچههای پمپی / پامپن ولو (pumpenvalves) اسفاده میشه.
توی هورن جهت قطعهی زنگولهای رو به عقبه و دلیلیش اینه که بتونن صدای مطلوب رو درک کنن تا صدای مورد نظرشون رو توی کنسرت تولید کنن و توی این مورد بر خلاف ترومپت که خیلی ساز پر سر و صداییه، هستن. هورنی که دریچه نداشته باشه با عنوان هورن طبیعی شاخته میشه که زیر و بمی صدای اون در طول هارمونیک طبیعی ساز تغییر میکنه (شبیه به بوگل). زیر و بمی صدا همین طور ممکنه توسط موقعیت قرار گرفتن دست روی قطعهی زنگولهای، کنترل بشه. این اتفاق به وسیلهی کم شدن قطر قطعهی زنگولهای به وسیلهی دست میافته. همین طور گام هر نت می تونه به سادگی با تنظیم موقعیت دست تغییر کنه. کلید یه هورن طبیعی میتونه با اضافه شدن کروکها با طولهای مختلف تغییر کنه.
ساز بوگل (bugel)
سه تا دریچه ورود هوا به یه هورن رو کنترل میکنن که معمولا روی فا و گاهی روی سی بمل کوک میشن. هورنهایی دو تایی معمولا چهارمین دریچهی متحرک رو هم دارن که با شصت کنترل میشه که هوا رو به یه سمت که کوک فا داره یا به ست دیگه که کوکش سی بمل است، میفرسته و به این صورت گسترهی صدایی هورن رو به بیشتر از چهار اکتاو میرسونه و این طوری هورن میتونه توی گروهنوازیها با صدای کلارینت و فلوت که سازهای بادی چوبی هستن ترکیب بشه.
هورنهای سه تایی (Triple horns) با پنج دریچه هم ساخته شدن. کوک اونها معمولا فا، سی بمل و یه فا کاسته یا می بمل کاسته است. همین طور هورنهای دوتایی با پنج دریچه هم وجود داره که کوک اونها سی بمل، می بمل یا فا است و یه دریچهی توقف (stopping valve) هم دارن که اجرای تکنیک پیچیده و دشوار توقف دست (که قبلتر بهش اشاره کردیم) رو خیلی سادهتر میکنه، اگر چه از این مدلها خیلی کم تولید میشه.
یه مسئله خیلی مهم توی نواختن فرنچ هورن کنار اومدن با قطعهی دهانی اونه. اکثر مواقع قطعهی دهانی درست توی مرکز لبها قرار میگیره، اما به دلیل تفاوت توی فرم دهان و دندانهای هر نوازنده، بعضیها ترجیحشون اینه قطعهی دهانی رو کمی خارج از مرکز لبهاشون قرار بدن. محل قرار گرفتن دقیق قطعهی دهانی نسبت به طرفین (متمایل به راست یا چپ بودن) از هر نوازنده به نوازندهی دیگه متفاوته اما محل قرارگیری اون توی نسبت عمودی (بالا و پایین) بین نوازندهها به این صورته که 2/3 اونها، اون رو روی لب بالاییشون قرار میدن و 1/3 دیگه اون رو روی لب پایینشون میذارن. اکثر نوازندهها زمانی که قصد دارن نتهای زیرتر رو اجرا کن فشار بیشتری به لبها در مقابل قطعهی دهانی وارد میکنن. البته این هم از نظر دوام و هم از نظر کیفیت صدای ایجاد شده، مطلوب نیست. فشار بیش از حد به قطعهی دهانی باعث میشه تا صدای هورن غیر طبیعی و خشن به نظر بیاد و به دلیل انقباض لبها و در نتیجهی کم شدن جریان خون توی لبها، عضله لبهای نوازنده زودتر خسته میشن و مدت زمانی که او میتونه اجرا کنه، کمتر میشه.
اسم فرنچ هورن
اسم فرنچ هورن رو فقط توی انگلیسی و هلندی به کار میره (گاهی توی فارسی هم از این اسم استفاده میشه). این اسم اولین بار اواخر قرن هفدهم مورد استفاده قرار گرفت. توی اون زمان سازندههای فرانسوی هورن شکاری بین همهی سازندهها سرآمد بودن و ساخت ساز به شکل دایرهای امروزی خودش به اونها نسبت داده میشه، درنتیجه این سازها اغلب (حتی توی انگیسی) با اسم فرانسویشون یعنی ترومپ د شسه (trompe de chasse) یا کور د شسه (cor de chasse) شناخته میشدن. (با توجه به این اسمها اینجا لازمه که بگیم تفاوتهای واضحی که امروز بین هورن، کور و ترومپت وجود داره؛ توی اون زمان وجود نداشته و به همین دلیل ممکنه این اسمها توی نگاه اول برای ما کمی گیجکننده و عجیب به نظر بیان.)
سازندگان ساز آلمانی اولین کسانی بودن که کروک رو ابداع کردن و سازی رو ساختن که قابلیت نواخته شدن توی کلیدهای مختلف رو داشته باشه. بنابراین موزیسینها از دو تا اصطلاح فرانسوی و آلمانی برای تفاوت قائل شدن بین این دو تا ساز استفاده کردن. از اصطلاح فرانسوی برای اشاره به هورن شکاری معمولی استفاده میشد و از اصطلاح آلمانی برای این نوع جدید هورن که کروک داشت. (که اون هم توی انگلیس همچنان با اسم ایتالیاییش یعنی کورنو کروماتیکو (corno cromatico (chromatic horn)) یا هورن کروماتیک شناخته میشد.)
در حال حاضر اصطلاح فرنچ هورن بیشتر به صورت محاورهای به کار میره. اگرچه زمانی که به هورن ارکسترال اروپایی اشاره میشه به طور طبیعی دیگه از این صفت استفاده نمیشه و این اتفاق به خصوص از دههی 1930 که این هورنها وارد ارکسترهای انگلیسی هم شدن، میافته. انجمن بین المللی هورن، از سال 1971توصیه کرده که به سادگی فقط این ساز رو به عنوان هورن بشناسن.
البته یه کاربرد مشخصتر هم وجود داره که برای جدا کردن انواع مختلف هورنها و تفاوت قائل شدن بین هورن فرانسوی، آلمانی و وینی از این اصطلاحات استفاده میشه که توی این مورد، فرنچ هورن به اون ساز باریک با سه تا دریچهی پیستون گفته میشه.
انواع
هورنها رو میشه توی انواع تکی، دو تایی، دوتایی با یه جبران کننده (compensating double horn) و سه تایی و همین طور میشه هورنها رو از نظر این که آیا قطعهی زنگولهای اونها جدا میشه (detachable bells) تقسیمبندی کرد.
هورن تکی: توی هورنهای تکی یه ست از لولهها وجود داره که به دریچهها متصل شدن. این باعث میشه تا استفاده از اونها ساده باشه و وزن کمی هم داشته باشن. اونها معمولا توی کلیدهای فا و سی بمل ساخته میشن و معمولا هورنهای فا اسلاید بلندتری دارن و میشه اونها رو روی می بمل هم کوک کرد و تقریبا همهی هورنهای سی بمل دریچهای دارن که اونها رو به کلید لا میبره. مشکل هورنهای تکی اینه که باید بین لحن صدا و دقت اون یکی رو انتخاب کنین. با انتخاب یه هورن فا، هورنی رو دارین که صدای معمول هورن رو تولید میکنه اما دقت اون برای نوازندهها جای نگانی داره، چون به دلیل ماهیت ساز وقتی که نتهای بالا رو اجرا میکنین، اورتونها توی یه سری هارمونیک بیش از حد به هم نزدیک میشن. برای حل این مشکل هورن تکی با کوک سی بمل ساخته شد که با دقت نواختن اون خیلی ساده تره اما صدای اون برای نتها وسط چندان جالب نیست و این برای نتها بم بدتر هم میشه تا جایی که بعضی از اونها رو اصلا نمیتونه اجرا کنه. راه حل این مشکل ساخت هورن دوتایی بود که این دو هورن رو توی یه هورن با یه لوله و قطعهی زنگولهای، ترکیب میکنه. هر دو نمونهی هورن تکی امروز بیشتر به عنوان سازهای دانشآموزی استفاده میشن چون هم ارزونترن و هم سبکتر.
نمونهای از یه مدل هورن دانشآموزی – تولید کمپانی یاماها – با کوک فا
به علاوه هورنهای سی بمل گاها توی اجراهای سولو و مجلسی هم مورد استفاده قرار میگیرن. هورن تکی فا هم به صورت ارکسترال و با اسم هورن وینی به حیاتش ادامه داده.
به علاوه توی اجرای بعضی از کنسرتوهای هورن باروک، از فا آلتو و سی بمل آلتو به صورت جداگانه استفاده میشه. همین طور گاهی فا، سی بمل و فا آلتو تکی توی اجراهای جاز هم استفاده میشن.
ضبطهای معیار دنیس برایان از کنسرت هورن موتزارت روی یه ساز سی بمل توسط جبر (Gebr) انجام شده. الکساندر (Alexander)، در حال حاضر توی آکادمی موسیقی سلطنتی لندن (Royal Academy of Music in London) به نمایش گذاشته شده.
هورن الکساندر متعلق به دنیس برایان که بعد از تصادفی که منجر به مرگ خود او شد، تعمیر شده و در حال حاضر توی موزهی آکادمی سلطنتی موسیقی نگهداری میشه.
هورن دوتایی: گرچه از دریچهها استفاده میشد، هورن تکی فا نشون داد که هرچی صدا زیرتر میشه، جایی که نتها بخشهای مختلف به هم نزدیکتر میشن، حفظ دقت ساز کار خیلی سختیه. راه حل اولیه این بود که از یه هورن که گسترهی صوتی بالاتری داره یعنی سی بمل استفاده کنن. استفاده از هورن فا در مقابل سی بمل به شکل گستردهای موضوع بحث بین موزیسنها توی قرن نوزدهم بود تا زمانی که یه سازندهی ساز آلمانی به اسم اد. کروپس نمونهی اولیه ای از هورن دوتایی رو توی سال 1897 معرفی کرد. هورن دوتایی با استفاده از دریچهی چهارم (که با انگشت شصت کنترل میشه) دو تا هورن تکی یعنی هورن معمول فا رو با نمونهای که صداهای زیر رو پوشش میده یعنی سی بمل ترکیب میکنه. با استفاده از این ساز، نوازنده میتونه به راحتی از صدای عمیق و گرم فا به صدای زیرتر و شفافتر سی بمل بره یا برعکس. به دو تا ست هورن به طور معمول کنارههای (sides) هورن هم گفته میشه. با استفاده از دریچهی چهارم نه طول ابتدایی رو تغییر داد، بلکه میشه گام و سری هارمونیک رو هم تغییر داد و همین طور کمک میکنه تا سه تا دریچهی دیگه از اسلاید متناسب استفاده کنن.
توی ایالات متحده دو تا شکل معمول برای هورنهای دو تایی رو طبق اسم کسانی که برای اولین با اونها رو معرفی کردن کروپس (Kruspe) و گیر/کنوپ (Geyer/Knopf) میگن. توی کروپس؛ جای دریچهی تعویض سی بمل بالای دریچهی اول قرار داره. توی نمونههای گیر، دریچهی تغییر قبل از دریچهی سوم قرار گرفته (با این که برای استفاده از اون همچنان از انگشت شصت استفاده میشه) در واقع توی مدل دیگه هوا کاملا توی یه جهت دیگه جریان پیدا میکنه. هورنهای کورپس توی قسمت گلوگاه از هورنهای گیر بزرگتر هستن. به طور معمول هورنهای کورپس از جنس نیکل نقره (که بهش نقرهی آلمانی، آلیاژ مس، نیکل و روی هم گفته میشه و هیچ نقرهی واقعیای توی اون به کار نرفته) و هورنهای گیر معمولا رنگ زردی دارن که نشون میده از برنج ساخته شدن.
طرحی از یه هورن دو تایی. 1. قطعهی دهانی 2. لوله 3. جای دست قابل تنظیم 4. واتر کی 5. دریچهی چهارم 6. لایهی دریچهها 7. دریچههای روتاری 8. اسلایدها 9. لولهی بلند برا گام فا 10. اسلاید کلی 11. لولهی کوتاه برای گام سی بمل 12. گلوگاه 13. قطعهی زنگولهای
هر دو مدل نقاط قوت و ضعف خودشون رو دارن و انتخاب ساز هم کمی بستگی به سلیقهی شخص افراد و مثلا توی ارکسرهای مختلف لحن صدای یکی از اونها رو ترجیح میدن یا بنا به نوع پاسخدهی و برگشت صدایی که دارن یکی از اونها رو انتخاب میکنن.
توی اروپا محبوبترین هورنها توسط جبر ساخته شدن. الکساندر از ماینز به خصوصو الکساندر 103 و اونهایی که توسط پاکسمن توی لندن تولید شدن. توی آلمان و کشورهای بنلوکس (شامل هلند، لوکزامبورگ و بلژیک که این اسم هم از ترکیب دو حرف اول اسم همهی اونها به انگلیسی ساخته شده) الکس 103 خیلی محبوبه. این هورنها به رو نمیشه دقیقا توی یکی از دستههای کروپس یا گیر قرار داد، چون ویژگیهایی از هر دو تا رو توی خودشون دارن. الکساندر اندازهی متوسط سنتی قطعهی زنگولهای رو ترجیح میده و برای سالهاست که اونها رو تولید میکنه. این در حالیه که پاکسمان هورنهای خودش رو توی اندازه های مختلفی از قطعهی زنگولهای و گلوگاه ارائه میکنه. توی امریکا تولیدکنندهی انبوه کان 8D (Conn 8D)که طراحی هورنها رو بر اساس طرح کورپس انجا میده توی مناطق زیادی از جمله: نیویورک،لس آنجلس، کلیولند و فیلادلفیا، محبوبه. اما از اوایل دههی 1990 به خاطر تغییر سلیقهای که صورت میگیره، تمایل عموم به مدلهای جدید کان 8ِD از بین میره و ارکسترهای محبوب هم دیگه از اون استفاده نمیکنن و هورنهای گیر که توسط کمپانیهای مختلفی مثل کارل گیر (Carl Geyer)، کارل هیل (Karl Hill)، دان راش (Dan Rauch) و غیره تولید میشدن توی بخشهای مختلف محبوب میشن. هورن دوتایی سیاف اشمیت با طراحی منحصر به فرد دریچهی پیستولی تعویض هم گاهی توی مدلها گیر/کناپ پیدا میشه.
زنگهای قابل جدا شدن
درسته که هورن ساز کوچکیه اما شکل خاص و عجیبی داره و این باعث میشه گاهی توی حمل نقل، مثلا جاهایی که فضاها کوچیک یا به صورت اشتراکیه مثل هواپیماها، دچار مشکل بشین. برای جبران این مشکل بعضی سازندهها ساز رو به شکلی میساز که بشه قطعهی زنگولهای رو از اون جدا کرد و به این ترتیب اون توی قطعات کوچکتری داشت که حمل کردنشون راحتتره.
هورنهای دیگه
با نگاه به تاریخ هورن که به بخشهایی از اون هم اشاره کردیم متوجه میشیم که هورن انواع مختلفی داشته که شامل: هورن طبیعی (natural horn)، هورن وینی (Vienna horn)، ملوفون (mellophone)، هورن مارش (marching horn) و توبای واگنر (Wagner tuba) میشه که باید اونها رو هم در نظر گرفت. پس اینجا سعی میکنیم تا کی به اونها بپردازیم.
هورن طبیعی: این ساز جد هورن مدرنه و مشخصا از از هورن شکاری گرفته شده. گام و گسترهی اون با سرعت هوایی که داخلش دمیده میشد تغییر میکرد. درسته که بعضی از آهنگسازها مثل گئورگی لیجتی (György Ligeti') توی کنسرتوی هامبورگ (Hamburg Concerto) به طور مشخص قطعاتی رو برای این ساز نوشته؛ اما به طور کلی در حال حاضر فقط به عنوان یه ساز تاریخی استفاده میشه. این ساز رو فقط میشه توی یه سری هارمونیک نواخت برای این که طول لولهی اصلی توی اون قابل تغییر نیست، البته که یه نوازندهی حرفهای میتونه با دست راستش قطر قطعهی زنگولهای رو تغییر بده و بتونه بعضی نتهای دیگه رو هم اجرا کنه اما با این حال این تکنیک کیفیت و لحن صدای ساز رو تحت تاثیر قرار میده.
هورن وینی: این سازیه که در درجهای اول توی وین اتریش استفاده میشه. توی این ساز به جای استفاده از دریچههای پیستون یا دریچههای روتاری از دریچههای پمپ یا دریچههای وینی استفاده میشه که توی دریچهی اسلاید از مکانیسم پیستون دوتایی استفاده میشه. بر خلاف هورنهای مدرن به شکل قابل توجهی بزرگتره (تا صدای حجیمتر و بلندتری رو به دست بده) و به صورن قابل ملاحهای سنگینتر هم است. هورن وینی خیلی دقیق اندازه و وزن هورن طبیعی رو تقلید کرده (اگر چه دریچهها مقدار کمی به وزن ساز اضافه میکنن، البته اونها از دریچههای روتاری سبکتر هستن). اونها حتی از کروک جلوی هورن، بین قطعهی دهانی و ساز هم استفاده میکنن. با این که نوازندههای هورن وینی به جای استفاده از طیف کامل کلیدها، از کروک فا استفاده میکنن که در صورت لزوم برای قطعات زیرتر به کروک لا یا سی بمل تغییر میدن. با این حال استفاده از این ساز توسط دیگران عموما نادیده گرفته میشه. نواختن هورن وینی نیاز به تکنیک قوی و خاص داره و میتونه حتی برای کسانی که به صورت حرفهای هورن مدرن رو مینوازن، چالش برانگیز باشه. صدای هورن وینی گرمتر و نرمتر از هورن مدرنه.
ملوفون: دو تا ساز هستن که با این اسم شناخته میشن. یکی شکل دایرهای و دریچههای پیستون داره و با انگشتان دست راست روی درچهها نواخته میشه. ساخت این ساز به نیمههای قرن بیستم برمیگرده و امروزه به ندرت میشه اون رو جایی دید.
ساز دیگه امروز توی گروههای ساهای بادی برنجی و گروهها مارش استفاده میشه و به شکل دقیقتر بهش می گن ملوفون مارش. از هورن فا آلتو مشتق شده و توی کلید فا قرار داره. شکلی شبیه به فلاگلهورن (flugelhorn) داره و همین طور دریچههای پیستون داره که با دست راست نواخته میشن.
هورن مارش: شکل و ظاهری شبیه به ملوفون داره اما کوک اون سی بمل است، مثل سی بمل هورنهای اسلاید دوتایی. همین طور توی فا آلتو هم تولید میشه که یه اکتاو بالاتر از فا هورن دوتاییه. این سازها بیشتر توی راهپیماییها استفاده میشن و از اونجایی که توی فضای باز استفاده میشن قطعهی زنگولهای اونها رو به جلو است بر خلاف هورنهای دیگه.
هورن مارش یاماها – مدل: YHR-302MS
توبای واگنر: یه ساز برنجیه نادره که اساسا یه هورنه که اصلاح شده و قطعهی زنگلولهای و گلوگاه بزرگتری به همراه قطعهی زنگولهای عمودی داره. بر خلاف اسمش جزئی از سازهای خانوادهی توبا محسوب نمیشه. این ساز توسط ریچارد واگنر (Richard Wagner) و به طور اختصاصی برای اجرای خودش حلقهی نیبلونگها (Der Ring des Nibelungen) طراحی و ساخته شده و بعد از اون توسط بعضی آهنگسازهای طرح دیگه مثل استراوینسکی (Stravinsky) و ریچارد اشتراورس (Richard Strauss) قطعههایی براش نوشته شد. برای این ساز از قطعهی دهانی هورن استفاده شده و به عنوان یه توبای تکی با کلیدهای سی بمل یا فا وجود داره البته اخیرا یه نمونهی متاخر دوتایی از اون مثل هورن دوتایی هم ساخته شده.
توبای واگنر با کوک سی بمل – تولید کمپانی جبر الکساندر – مدل: 108
برای خرید هورن کلیک کنید