برای خرید ساکسیفون کلیک کنید

 

17 آذر 1399

 

"درباره ساکسیفون بخونید"

 

 

ساكسيفون (saxophone) يكی از سازهای خانواده‌ی بادی – چوبي ( قميشي) ست كه از جنس برنج ساخته می‌شه و قطعه‌ی دهانی تك زبانه داره. درسته كه اين ساز از برنج ساخته می‌شه؛ اما به اين دليل تفاوتی كه توی نحوه‌ی توليد صدا دارن، توی دسته‌ی سازهای بادی – چوبی قرار می‌گيره.

 

 

توی‌ساز‌ها بادی – برنجی صدا از ويبراسيون لب‌ها با قطعه‌ی دهانی ‌به وجود میاد اما توی سازهای‌ بادی – چوبي، صدا توسط زبانه توليد می‌شه كه توليد صدا توی ‌ساكسيفون مشابه دسته‌ی دومه. همين طور باز هم مثل بقيه‌ی سازهای بادی – چوبی زير و بمی صدای ساكسيفون با سوراخ‌هایی كه روی بدنه‌ی اصلی قرار دارن و با كليد‌ها كنترل می‌شن، تغيير می‌كنه، بر خلاف سازهای بادی – برنجی كه اين كنترل به وسيله‌ی تغيير طول لوله (بدنه‌ی اصلی‌) اتفاق ميافته، مثل ترومپت. ساكسيفون توی موسيقی كلاسيك (مثل كنسرت، گروه‌ها، موسيقی مجلسی، سولو رپرتوار و گاهی هم اركستر)، گروه‌های نظامی، جاز (jazz) و موسيقی معاصر (contemporary music) استفاده می‌شه. همين طور از ساكسيفون برای تك‌نوازی و به عنوان يه ساز ملوديك توی‌ بخش سازهای شيپوردار توی بعضی  از سبك‌های موسيقی راك (rock and roll) و موسيقی عامه پسند (popular music) استفاده می‌شه.

 

 

تاريخچه:

ساكسيفون حوالی سال 1840 توسط آدولف ساكس (Adolphe Sax) كه يه سازنده‌ی ساز و نوازنده‌ی  فلوت و كلارينت، اهل بلژيك بود، ساخته شد. ساكس توی دينان (Dinant) به دنيا اومده بود و توی بروسل (Brussels) زندگی می كرد.

 

آدولف ساكس – مخترع ساكسيفون

 

 

او توی سال 1842 به پاريس رفت تا اون‌جا كسب و كار سازندگی ساز خودش رو راه بندازه. قبل از اين كه روی ساخت ساكسيفون كار كنه؛‌ ساكس تغييراتی توی كلارينت باس برای‌ بهبود اون ايجاد كرده بود كه عملكرد كليدها و آكوستيك رو بهتر می‌كرد و گستره‌ی صدایی اون رو هم افزايش داده بود. او همين طور سازنده‌ی افيكليد (ophicleide) كه يه ساز بزرگ باس و برنجيه هم بود.

 

افيكليد

سازنده: لئوپولد اوهلمن (Leopold Uhlmann)

اين ساز بين 1838 تا 1840 توی وين ساخته شده.

در حال حاضر توی‌موزه متروپليتن نيويورك نگهداری می‌شه.

اين ساز توی‌سال 1817 توسط سازنده‌ی ساز فرانسوی، جين هيلاری استه (Jean Hilaire Asté) اختراع شده و توی 1821 اين اختراع ثبت شده.

 

 

تجربه‌ای‌كه اون با اين دو تا ساز داشت؛ بهش اين اجازه رو داد تا مهارت‌هاش رو ارتقا بده و تكنيك‌های لازم رو برای ساخت اولين ساكسيفون به دست بياره. با گسترش كارش توی ارتقای‌ كلارينت باس، ساكس تصميم گرفت تا سازی بسازه كه قدرت صدای ‌سازهای بادي‌ – برنجی و چابكی سازهای بادي – ‌چوبی رو داشته باشه. او می خواست سازی رو بسازه تا با تكنيك اور بلو (overblow) صدا تا يك اكتاو بالاتر بره برخلاف كلارينت كه فقط تا فاصله‌ی دوازدهم می‌رفت و همين طور برای اجرای تكنيك اُوربلو توی‌ هر دو رجيستر، انگشت‌گذاری يكسانی داشته باشه. ساكس يه ساز با قطعه‌ی دهانی تك زبانه و بدنه‌ی برنجی مخروطی ساخت. توی‌ دهه‌ی ‌1840 كه ساكس، ساكسيفون‌های ‌مختلفی‌ در اندازه‌های مختلف ساخته بود؛ برای‌ حق اختراع سازش اقدام كرد و توی 28 ژوئن 1846، حق اختراع  15 ساله‌ای رو برای ساكسيفون به دست آورد.

 

ساكسيفون ساخته شده توسط آدولف ساكس

 

 

حق اختراع شامل 14 تا ساز می‌شد كه توی‌ دو تا گروه 7 تایی از گستره‌ی صدایی سوپرانو تا كنترباس رو شامل می‌شدن. تعداد محدودی از اين ساز با كوك‌های دو و فا توسط ساكس ساخته شد اما سری‌هایی كه كوك می بمل و سی بمل داشتن، به سرعت تبديل به استاندارد كلی شدن. همه‌ی ساكسيفون‌هایی كه ساخته شدن به طور كلی‌ گستره‌ی صوتی‌ دو و نيم اكتاو داشتن. حق اختراعی‌ كه ساكس گرفته بود، توی سال 1866 تموم شد و بنابراين بعد از اون سازنده‌های‌ زيادی طراحی و كليدهای‌ ساز رو طبق نظر خودشون تغيير و ارتقا دادن.

طراح‌بندی اصلی ساكس برای‌كليدها بر اساس سيستم تريبرت (Triebert system) برای اُبوا (oboe) برای‌دست چپ و سيستم كلارينت بوهم (Boehm clarinet) برای دست راست بود كه باعث می شد اجرای بعضی لگاتوها به دليل فاصله‌ی زياد بين انگشت‌ها خيلی سخت بشه. سيتم كليدهای ساكسيفون بعدتر با اضافه شدن كليدها، مكانيسم اتصال و انگشت‌گذاری های جايگزين برای كمتر شدن فاصله، كامل شد.

اولين تغييراتی كه توی ساكسيفون ايجاد شد، گسترش كليدهای بالا به می و بعد هم به فا بود. توی دهه‌ی 1880، نت‌های موسيقی كه برای ساكسيفون نوشته می‌شد؛ توی گستره‌ی سی پايين تا فا قرار داشتن. توی ‌سال 1887 كمپانی بوفه – كرمپون (Buffet-Crampon company) حق اختراع بزرگ‌تر كردن اندازه‌ی زنگ يا شيپور و اضافه كردن يه كليد برای گسترش صدای بم تا سی بمل رو به دست آورد. اين گستره‌ی صوتی بم برای ساكسيفون‌های امروزی (غير از ساكسيفون باريتون كه تا لا پايين گسترش پيدا كرده) هم استاندارده. گستره‌ی صدای زير تا نت فا برای حدود يه قرن استاندارد باقی موند تا اين كه توی ‌ساكسيفون‌های مدرن كليد فا ديز هم معمول شد.

 

ساكسيفون آلتو سری دو 

ساخت كمپانی بوفه – كرمپون

توليد سال 1873

 

 

توی دهه‌های 1840 و 1850، ساكسيفون توی آنسامبل‌های كوچك موسيقی كلاسيك، به عنوان ساز سولو و توی گروه‌های موسيقی نظامی‌فرانسوی و انگليسی استفاده می‌شد. كتاب‌های آموزشی برای ساكسيفون منتشر می‌شد و ساكسيفون برای ‌استفاده توی كنسرواتوارهای فرانسه، سوئيس، بلژيك، اسپانيا و ايتاليا، پيشنهاد شد. گروه‌ موسيقی ريپابليكن گارد (Garde Republicaine)، هشت تا ساكسيفونيست داشت كه تبدليش می‌كرد به بزرگ‌ترين آنسامبلی كه توی اون دوره از ساكسيفون استفاده می‌كرد. ساكسيفون به صورت تجربی توی اركسترها هم مورد استفاده قرار گرفت، اما استفاده از اون توی اركسترا هيچ‌ وقت رايج نشد. مثلا يكی از موارد گروه اركستر لوئيس آنتونيو جوليان (Louis Antoine Jullien) بود كه تو از ساكسيفون سوپرانو توی تور كنسرت ايالات متحده‌شون توی سال‌های 54-1853 استفاده كردن.

 

يكی از نمونه‌های نادر اوليه از حضور ساكسيفون توی‌اركستر، اپرای‌ سه پرده‌ای روبرت بروس (Robert Bruce) توی سال 1846 بود كه توسط آهنگساز ايتاليایی به اسم گياچينو آنتونيو روسينی (Gioachino Antonio Rossini) ساخته شده بود.

 

 

بعد از علاقه، ‌استقبال و حمايت اوليه‌ای كه گروه‌های موسيقی كلاسيك توی اروپا نسبت به اين ساز نشون دادن؛ كم‌كم علاقه‌ی اون‌ها به ساكسيفون توی اواخر قرن 19 از بين رفت. تدريس ساكسيفون توی كنسرواتوار پاريس از سال 1870 تا 1900 معلق شد، رپرتوارهای كلاسيك ساكسيفون هم توی اين دوره متوقف شدن. اما توی همين دوران بود كه ساكسيفون شروع به گسترش پيدا كردن توی آمريكا كرده بود كه بخش زيادی از اون به دليل تلاش‌های پاتريك گليمور (Patrick Gilmore)، رهبر گروه بيست و دوم هنگ نظامی، و ادوارد لفبر (Edward A. Lefebre) كه يه مهاجر آلمانی و ساكسيفونيست بود كه شغل خانوادگيشون هم به ساكسيفون وابسته بود. لفبر توی سال 1872 بعد از اون كه به عنوان كلارينتيست با يه گروه‌ اپرای انگليسی وارد نيويورك شد،‌ اون جا ساكن شد. گليمور هم فستيوال موسيقی‌ World Peace Jubilee and International Music Festival رو كه اون سال توی بوستون اجرا می‌شد رو سازمان‌ دهی می‌كرد. توی‌اين فستيوال گليمور از لفبر دعوت می كنه كه به اون‌ها بپيونده و بعدها لفبر توی نيويورك به عنوان يه ساكسيفونيست شهرت پيدا می‌كنه.

 

 

اوايل قرن بيست و يك و پيشرفت ساكسيفون

در حالی‌كه ساكسوفون برای موسيقی ‌كلاسيك همچنان يه ساز جا نيافتاده و جديد باقی مونده بود؛ توی‌دهه‌های‌اول قرن بيست و يك، سبك‌های‌موسيقی جديدي شكل گرفت كه ساكسيفون رو يكی‌از پايه‌های‌ موسيقیشون قرار داده بودن. استفاده‌ی اوليه از ساكسيفون توی گروه‌های رگ‌تايم (ragtime) و وودويل Vaudeville – نوعی‌موسيقی نمايشی بود كه توی تئاترهایی با همين اسم استفاده می‌شد. وودويل يه جور نمايش كمدی بود كه رويكرد‌های روان‌ شناختی و اخلاقی نداشت. نمايش‌های وودويل معمول توی آمريكا مجموعه‌ای از صحنه‌های نامربوط به هم بودن كه با هم اجرا می‌شدن و توی‌اي اجراها از رقصنده‌ها، كمدين‌ها، نوازنده‌ها، شعبده‌باز‌ها، حيوانات تعليم ديده دلقك‌ها و غيره، استفاده می‌شد. اين نمايش‌ها تا اوايل قرن بيست محبوب بودن و بعد كم‌كم از صحنه كنار رفتن.) بود.

 

 

ساكسيفون برای‌ كاركردی كه توی‌ موسيقی‌های رقص‌ كه توی ‌اون دوره به شدت محبوب شده بودن، داشت، مورد استقبال قرار گرفته بود و در نهايت به موسيقی جاز رسيد. ساكسيفون با توليد شدنش توسط گروه توليدی‌ مارتين (Martin Band Instrument Company) بين سال‌های 1905 تا 1912 و گروه توليدی‌كليولند (Cleveland Band Instrument Company) توی سال 1916 شروع به گسترش توی‌آمريكا كرد و محبوب شدنش به عنوان يه ساز عام با توليد مدل‌های‌ دو سوپرانو و دو ملودی (C-melody – بين ساكسيفون آلتو و تنور قرار می‌گرفت) اتفاق افتاد. اين ساكسيفون‌ها با كوك دو طراحی شده بود تا با پيانو توی‌ يه كوك باشن و بتونن از يه پارتيتور استفاده كنن؛ ساخت اين ساكسيفون‌ها توی دوره‌ی ركود بزرگ اقتصادی توی اوايل قرن بيست متوقف شد.

 

ساكسيفون دو-ملودی

توسط سی.جی. كان ساخته شده.

توليد سال 1927

محل نگهداری: موزه‌ی ملی آمريكا

 

 

توی دهه‌ی 1920، ساكسيفون وارد موسيقی جاز شد. اين اتفاق با تاثير گرفتن از اركستر موسيقی فلچر هندرسون (Fletcher Henderson Orchestra) و دوك الينگتون (Duke Ellington Orchestra) افتاد. اواخر دهه‌ی 1920 و اوايل دهه‌ی 1930، دوران جديد ساكسيفون كلاسيك شروع شد. اين اتفاق با تلاش‌های مارسل مول (Marcel Mule) و سيگارد راشر (Sigurd Raschèr) افتاد و باعث شد تا رپرتوارهای‌ كلاسيك ساكسيفون به سرعت شروع به گسترش بكنن. استفاده از ساكسيفون توی سبك‌های پوياتر و نياز به تكنيك‌های قوی‌تر باعث شد تا طرح‌بندی كليد‌ها و آكوستيك ساز، پيشرفت كنه. ساكسيفون‌های اوليه دو تا كليد جداگانه‌ی اكتاو داشتن كه با شصت دست چپ كنترل می‌شدن. يكی از ابدعات مهمی‌كه توی ‌اين دوره اتفاق افتاد اين بود كه مكانيسم قبلی‌ تغيير پيدا كرد و تبديل شد به يه كليد برای ‌دو اكتاو كه با انگشت شصت دست چپ كنترل می‌شد. طراحی ‌ارگونوميك كليد‌ها توی‌ دهه‌های 1920 و 1930 به سرعت پيشرفت می‌كرد. مكانيسم كليد جلوی فا از انگشت‌گذاری‌های متناوب برای می بالا و فا و همين طور سل متصل، پشتبانی می‌كرد. به دنبال اين‌ها پيشرفت‌هایی توی كليدهای دست چپ برای كنترل سل ديز و كليدهای زنگوله (bell keys) اتفاق افتاد.

 

 

پديدار شدن ساكسيفون مدرن

طرح مدرن ساكسيفون توی دهه‌های 1930 و 1940 پيدا شد و اول با كليدهای زنگوله سمت راست توسط سی.جی. كان (C. G. Conn) برای باريتون و بعد توسط كينگ (King) برای آلتو و تنور معرفی ‌شد.

 

ساكسيفون آلتو مدل بالانس اكشن

توليد سال 1937

كمپانی‌ سلمر

 

 

سلمر (Selmer) با معرفی سازهای بالانس اكشن (Balanced Action – به ترومپت‌ها و ساكسيفون‌هایی كه توی‌ دهه‌ی 1930 توسط سلمر و سی طراحی شدن اشاره می‌كنه ) توی سال 1936 و بزرگ كردن كليدهای سمت راست قطعه‌ی شيپوری، مكانيسم كليدهای دست چپ رو متحول كرد. توی سال 1948 سلمر با متعادل كردن كليدهای سمت چپ و راست؛ ساكسيفون سوپر اكشن (Super Action) خودش رو معرفی كرد. بين سی تا چهل سال بعد از اين كه سلمر طرح نهایی خودش رو ارائه كرد؛ اين طرح برای تمام ساكسيفون‌ها از مدل‌های مبتدی گرفته تا حرفه‌ای ‌استفاده شد. كليد فا ديز بالا هم برای اولين بار توی مدل بالانس اكشن به عنوان يه گزينه‌ی اضافه معرفی شد، كه البته پذيرش اون به علت تاثير بدی كه توی‌ اجرا روی مدل‌های اوليه گذاشت، سال‌ها طول كشيد.

 

ساكسيفون آلتو

سوپر اكشن 80 – سری 2

توليد كمپانی سلمر

 

 

راهنما و نكات خريد ساكسيفون

 

ساكسيفون از اون سازهایی كه اكثر افرادی كه به موسيقی علاقه دارن، يه وقتی‌ دلشون می خواسته نواختنش رو ياد بگيرن. ساكسيفون ساز جذابيه؛‌ از شكلش گرفته تا نوازنده‌هایی كه اون رو می‌نوازن باعث اين جذابيت می شن.

اگه شما تصميم جدی گرفتين كه يه ساكسيفون بخرين و ساكسيفونيست بشين؛ توی اين قسمت سعی می‌‌كنيم اطلاعات كلی كه برای شروع كار و خريد ساز احتياج دارين رو در اختيارتون بذاريم.

 

 

 

آناتومی ساكسيفون

با اين كه برای‌ ساختش بيشتر از برنج استفاده شده، نبايد اون رو با سازهای ‌برنجی‌ اشتباه بگيريم. سازهای‌ برنجی‌ مثل ترومپت زبانه ندارن.

صدا توی‌ ساكسيفون با دميدن هوا به داخل قطعه‌ی دهانی و لرزش زبانه در مقابل همين قطعه‌ی دهانی توليد می‌شه. توی خانواده‌ی ساكسيفون‌ها به طور كلی‌ می‌شه گفت هرچی كه بدنه‌ی اصلی ‌بزرگ‌تر باشه؛ صدا بم‌تر می شه.

ساكسيفون از چهارتا قسمت اصلی تشكيل شده:

قطعه‌ی‌ دهانی

گردنه

بدنه‌ی اصلی

زنگوله (قطعه‌ی شيپوری)

 

 

 

بسته به مدلی كه انتخاب می كنين؛ اندازه‌ی تمام اين قسمت‌ها می‌تونه متفاوت باشه.

 

 

اندازه‌های ساكسيفون

ساكسيفون‌ها توی اندازه‌های مختلفی وجود دارن؛ اما اين جا به چهار مورد از اون‌ها كه معمول‌تر هستن، می‌پردازيم:

سوپرانو (Soprano)

آلتو (Alto)

تنور (Tenor)

باريتون (Baritone)

 

 

 

 

اين ساكسيفون‌ها، گستره‌ی صوتی معمول نت‌هایی كه توی اركستر و گروه‌های بزرگ استفاده می‌شن رو پوشش می‌دن و همين طور برای تهيه از همه در دسترس‌ترن و نواختنشون هم از بقيه‌ی نمونه‌ها آسون‌تره.

نمونه‌های ديگه، مثل ساكسيفون‌های سوپرانسيمو (sopranissimo) يا ساب‌كنترباس (subcontrabass) هم به خاطر اندازه‌شون و هم به خاطر تكنيك اجرا باهاشون؛ سازهای سختی محسوب می شن.

خب حالا بين چهار مدلی كه گفتيم،  ساكسيفون آلتو (صدای‌شفاف‌تر و زيرتری داره) و ساكسيفون تنور (صدای‌عميق‌تر و غنی‌تری داره) از همه محبوب‌تر هستن. اين‌ها مدل‌هایی هستن كه بيشتر از همه صداشون رو می‌شنوين (چه توی‌سبك‌های جاز و كلاسيك، چه توی‌سبك‌های‌ديگه.) ساكسيفون تنور و آلتو؛ نت‌های كاملا مشابهی‌دارن؛ به اين معنی كه زيرترين نت و بم‌ترين نتی كه اجرا می‌كنن با هم يكيه. تفاوت اون‌ها توی ‌زير و بمی صداشونه. بعضی‌ها می‌گن كه آلتو صدایی مشابه رنج صدای‌ خانوم‌ها و تنور رنج صدایی مشابه صدای آقايون داره.

 

 

چطور اندازه‌ی ساكسيفون رو انتخاب كنيم؟

قبل از اون كه تصميمی‌ بگيرين، حواستون به اين نكته باشه كه هر چهار مدل انگشت‌گذاری يكسانی دارين و اين يعنی كه هر مدل رو كه ياد بگيرين از نظر فنی بقيه نمونه‌ها رو هم می‌تونين بنوازين.

انتخاب كردن يكی از اين ساكسيفون‌ها كاملا به اين عوامل بستگی‌ داره:

موزيسين‌های‌مورد علاقه‌تون چه كسانی‌هستن؟

چه صدایی رو از همه بيشتر دوست دارين؟

توی‌چه سبك موسيقی‌ای ميخواين اجرا كنين؟

اما اين رو يادتون باشه كه غير معمول‌ترين انتخاب، ساكسيفون باريتونه، چون خيلی به ندرت پيش مياد كه از اون توی ‌اجرا برای تك‌نوازی استفاده بشه و اين به معنی اينه كه شما هيچ وقت يه گروه معمولی كه نوازنده‌ی‌ ساكسيفون باريتون داشته باشه پيدا نمی‌كنين؛ بايد گروه ساكسيفون باشه يا يه گروه بزرگ تا نوازنده‌ی باريتون داشته باشه.

 

ساكسيفون آلتو: بدون شك محبوب‌ترين ساكسيفونه. معمولا اولين انتخاب برای‌ مبتدی‌ها و بچه ها هم هست‌؛ چون:

اون قدر كوچك و كم‌وزن هست كه يه بچه به راحتی بتونه اون رو نگه داره.

اولی كه شروع می كنين، لازم نيست تلاش خيلی زيادی برای‌ توليد صدا بكنين.

به خاطر بندی كه داره كنترل كردنش از ساكسيفون سوپرانو آسون‌تره.

می شه گفت تطبيق‌ پذيرترين ساكسيفونه و شما صدای اون رو می‌تونين توی‌تمام سبك‌های‌موسيقی از كلاسيك و جاز گرفته تا راك و پاپ بشنوين.

اگه دنبال قيمت مناسب‌ترين و معمول‌ترين گزينه برای شروع می‌گردين؛ ساكسيفون آلتو انتخاب خوبيه.

 

 

 

ساكسيفون تنور: ساز بزرگ‌تريه. صدایی كه ساكسيفون تنور توليد می‌كنه؛ بم‌تر و عميق‌تره و به همين دليل هوای بيشتری برای نواختنش لازمه كه می‌تونه برای مبتدی‌ها چالش برانگيز باشه.

احتمالا بارها توی آهنگ‌های پاپ راك معروف دهه‌ی هشتاد ميلادی، مثل آهنگ نجواهای بی‌هوا (Careless Whisper) از جرج مايكل (George Michael) صدای‌ اين ساز رو شنيدين. (البته ممكنه خيلی‌ها اين آهنگ رو با عنوان تيتراژ آنشرلی يادشون بياد).

 

 

 

بنا به دلايلی ساكسيفون تنور بين نوازنده‌های با تجربه‌‌تر محبوب‌تر از ساكسيفون آلتو است. در واقع اگه دقت كنيم می ببينيم كه بين نوازنده‌های جاز، نوازنده‌های‌ساكسيفون تنور از آلتو بيشتره و همين طور خيلی از كسانی هم كه با ساكسيفون آلتو شروع كردن، بعد از اون سراغ ساكسيفون تنور رفتن كه معمول‌ترين دليلش اينه كه صدای ساكسيفون تنور رو ترجيح می‌دن.

اين از دو مدل محبوبت‌تر، حالا بايد سراغ دو مدل ديگه كه محبوبيتشون كمتره بريم.

 

ساكسيفون سوپرانو: تقريبا همه قبول دارن كه بين اين چهار مدل ساكسيفون، نواختن ساكسيفون سوپرانو از همه سخت‌تره؛ چون:

از اون جایی كه صدای سوپرانو داره، اجرای متداوم يه نت خيلی سخت می‌شه.

تمام وزنش رو انگشت شصت دست راست بايد تحمل كنه (گرچه نمونه‌های با گردن خميده هم وجود داره كه به حل اين مشكل كمك می‌كنن)

قطعه‌ی دهانی اون از همه‌ی مدل‌ها كوچك‌تره و اين هم باعث می‌شه كه نواختنش از بقيه سخت‌تر بشه.

ساكسيفون سوپرانو سه تا مدل داره:

صاف (Straight): رايج‌ترين نمونه است.

خميده (Curved): بعضی‌ها به اين دليل كه می‌شه يا اين مدل از بند استفاده كرد ترجيحش می‌دن.

گردن خميده (Curved-neck): بعضی از نوازنده‌ها به خاطر اين كه وزش توزيع شده،‌برای نواختن، ترجيحش می‌دن.

 

 

 

 

تنها تفاوت اين مدل‌ها به شما برمی‌گرده؛ در واقع شنونده‌ها تفاوت صدای‌اون‌ها رو حس نمی‌كنن اما صدایی كه شما به عنوان يه نوازنده می‌شنوين، متفاوته.

حواستون به اين هم باشه كه توی مدل‌های‌ خميده بعضی از كليد‌ها كه به قطعه‌ی شيپوری نزديك‌ترن ممكنه دسترسی بهشون و نواختنشون برای افرادی كه دست‌های بزرگ‌تری دارن، سخت باشه.

يه چيزی هم كه معموله، اينه كه شما معمولا هيچ نوازنده‌ای رو نمی‌بينين كه ساكسيفون سوپرانو رو به عنوان ساز اولش بنوازه و معمولا ساز دومشونه؛ احتمالا دليلش هم سختی‌هایه كه بالا بهشون اشاره كرديم. همين طور شما معمولا نوازنده‌ی ساكسيفونی نمی بينين كه ساكسيفون آلتو و تنور بنوازه؛ معمولا آلتو و سوپرانو يا تنور و سوپرانو رو انتخاب می‌كنن. برای ‌مثال جان كولتران (John Coltrane) كه نوازنده‌ی ساكسيفون تنور بود؛ برای ‌نواختن بعضی قطعات سوپرانو مثل چيزهای‌ مورد علاقه‌ی‌ من (My Favorite Things) يا آفريقایی غمگين (Afro Blue) هم معروفه.

 

ساكسيفون باريتون: همون طور كه اول اين قسمت‌ هم گفتيم؛ ساكسيفون باريتون غير معمول‌ترين انتخابه؛ چون:

اندازه‌ی بزرگ و وزن زيادش

گستره‌ی صدایی خيلی ‌بمی‌كه داره

 

 

 

با اين حال، اكثرا معتقدن كه نواختنش از ساكسيفون باريتون سخت‌تر نيست. در واقع به خاطر صدای‌ خيلی بمی‌كه داره، نواختن مداوم يه نت با اون بر خلاف ساكسيفون سوپرانو، خيلی سخت نيست. نوازنده‌های ساكسيفونی‌كه ساز اولشون ساكسيفون باريتون باشه خيلی انگشت شمارن. نوازنده‌های‌ مطرح  باريتون؛ مثل: گری موليگان (Gerry Mulligan)، سيسل پاينس (Cecil Paynes) و پپر آدامز (Pepper Adams) همشون نوازنده‌های ‌جاز هستن. البته اين می‌تونه نقطه‌ی قوت هم محسوب بشه. اگه شما اين ساز رو برای‌خودتون انتخاب كنين، رقيب‌های زيادی ندارين البته طرف ديگه‌ی ماجرا هم اينه كه بيشتر گروه‌ها به نوازنده‌های باريتون احتياج ندارن يا دنبال نوازنده‌ی باريتون نمی‌گردن.

 

 

ساز انتقالی‌

ساكسيفون‌ها سازهای ‌انتقالی‌هستن و اين يعنی‌ كه اگه مثلا نت دو رو با ساكسيفون اجرا كنين و همين طور نت دو رو با ساز ديگه‌ای مثل پيانو اجرا كنين؛ دو تا صدای‌ مختلف می‌شنوين. البته تمام ساكسيفون‌ها كوك يكسانی‌ ندارن.

ساكسيفون‌های‌آلتو باريتون كوك می‌بمل دارن؛ يعنی يك ونيم پرده بالاتر از  سازهای غير انتقالی هستن.

ساكسيفون‌های‌سوپرانو و تنور كوك سی بمل دارن؛ يعنی يك پرده پايين‌تر از سازهای‌ غير انتقالی هستن.

 

 

از سمت چپ، تصور اول نت دو كنسرت

تصوير دوم، زمانی‌كه با ساكسيفون آلتو يا باريتون اجرا می‌شه.

تصوير سوم، وقتی‌ كه با ساكسيفون سوپرانو يا تنور اجرا می‌شه.

 

 

و در نتيجه‌ی اين‌ها؛ اگه شما با پيانو نت دو رو اجرا كنين؛ بايد با ساكسيفون آلتو يا باريتون نت می‌ بمل رو اجرا كنين و با ساكسيفون تنور يا سوپرانو نت سی بمل رو اجرا كنين تا همون نتی كه پيانو اجرا می‌كنه رو بشنوين.

به همين دليل موزيسين‌ها از اصطلاح دو كنسرت برای اشاره به نت دو واقعی در مقابل دو تنور يا آلتو استفاده می‌كنن.

 

قطعه‌ی دهانی و زبانه

معمولا وقتی اولين ساكسيفونتون رو می‌خرين در مورد اين كه چه جور قطعه‌ی دهانی يا زبانه‌ای داره نگران نیستين؛ اما در واقع اين دو تا بخش تاثير خيلی زيادی روی صدا دارن و خوبه كه بدونين، اگه بخواين می‌تونين اون‌ها رو عوض كنين.

 

 

 

 

عوامل تاثيرگذار قطعه‌ی دهانی روِ صدا:

اندازه‌ی سر ساز يا لبی (tip opening) كه اشاره داره به فاصله‌ی بين سر زبانه تا سر قطعه‌ی دهانی.

اندازه‌ی چمبر (chamber) كه منظور اندازه‌ی سوراخ داخل قطعه‌ی دهانی هست.

بافل (baffle) كه به پوشش خاصی كه داخل بعضی از قطعه‌های دهانی‌هست اشاره داره.

درجه سختی زبانه كه به چگالی يا تراكم زبانه اشاره می‌كنه.

 

خب حالا به صورت مجزا به طور مفصل به هر كدوم می‌پردازيم.

 

1. اندازه‌ی سر ساز: برای اين كه متوجه بشين چرا اندازه‌ی سر ساز مهمه؛ بذارين اول توضيح بديم كه توی‌ ساكسيفون صدا چه جوری توليد می‌شه:

هوا به داخل قطعه‌ی دهانی‌دميده می‌شه و زبانه در مقابل قطعه‌ط دهانی ‌شروع به لرزش می‌كنه. هوا بعد از اون به داخل بدنه‌ی اصلی ساكسيفون می‌ره و در نهايت صدا ايجاد می‌شه.

قطعه‌های‌ دهانی‌ متفاوت، سرهای متفاوتی دارن كه اين وابسته به خميدگی سطحشونه (توی تصوير، با فلش سبز نشون داده شده.)

 

 

 

كمپانی‌های سازنده، اندازه‌ی سر ساز رو با ميلی‌متر يا 10/1 اينچ اندازه می‌گيرن و اختلاف بين كوچك‌ترين و بزرگ‌ترين سر ساز هيچ‌ وقت بيشتر از 2 ميلی‌متر نمی‌شه. اما اين اختلاف اون قدر مهم هست كه به شكل قابل توجهی صدا رو تغيير بده. اندازه‌ی سر ساز معمولا بين 1.10 ميلی‌ متر تا 3.10 ميلی‌ متره.

بنابراين سر ساز كوچك‌تر، مقدار هوای كمتر و تلاش كمتری برای توليد صدا احتياج داره كه باعث می‌شه نواختن اون ساده‌تر بشه و سر ساز بزرگ‌تر به مقدار هوا و تلاش بيشتری برای توليد صدا نياز داره كه به همين دليل نواختنش سخت‌تره.

در ارتباط با صدا البته، اكثر نوازنده‌ها سر ساز بزرگ‌تر رو ترجيح می‌دن؛ به خاطر اين كه صدایی كه توسط اون‌ها ايجاد می‌شه؛ گرم‌تر و عميق‌تره و همين طور به نوازنده كنترل بيشتری می‌ده، مثلا برای‌اجرای تكنيك بندينگ (bending). پس قاعده‌ی كلی اينه كه نوازنده‌های مبتد‌ی بايد از سر ساز كوچك استفاده كنن؛ در حالی‌كه نوازنده‌ها‌ی حرفه‌ای از سر ساز بزرگ استفاده می‌كنن. البته خيلی ها هم معتقدن كه در واقع نواختن با يه سر ساز بزرگ و زبانه‌ی نرم‌تر آسون‌تر از استفاده از سر ساز كوچك با يه زبانه‌ی سخت است. بنابراين انتظار اين رو داشته باشين كه گزينه‌های متناقضی در اين مورد جلوتون قرار بگيره.

 

2. اندازه‌ی چمبر: اندازه‌ی چمبر روی سرعتی‌كه هوا از بدنه‌ی اصلی‌ ساكسيفون می‌گذره تاثير زيادی‌ می‌ذاره.

توی‌ چمبر كوچك، هوا سريع‌تر حركت می‌كنه و در نتيجه‌ی اون صدای‌بلندتری‌ توليد می شه؟

توی چمبر بزرگ‌تر، هوا با سرعت كمتری حركت می‌كنه و در نتيجه‌ی اون صدا ملايم‌تر می‌شه.

 

به ترتيب از بالا به پايين

چمبر كوچك، متوسط و بزرگ

 

 

خب،‌ اين‌جا معمول‌ترين توصيه اينه كه؛ اگه قصد دارين توی گروه‌های‌پر سر و صدای‌ فانك و راك اجرا كنين؛ احتمالا بهتره كه سراغ چمبر كوچك‌تر برين. در حالی كه اگه می‌خواين جاز يا كلاسيك اجرا كنين؛ گزينه‌ی بهتر چمبر بزرگتره كه صدای‌ ملايم و نرمی توليد می‌كنه. يه مثال خوب برای ‌اين نمونه صدا،‌ قطعه‌ی اركسترال تك موومان بولرو (Boléro) از آهنگساز فرانسوی‌ موريس راول (Maurice Ravel) است.

 

3. بافل: تا دهه‌ی 1930، ‌ساكسيفون بيشتر توی‌ موسيقی كلاسيك استفاده می‌شد كه به همين خاطر به يه صدای‌ نرم و تميز احتياج داشت. در اصل همه‌ی ساكسيفون‌ها قطعه‌ی دهانی ‌با بافل صاف (straight baffle) داشتن. اما با ورود ساكسيفون به موسيقی جاز و گروه‌های‌ بزرگ؛ سازنده‌ها شروع به تعريف دوباره‌ی قطعه‌ی دهانی‌ كردن تا بتونن به صداهای ‌جديدي كه حالا مورد نياز بود دست پيدا كنن. توی‌همين زمان بود كه اون‌ها متوجه شدن با تغيير دادن سيستم جريان هوا می‌تونن رنگ صدای‌ساز رو عوض كنن و اين كار با تغيير شكل بافل اتفاق افتاد. بافل در اصل سطح بالایی (سقف) چمبر است و شيب اون می‌تونه كمتر يا بيشتر بشه كه اين اندازه‌ی سر رو مشخص می‌كنه كه هوا از اون داخل می‌شه.

 

 

شكل دو نوع بافل

تصوير سمت چپ، بافل صاف كه اوايل برای ‌همه‌ی ساكسيفون‌ها از اون استفاده می‌شد.

تصوير سمت راست، بافلی كه بعدها برای ‌ايجاد صدای‌ متفاوت توليد شد.

 

 

اگر سر بزرگ باشه؛ هوا فضای ‌زيادی‌ داره و لازم نيست كه با سرعت حركت كنه و بنابراين صدایی كه توليد ميشه ملوتر و نرم‌تره. ولی‌ اگه سر كوچك باشه؛ هوا بايد سريع حركت كنه پس صدایی كه توليد می‌كنه شفاف‌تر و بلندتره.

 

4. زبانه: بين تمام قطعاتی كه شخصيت ساز رو تشكيل می‌دن احتمالا زبانه قطعه‌ایه كه از همه راحت‌تر می‌شه اون رو عوض كرد و با يكی‌ديگه جايگزين كرد كه با در نظر گرفتن اين كه شما بايد چند وقتی‌يك بار اون رو عوض بكنين؛ نكته‌ی مثبتی‌محسوب می‌شه. جدای‌از اين كه چند وقت يك بار بايد زبانه رو عوض كنين؛‌طول عمر اون‌‌ها بسته به مدلشون و نوازندگی‌شما،‌از يك هفته تا چند ماه متغيره. نشونه‌هایی كه شما رو متوجه می‌كنه بايد زبانه رو عوض كنين؛‌خيلی‌ ساده هستن، مثل ترك يا كپك روی‌ زبانه.

 

 

زبانه‌ها نسبت به درجه‌ی سختی‌شون طبقه‌بندی‌می‌شن. هر برندی ‌سيستم دسته‌بندی‌ خودش رو داره؛ اما معمولش اينه كه هر چی‌ عدد بزرگ‌تر می‌شه، درجه‌ی‌سختی ‌هم بيشتر می‌شه. خب حالا سوال اينه كه چه زبانه‌ای‌ رو شما بايد استفاده كنين؟ توصيه‌ی كلی‌اينه كه:

زبانه‌های نرم معمولا برای‌مبتدی‌ها توصيه می‌شه كه نياز به تلاش زيادی ‌برای‌ نواختن اون‌ها نداشته باشن. اون‌ها صدای‌ شفاف با هارمونی‌ زياد توليد می‌كنن.

زبانه‌های سخت كه برای ‌نواختنشون زحمت بيشتری‌ لازمه؛ صدایی كه به دست می‌دن عميق‌تر و ملايم‌تره كه ترجيح بيشتر ساكسيفونيست‌ها هم همينه.

خب يه چيزمعمولی‌كه وقتی شروع به نواختن ساكسيفون می‌كنين احتمالا می‌شنوين اينه كه تمام ساكسيفونيست‌های ‌بزرگ برای‌سازشون از سر ساز بزرگ و زبانه‌ی سخت استفاده می‌كنن. اما خيلی‌ راحت بايد گفت كه اين حرف درستی‌ نيست. اين كاملا به اين بستگی‌داره كه شما دنبال چه جور صدایی هستين و حقيقت اينه كه مهم‌ترين عامل نحوه‌ایه كه شما از دهانتون برای‌ نواختن ساز استفاده می‌كنين نه سختی زبانه.

 

 

ساكسيفون مبتدی‌يا حرفه‌ای‌؟

دو تا دسته‌ی بزرگ ساكسيفون وجود داره:

ساكسيفون‌های ‌مبتدی‌ كه از مواد ارزون‌تری ساخته شدن اما لزوما اين باعث نمی‌شه كه بد باشن.