برای خرید فلوت کلیددار کلیک کنید
16 دی 1399
"درباره فلوت کلیددار بخونید"
فلوت کنسرت غربی (Western concert flute) که اون رو با اسم فلوت کلیددار هم میشناسیم؛ از خانوادهی سازهای بادی ترانسیورس (transverse) است به این معنی که برای نواختنشون از کنار داخل اونها دمیده میشه. این نوع، معمولترین بین تمام انواع فلوت است. به نوازندهای که فلوت مینوازه؛ فلوتیست (flutist) هم گفته میشه. این نمونه فلوت توی آنسامبلهای زیادی مثل: گروههای کنسرت، گروههای نظامی، ارکستراها، آنسامبلهای فلوت، گاهی هم توی گروههای جاز مورد استفاده قرار میگیره. از فلوتهای دیگهی این خانواده میتونیم به فلوت پیکولو، آلتو و باس اشاره کنیم. آثار زیادی توی موسیقی دنیا برای فلوت ساخته شده.
پیشینه
فلوت یکی از قدیمیترین و پرکاربردترین سازهای بادیه. پیشینهی فلوتهای کنسرت مدرن به فلوتهای بدون کلید ترانسیورس برمیگرده که به فایفهای (modern fifes) امروزی شباهت داشتن. اینها بعدها به شکلهای دیگهای که بین یک تا هشت کلید داشت و ساز کروماتیک محسوب میشد، تبدیل شدن. فلوت شش سواخ رِ، معمولترین نوع فلوتهای چوبی ترانسیورس بوده که تا امروز هم استفاده میشه که بیشتر این استفاده مربوط به موسیقی سنتی ایرلندی و نمایشهایی که مربوط به دورههای تاریخی هستن، میشه. توی دورهی باروک، فلوتهای ترانسیورس دوباره طراحی میشن و در نهایت به تراورسوهای مدرن تبدیل میشن.
فایف مدل کرازبی (Crosby-style) ساخته شده توسط جرج و فردریک کلوس (George and Frederick Cloos)
فلوتهای قرون وسطی (بین سالهای 1000 تا 1400 میلادی)
توی قرنهای 11، 12 و 13، فلوتهای ترانسیورس توی اروپا چندان رایج نبودن و به جای اونها فلوت ریکوردرها (recorder) حضور پررنگی داشتن. فلوت ترانسیورس از آسیا و از طریق امپراطوری بیزانس وارد اروپا شد و به آلمان و فرانسه رفت. این فلوتها با اسم فلوت آلمانی شناخته میشدن تا اونها رو از فلوتهای دیگه مشخص کنن. توی موسیقی مجلسی، در کنار ویولها، شروع به استفاده از ویولها (viols) هم کردن. توی موسیقیهای غیر مذهبی هم توی فرانسه و آلمان، از اونها استفاده میشد و فلوت تقریبا تا نیمهی قرن بعد توی اروپا گسترش پیدا نکرد. اولین سندی که ما از ظاهر شدن فلوت ترانسیورس داریم، مربوط میشه به لیست سازهایی که توسط اُدنت لو ریو (Adenet le Roi) نواخته میشدند و این لیست توی سال 1285 نوشته شده بوده. بعد از این دوره، حدود 70 سال، اشارههای کوتاهی توی بعضی از مرجعهای دیگه هم به این ساز شده.
فلوت آلمانی که از جنس چوب آبنوس و عاج ساخته شده.
رنسانس تا قرن 17
از سال 1470 شروع میشه که با دوباره جون گرفتن ارتشها و نیروهای نظامی توی اروپا، فلوت هم جون تازهای گرفت. ارتش سوئیس برای علامتدهی شروع به استفاده از فلوت کرد و این خودش باعث گسترش فلوت توی سراسر اروپا شد. اواخر قرن 16، فلوت توی اجراهای تئاتر و موسیقی درباری هم پیداش شد و همین طور اولین سولوهای فلوت هم شکل گرفت. در ادامهی موسیقی درباری قرن 16، فلوت کمکم توی اجراهای موسیقی مجلسی هم ظاهر شد. این فلوتها معمولا به عنوان صدای تنور استفاده میشدن با این که فلوتها توی اندازه و گسترهی صدایی خیلی متنوع بودن. این باعث شد تا فلوتیستها از هکساکوردهای (Guidonian hexachords) گودینی برای انتقال سادهتر موسیقی استفاده کنن. در طی قرن 16 و 17 توی اروپا فلوتهای ترانسیورس توی چندین سایز مختلف توی اروپا در دسترس بودن و شکلی که توی کنسرت از اونها استفاده میکردن شبیه همون شیوهای بود که از فلوت ریکوردر و سازهای دیگه توی کنسرت استفاده میکردن. توی این دوره فلوتهای ترانسیورس توی یه قسمت یا برای ارکسترهای بزرگتر، توی دو قسمت، روی صحنه قرار میگرفتن. این فلوتها سوراخ هوایی به شکل استوانه داشتن و به همین خاطر صدای نرمی داشتن و همین طور گسترهی صداییشون هم محدود بود و در درجهی اول توی کنسرتهای آروم ازش استفاده میشد.
نوازندهی فلوت – پرترهی فردیناند سمبرگر (Ferdinand Semberger) در تاریخ 1710 – توسط جان کاپتزکی (Jan Kupetzky)
پیشرفت
توی قرن نوزدهم تئوبالد بوهم (Theobald Boehm) شروع به ساخت فلوت کرد. کلیدهایی به فلوت اضافه کرد و قسمت مخروطی رو برای تقویت رجیستر پایین تغییر داد. با به وجود اومدن امکان ضبط صدا که توی دههی 1890 اتفاق افتاد؛ فلوت دوباره محبوبیتی رو به دست آورد بعد از دورهی کلاسیک از دست داده بود. ضبط کردن موسیقی فلوت رایج شده بود و نوازندهها وقت زیادی رو صرف ضبط کردن قطعات میکردن. قرن بیستم اولین موسیقیهای ضبط شده از باروک، توسط فلوت مدرن رو به ارمغان آورد.
تصویری از تئوبالد بوهم – سیستم کلیدی که او طراحی کرد نه فقط برای فلوت بلکه برای تمام سازهای خانواردهی چوبی – بادی بسیار مهم و تاثیرگذار بود.
فلوت بوهم
اکثر کارهای مربوط به اندازهها و سیستم کلید فلوت مدرن و بقیهی سازهای نزدیک به اون، توسط تئوبالد بوهم انجام شده. بوهم نوازندهی فلوت، آهنگساز، آکوستیککار و نقره ساز بود و سیستم خودش رو توی سال 1847 طراحی کرد. اضافات جزئی و تفاوتهای کوچک توی سیستم کلیدها معموله، اما ساختار آکوستیک لوله، دقیقا به همون صورت باقی مونده. از نوآوریهای عمده استفاده از چوب به جای فلز، لولهی مستقیم اصلی، سر ساز مخروطی و سیستم کلیدهای متصل به هم که انگشتگذاری رو سادهتر میکنه، بود. مهمترین تغییری که توی سیستم بوهم ایجاد شد، حذف کراچ (crutch) برای دست چپ و تقریبا پذیرش جهانی کلید بریسیالدی (Briccialdi's thumb key) برای انگشت شصت و همین طور کلید بستهی سل دیز علاوه بر سوراخ معمول برای نت سل دیز، بود. سیستم کلیدهای بوهم با کمترین تغییرات به همون صورت و به عنوان موثرترین سیستم کلید برای تمام سازهای بادی – چوبی به کار میره. فلوت مدرن، گسترهی صدایی سه اکتاو به علاوهی دو7، دو دیز7، و رِ 7 رو توی اکتاو چهارم داره. خیلی از آهنگسازهای مدرن از رِ دیز7 هم استفاده کردن. با این که استفاده از این نتها خیلی معول نیست؛ اما فلوتهای مدرن تا فا دیز7 توی اکتاو چهارم رو هم میتونن اجرا کنن.
همون طور که توی تصویر نشون داده شده کلید پایین؛ کلید سی بمل برای شصت یا کلید بریسالدی است.
خرید فلوت
میدونستین که فلوت قدیمیترین ساز دنیا است؟ قدمت اولین نمونههای این ساز به 4000 سال پیش میرسه. چیزی که به نظر میاد اینه که هر فرهنگ و تمدنی توی دنیا برای خودش یه نوعی از فلوت رو داشته. احتمالا اکثر ما هم توی بچگی از بعضی از این نمونهها به عنوان اسباببازی استفاده کردیم.
اما اینجا موضوع ما فلوت کلاسیک غربیه و براش هم سه تا دلیل واضح وجود داره:
رایجترین نوع فلوته.
تطبیقپذیرترین فلوت است و تقریبا میتونین اون رو توی هر ژانر موسیقی پیدا کنین.
کاملترین و همین طور پیچیدهترین نمونه بین فلوتهاست.
فلوت ترانسورس، یه ساز بادی – چوبی است که توی خانوادهی سازهای ترانسورس قرار میگیره. خانوادهی سازهای ترانسورس، برای نواختنشون لازمه که به صورت جابنی در اونها دمیده بشه و به خاطر همین ویژگی خاصشون به راحتی قابل شناسایی هستن. این نوع سازها برای اولین بار توی منطق آسیای مرکزی و توی قرون میانه پیدا شدن. بعد از اون توی حوالی قرن 11 کمابیش به اروپا برده شدن و توی فرانسه و آلمان خیلی محبوبیت پیدا کردن و به همین خاطر هم اسم فلوت آلمانی (German flute) رو روشون گذاشتن.
آناتومی فلوت
فلوت از سه تا قسمت اساسی که در واقع سه تا سیلندر هستن که به هم متصل شدن به وجود اومده:
سر ساز(Head Joint): جایی که قطعهی دهانی قرار میگیره و انتهای اون بازه.
لوله/بدنه اصلی (Main Tube): قسمتیه که بیشتر کلیدها اونجا قرار گرفتن.
قسمت انتهایی (Foot Joint): میشه گفت تقریبا برای اضافه کردن یه سری نتها وجود داره.
خب حالا باید هر کدوم از این قسمتها رو به طور دقیق توضیح بدیم.
سر ساز: قسمت جالبش اینه که احتمالا اگه همین جوری به فلوت نگاه کنین؛ اصلا به نظرتون نمیاد که این قسمت مهمترین تاثیر رو توی صدای ساز داشته باشه. البته خب به هرحال در نهایت یه لوله است که سوراخ داره.
خب، احتمالا متوجه این شده باشین که چیزهایی زیادی در مورد سر فلوت وجود داره و به همین دلیله که نوازندههای پیشرفته و حرفهای حتی سالها زمان میذارن تا بتونن سر سازی که برای اونها مناسب هست رو پیدا کنن. یه بخشی از این موضوع به این دلیله که سر فلوت از پنجتا بخش مختلف تشکیل شده:
سوراخ دهانی (Embouchure Hole): سوراخیه که شما برای نواختن ساز در اون میدمین.
پلیت لب (Lip Plate) و رایزر (Riser): در زمان اجرا با فلوت لب پایینی روی این قسمت قرار میگیره. ساختاریه که پلیت لب رو به لوله متصل میکنه. هرچی که بلندتر باشه، فاصلهی پلیت لب از فلوت بیشتر میشه.
کرون (Crown)، کُرک (cork) و پلیت رفلکتیو (reflective plate): کلاهکیه که انتهای فلوت رو پوشش میده و کرک و پلیت رفلکتیو به اون متصل شدن.
مخروطی/باریک شدن اتصال سر (Tapering of the headjoint): هدجوینت حالت مخروطی داره و به این معنیه که شکل استوانهای کاملی نداره.
هد جوینت صاف/ خمیده (Straight/Curved headjoint): معمولا برای نوازندههایی که کودک هستن، سر ساز خمیده پیشنهاد میشه.
خب، حالا باید هر کدوم از این پنج مورد رو دقیقتر بررسی کنیم.
سوراخ دهانی: از اون جایی که فلوت مربوط خانودهی سازهای بادی – چوبی بدون زبانه است؛ توی اون صدا نه با لرزش زبان در مقابل قطعهی دهانی (مثل ساکسیفون) و نه با لرزش زبانه در مقابل یه زبانهی دیگه (مثل اُبوا) و نه با لرزش لبها در برابر هم (مثل ترومپت) به وجود نمیاد.
اما قبل از این که بخواهیم به جزئیات سوراخ دهانی بپردازیم؛ باید نکات ابتدایی در مورد آکوسیک و فیزیک فلوت رو متوجه بشیم.
برای تولید صدا با فلوت؛ شما هوا رو با شیوهی خاصی داخل سوراخ دهانی میدمین:
جریان هوایی که شما ایجاد میکنین باید به سمت لبههای سوراخ دهانی هدایت بشه، وقتی که این اتفاق میافته؛ هوا به دو قسمت تقسیم میشه و نیمی از اون داخل سوراخ میره و بقیهش از اون خارج میشه. در ادامه این باعث به وجود اومدن موجی میشه که نسبت به طول اون امواج پیچ صدا تعیین میشه. چندتا ویژگی در مورد سوراخ دهانی وجود داره که باید بهشون توجه بشه:
بالا، تصویر سوراخ دهانی دایره و پایین، تصویر سوراخ صدای چهارگوش.
شکل و اندازهی سوراخ: توی فلوتهای قدیمی سوراخ هوا بیشتر به شکل بیضی ساخته میشد اما این برای فلوتهای مدرن متفاوته و عموما اونها رو به شکل مستطیل میسازن. از نظر صدا؛ به طور کلی توافق نظر خاصی بین نوازندههای فلوت نیست؛ اما با همهی این احوال، اکثران معتقدن که تولید صدای بلندتر با سوراخ مستطیل شکل راحتتره.
برش قسمت سوراخ دهانی کم یا زیاد باشه (undercut and/or overcut): سازندههای فلوت یا قسمت پایینی سوراخ دهانی رو حلال میکنن یا این که اون رو به صورت صاف برش میزنن. برش صاف بیشتر برای فلوتهای مبتدی استفاده میشه. نوازندههای حرفهای معتقدن که این تاثیر زیادی روی صدا داره و اجازه میده که صدای نهایی که به دست میاد چه توی گسترهی صوتی زیر و چه بم، صدای بهتریه.
پلیت لب و رایزر: پلیت لب قسمتی از فلوته که وقتی شما میخوایین داخل فلوت بدمین؛ لبهاتون اونجا قرار میگیره. قسمتی که پلیت لب رو سوراخ دهانی رو به طور مستقیم به هم وصل میکنه، رایز نام داره و گاهی هم با اسم چیمنی (chimney) شناخته میشه. رایزر میتونه ارتفاعهای متفاوتی داشته باشه و بیشتر روی بلندی صدای فلوت تاثیر میذاره.
رایزر بلندتر؛ صدای بلندتر و مستقیمتری به دست میده اما انعطافپذیری کمتری داره.
رایزر کوتاهتر؛ اجازهی اجرای راحتتر نتهای پیانوسیمو (نتهای با صدای خیلی پایین) رو میده و انعطافپذیری بیشتری هم داره.
در مورد پلیت لب، بعضی از نوازندهها باور دارن که مواد سازندهی اون، روی رنگ صدای ساز تاثیر میذاره اما به طور کلی چیز توافق شدهای در این مورد بین نوازندههای فلوت و توی انجمنها وجود نداره. به جز این که بعضی از نوازندهها با بعضی از مواد مشکل دارن و ممکنه نسبت به اونها حساسیت پوستی نشون بدن. مثلا بعضی از نوازندههای فلوت فقط میتونن از پلیت لب از جنس طلا استفاده کنن.
نکته آخر این که یه گزینهی انتخابی که وجود داره، وجود حکاکی روی پلیت لب است که ظاهر زیباتری برای ساز ایجاد میکنه. البته بعضی از نوازندهها غیر از منظر زیبایی شناسی، برای اون کارکردی هم در نظر میگیرن و معتقدن که وجود حکاکیها باعث میشه تا لبهاشون بهتر روی پلیت لب قرار بگیرن و کمتر سر بخورن.
پلیت لب حکاکی شده
کرون، کرک و پلیت رفلکتیو: ممکنه که واقعا بهش دقت نکرده باشین اما فلوت از معدود سازهای بادی – چوبی است که دو سر اون باز نیست. به هرحال این درسته. اون سری که دور از سوراخ دهانی قرار گرفته، بازه و اجازه میده که صدا خارج بشه، اما انتهای دیگه (نزدیک به اتصال سر (head joint)) با یه کلاهک کوچک به اسم کرون بسته شده.
کرون با دوتا اصطلاح دیگه، یعنی هد کرون (head crown) یا هد سکرو (head screw) هم شناخته میشه. کرون رو به دلیل این که تزئین شدهترین قسمت فلوت هست با این اسمها میشناسن. پیچ/سکرو (screw) به کرون چسبیده و درون کرک حرک میکنه. کرک یا چوب پنبه، دقیقا همون کاری رو میکنه که از یه چوب پنبهی معمولی انتظار میره، یعنی بستن. کمپانیهای سازندهی فلوت تایید کردن که کیفیت چوب پنبه روی کیفیت صدا تاثیر داره اما این تاثیر چندان زیاد نیست و همین طور اطلاعات خیلی کمی در موردش وجود داره. به هر حال ما میدونیم که بعضی از سازندهها، چوب پنبه یا کرک رو از جنس پلاستیک میسازن و بعضی از نوازندهها معتقدن که استفاده از کرک پلاستیکی سیستم پاسخدهی ساز رو بهتر میکنه. دقیقا انتهای کرک، پلیت رفلکتیو وجود داره که یه صفحهی فلزی کوچکه و از اسمش مشخصه که کارش چیه. کارش رفلکت دادن یا برگردوندن صدا به سمت انتهای دیگهی فلوته.
مخروطی/باریک شدن اتصال سر: اتصال سر در واقع یه لولهی صاف و مستقیم نیست و اونها به سمت سوراخ دهانی باریک شدن. این حالت باریک شدن، به سه صورت اتفاق میافته:
به شکل حرف جی انگلیسی (G)؛ به صورت مساوی تا انتهای مناسب ادامه پیدا میکنه. این نمونه بیشترین مقاومت رو در برابر هوا داره و صدای غنی و عمیق ایجاد میکنه. این مدل برای مبتدیها توصیه نمیشه.
به شکل حرف سی انگلیسی (C)؛ مقاومت کمتری داره و برای نواختن از همه سادهتره و برای همین به مبتدیها توصیه میشه.
به شکل حرف وای انگلیسی (Y): ترکیبی از هر دو نوع مخروطی بالا ست و مقاومت متوسطی در برابر هوا داره.
اتصال سر مستقیم یا خمیده: برای کمک به بچهها (معمولا زیر ده سال) که بدون به وجود آوردن تنش زیاد توی گردنشون بتونن فلوت رو بنوازن؛ سازندهها به این ایده رسیدن که اتصال سر رو 180 درجه خم کنن و بنابراین چون فاصلهی بن سوراخ دهانی و کلیدها کمتر میشه، فشار کمتری به بدن وارد میشه و مشکلاتی که ممکن در اثر اون باعث کمر درد و گردن درد بشه رفع میشه. در واقع با جدیت زیاد بچهها رو از این که از اتصال سر مستقیم استفاده کنن منع میکنن (در درجهی اول مسئلهی سلامتی) چون میتونه باعث ایجاد پوزیشن و عادتهای بد توی نوازندگی بشه.
سمت راست؛ سر ساز خمیده و سمت چپ سر ساز مستقیم
یکی دیگه از راهکارها برای این موضوع، شیوهای بوده که کمپانی ژوپیتر (Jupiter) به جای استفاده از اتصال سر خمیده، به کار برده و ظاهر جالبی هم داره. به جای استفاده از اتصال سر خمیدهی معمول اونها تکنولوژی خودشون با اسم Jupiter WaveLine Technology ارائه کردن که در واقع راه دیگهایه برای کوتاه کردن فاصلهی بین سوراخ دهانی و کلیدها.
خب بخش مربوط به سر ساز این جا تموم میشه و باید به بقیهی قسمتهای اصلی فلوت بپردازیم.
لوله یا بدنهی اصلی: دومین قسمت فلوت بدنهی اصلیه اونه. لولهی اصلی، طولانیترین قسمت فلوته و بیشترین کلیدها رو در برمیگیره، اگه بخوایم دقیق باشیم 75 درصد کلیدها. درسته که احتمالا مبتدیها زیاد به این موضوع توجه نمیکنن اما در مورد لولهی اصلی چند تا عامل مهم وجود داره که میتونن تاثیر خیلی زیادی روی نوازنگی راحتتر شما داشته باشن:
کلیدهای فرانسوی یا صاف (French or Plateau keys): کلیدهای فرانسوی تمام نیازهای شما رو براورده میکنن اما کلیدهای پلاتو نه.
کلیدهای تریل (trill keys): همهی فلوتها کلیدهای تریل دارن اما بعضی از اونها تعداد بیشتری کلید تریل نسبت به بقیه دارن.
کلید سل (G key): توی بعضی از سازها کلید سل توی خط بقیهی کلیدها قرار داره اما توی بعضی دیگه، ابتدای ساز قرار گرفته.
مکانیسم می بالا (high E mechanism): دو تا ابزار متفاوت وجود داره که به شما اجازه میدن به نت می بالا (E3) دست پیدا کنین.
کلیدهای رولر (Roller keys): بعضی از مدلها رولرهای کوچکی دارن که توی کلیدهای تریل قرار داده شدن و حرکت دستها رو آسون تر میکنن.
باید به هر کدوم از این موارد با دقت بیشتری نگاه کنیم.
کلیدهای فرانسوی یا کلیدهای صاف: احتمالا واضحترین تفاوت بین دو تا فلوت توی یه نظر، چه کلیدهاشون باز باشن و چه بسته؛ مدل کلیدها ست. کلیدهای فرانسوی داخلشون یه سوراخ وجود داره و توی کلیدهای صاف یا پلاتو این سوراخ وجود نداره. به همین دلیل به کلیدهای فرانسوی کلید باز و به کلیدهای پلاتو کلید بسته هم گفته میشه.
کلیدهای بسته بین مبتدیها محبوبترن، چون مهم نیست که اندازهی انگشتاتون چقدره یا چقدر فشار وارد میکنین، تا زمانی که کلید رو فشار بدین، صدای نت مورد نظرتون تولید میشه. در واقع بیشتر فلوتهایی که برای مبتدیها طراحی میشن هم کلیدهای پلاتو دارن. اجرا کردن با کلیدهای باز یا فرانسوی یه قدم جلوتره چون برای یادگیریش باید حواستون به این هم باشه که سوراخ کلید رو به طور کامل بپوشونین. بیشتر فلوتها نیمه حرفهای و حرفهای کلیدهای فرانسوی دارن و دلیلش هم اینه که یه سری تکنیکهای پیشرفتهتر وجود داره که اونها رو فقط با کلیدهای فرانسوی میشه اجرا کرد:
کوارتر تنها و میکرو تنها که برای مبتدیها اهمیتی ندارن اما برای نوازندههای حرفهای استفاده از اونها گاهی لازم میشه.
گلیساندو که به معنی آروم از یه نت به نت دیگه رفتنه (چیزی مثل خرامیدن)
مولتیفونیک که نوازنده باید امکان نواختن دو، سه و حتی چهار تن رو توی یک زمان داشته باشه.
البته که اگه شما مبتدی هستین برای مدت خیلی طولانی کاری به این تکنیکها نخواهید داشت. آخرین نکتهی مفیدی که برای دونستن هست اینه که یه نمونه سرهای سیلیکونی وجود داره که برای سر سوراخ کلیدهای فرانسوی طراحی شدن. به این معنی که اگه شما میخواین یه فلوت بگیین و با همون ادامه بدین؛ میتونین یه فلوت فرانسوی بگیرین و با استفاده از اینها سوراخهای فلوت فرانسوی رو ببندین و زمانی که حرفهایتر شدین اونها رو جدا کنین و مثل یه فلوت فرانسوی معمولی ازش استفاده کنین.
کلیدهای تریل: فلوتها یه سری کلیدهای خاص دارن که به اونها کلید تریل گفته میشه. اگه با این اصطلاح آشنا نیستین؛ معنیش اینه که یه نت با نت بالاترش به صورت پی در پی و با سرعت نسبتا زیادی اجرا میشن. خب حالا چرا فلوت یه سری کلید خاص برای این کار داره؟ خب اگه بخوایم خیلی ساده توضیح بدیم؛ باید بگیم که اجرای تریل با استفاده از کلیدهای معمول فلوت خیلی سخت میشه، چون شما نیاز دارین که خیلی سریع با استفاده از دوتا کلید، بین دو تا نت حرکت کنین و به جای اون با استفاده از کلید تریل فقط با یه کلید این کار رو میتونین انجام بدین و به همین دلیله که سازندههای فلوت به طراحی و ساخت کلیدهای اختصاصی برای تریل رو آوردن اما همهی فلوتها کلیدهای تریل یکسانی ندارن:
اکثر فلوتها سه تا کلید تریل دارن؛ رِ، رِ دیز و می بمل که به ترتیب اجازهی اجرای نتها دو تا رِ، دو تا رِ دیز و سل تا لا رو، برای تریل، میدن.
بعضی از فلوتها یه کلید تریل اضافهی دو دیز هم دارن؛ که اجازهی اجرای راحت نتهای سی به دو دیز رو میده. این کلید فقط توی فلوتهای گرونتر وجود داره. توی نمونههای متوسط و حرفهای.
کلید سل: کلید سل روی فلوت میتونه در دو حالت قرار داشته باشه:
توی خط (Inline): که یعنی با بقیهی کلیدها توی یه خط قرار گرفته.
خارج از خط (Offset): جدای از بقیهی کلیدها قرار گرفته.
این ویژگی در واقع خیلی موضوع قابل بحثی نیست، به دلیل این که در این مورد فقط بحث راحتی مطرحه. کلیدهای سل آفست به این دلیل طراحی شدن که به طور کلی پوزیشن نوازندگی رو راحتتر کنن. توی کلیدهای سل اینلاین، دسترسی به کلید سخت تره، چون انگشت حلقهی ما، که انگشتیه که با اون کلید سل رو اجرا میکنیم، از انگشت میانی کوچکتره (حداقل در اکثر افراد این طوره.) کلید سل آفست همین طور مشکلات فیزیکی دیگهای رو هم خیلی از نوازندههای فلوت با اون درگیر هستن رو حل میکنه؛ مثل کشیدگی تاندون و مشکل مچ دست. درسته که نوازندههای فلوت زیادی انگار که قسم خوردن حتما از کلید سل اینلاین استفاده کنن. اما اگه واقعا دلیل خاصی برای استفاده از کلید سل اینلاین ندارین؛ سراغ نمونههای آفلاین برین چون نواختن با اونها واقعا خیلی راحتتره.
مکانیسم می بالا: نت می3 که توی فلوت از اون با عنوان می بالا اسم میبرن، به دلیل این که به صورت عملی نواختنش سخته، خیلی معروفه و به همین دلیله که سازندههای فلوت رو به طراحی مکانیسمی آوردن تا نواختن اون رو سادهتر بکنه؛ دو تا مکانیسم برای می بالا وجود داره:
مکانیسم دو بخش/اسپلیت (Split E Mechanism): بین دو تا مکانیسمی که وجود دارن، ای مکانیسم پیچیدهتریه و بیشتر فلوتهای مبتدی ازش استفاده میکنن. توی این مکانیسم بنا به ضرورت، زمانی که میخواین نت می بالا رو اجرا کنین، کلید سل بسته میشه؛ که البته توی فلوتهایی که از مکانیسم اسپلیت استفاده نمیکنن باز میمونه.
مکانیسم تسهیل کندهی می بالا (High E facilitator): معمولا برای اشاره بهش از اسم دونات (donut) استفاده میکنن. تسهیل کنندهی می بالا یه قطعه دیسک فلزیه که توی کلید سل قرار میگیره تا از بسته شدن اون به طور کامل جلوگیری کنه و به غیر از این عملکرد اساسیش مشابه همون مکانیسم اسپلیت باقی میمونه.
خب حالا چرا فقط فلوتهای مبتدی از مکانیسم اسپلیت می استفاده میکنن، اگه هدف فقط سادهتر نواختن نت می بالا است؟ خب برای این که این سیسم یه مشکلاتی رو هم ایجاد میکنه که تقریا هیچ وقت مبتدیها تحت تاثیرش قرار نمیگیرن:
عدم امکان اجرای بعضی تریلها؛ که مهمترینشون سل3 به لا3 است.
وزن بیشتری رو به فلوت اضافه میکنه؛ این ممکنه برای بعضی نوازندهها مشکل مهمی به حساب بیاد.
علاوه بر اینها، تسهیل کنندهی می بالا، میتونه هر زمانی به فلوت اضافه بشه در حالی که مکانیسم اسپلیت این طور نیست و فلوت باید با اون ساختار از ابتدا طراحی شده باشه.
رولر: توی فلوتهای با کیفیت، شما یه گزینهی دیگه هم پیدا میکنین؛ رولرها. اینها، کلیدهای چرخش خودکر هستن که توی کلیدهای تریلر دو دیز و رِ دیز تعبیه میشن و برای این هستن که حرکت انگشت کوچک رو سادهتر کنن. از اون جایی که تسلط پیدا کردن به فلوت کار سختی محسوب میشه، انتخاب با شماست که فقط یه رولر روی کلید ر دیز داشته باشین یا این که دو تا، یکی روی کلید ر دیز و یکی هم روی کلید دو دیز داشته باشین.
این جا قسمت بدنهی اصلی فلوت تموم میشه و فقط قسمت انتهایی بدنه باقی میمونه که توی بخش بعدی بهش میپردازیم.
قسمت انتهایی فلوت: چیزی که انتهای فلوت قرار گرفته، با اسم فوت جوینت شناخته میشه. و توی دو نوع مختلف طراحی میشه:
فوت جوینت دو؛ که برای فلوتهای مبتدی استاندارده.
قوت جوینت سی؛ توی فلوتهای نیمه حرفهای و حرفهای به کار میره و گسترهی صدای بم فلوت رو تا نیم پرده پایینتر و تا نت سی افزایش میده.
فلوتهای با فوت جوینت سی، ممکنه یه کلید اضافهتر با اسم گیزمو (Gizmo key) داشته باشن که برای کمک به اجرای نت دو بالا طراحی شده.
خب حالا اگه واقعبینانه به ماجرا نگاه کنیم؛ احتمال اینکه شما نیاز به اجرای نت سی پایین داشته باشین؛ خیلی بعیده. در صورتی که توی ارکستر، سمفونی اجرا نمیکنن؛ میتونین تا حد زیادی از فوت جوینت سی صرف نظر کنین. البته باید گفت که به نظر میرسه فوت جوینت سی، به مقدار قابل توجهی کیفیت صدای فلوت و به خصوص اورتونها رو بهتر میکنه و خب، برای نوازندههای حرفهای هر چیزی که صدای سازشون رو ارتقا ببخشه؛ ارزشمنده.
مواد اولیه:
بنا به دلایلی مواد سازندهی فلوت به اندازهی مواد سازندهی خیلی از سازهای دیگه، موضوع مهمی به حساب نمیان. توی انجمنهای مختلف فلوت روی این موضوع اتفاق نظر دارن که فلزات مختلفی که از اونها برای ساخت فلوت استفاده میشه؛ تاثیر چندان زیادی روی صدای فلوت ندارهف بر خلاف سازهای دیگهای که صدای اونها کاملا میتونه با توجه به موادی که توی ساختشون به کار رفته، تغییر کنه. با همهی این حال هنوز هم بسته به گسترهی صدایی فلوت، فلزات متفاوتی توی ساخت اون استفاده میشه:
نوعی آلیاژ فلزی: اکثر فلوتهای ارزون قیمت از آلیاژ مس و نیکل ساخته شدن. و بسته به سازندهشون ممکنه با اسمهای مختلفی شناخته بشن، اما از معمولترین اسمها کوپرونیکل(cupronicke) و نیکلکاپر (nickelcopper) هستن.
با روکش طلا یا نقره: بیشتر فلوتها، هم مبتدی و هم حرفهای، روکش طلا یا نقره دارن.
نقره استرلینگ (Solid sterling silver) یا طلا و یا پلاتین: گرونترین مدلها از فلزات گرون قیمت ساخته میشن.
در نهایت به این هم اشاره کنیم که یه سری فلوت ترانسیورس از جنس چوب هم وجود داره و البته اونها خیلی نامعمول هستن و مگر این که دلیل خاصی برای استفاده از اونها داشته باشین و در غیر این صورت میتونین کاملا در نظرشون نگیرین.
چطور فلوت رو کوک کنیم؟
درسته که فلوت هیچ وقت به صورت خیلی چشمگیری از کوک خارج نمیشه، مثل سازهای زهی که توی شرایط مختلف ممکنه این اتفاق براشون بیافته، اما ممکنه صدای اون بعد یه مدت کمی زیر یا بم بشه و وقتی که این اتفاق بیافته، دونستن این که چطوری دوباره اون رو به کوک خودش برگردونین، میتونه کمک کننده باشه. برای این که کوک رو زیر یا بم کنین، اول نت لا کنسرت رو با یه فلوت کوک شده اجرا کنین و با صدای فلوت خودتون مقایسه کنین. بسته بهه این که نت لایی که فلوت شما اجرا میکنه زیرتر یا بمتر از اون چیزی که باید، باشه:
آروم اتصال سر رو از بدنهی اصلی بیرون بکشین، این جوری کوک ساز یه کم بم میشه.
اون رو به آرومی به داخل فشار بدین، این باعث میشه کهک فلوت یه کم زیر بشه.
نگهداری از فلوت
فلوت نیاز به مراقبت مداوم داره و در واقع شما باید بعد از هر باری که با اون اجرا میکنین؛ تمیزش کنین. برای تمیز کردن فلوت به یه میلهی باریک و پارچهای که روی اون قرارش بدین، احتیاج دارین که اون رو داخل لولههای فلوت ببرین تا رطوبت داخل ساز رو جذب کنه. در کنار تمیز کردن و خشک کردن ساز ممکنه گاهی نیاز باشه تا سازتون رو روغنکاری کنین و البته برای تمیز کردن و نگهداری فلوت، کیتهایی هم توسط سازندهها طراحی و به بازار عرضه شده.
لوازم جانبی فلوت:
خیلی از مبتدیها به این موضوع فکر نمیکنن اما فلوت هم یه سری اکسسوری داره که بعضی از اونها میتونن واقعا مفید باشن و البته بعضی از فلوتهای ارزون قیمتتر هم توی یه کیت با بعضی از این اکسسوریها به فروش میرسن اما اگه یه فلوت نیمه حرفهای یا حرفهای خریدین، احتمال خیلی زیاد همچین چیزی نیست.
خب بین این اکسسوریها دو مورد هست که واقعا مهم و کاربردی هستن:
کیس و استند
کیس: اگه قصد دارین که فلوت رو با خودتون جابجا کنین، باید یه دونه کیس براش تهیه کنین. سه نوع کیس وجود داره:
سافت کیس (Gig Bag): قسمت خارجی اونها نرمه اما کملا قالب ساز هستن.
هارد کیس: بیشترین مراقبت رو از سازتون میکنه.
کیفهای دستدوز: معمولا کیفهای خاص و از نوع صنایع دستی هستن که ممکنه طرحهای خاصی هم داشته باشن و عمدتا از جنس چرم ساخته میشن.
اکثر مواقع مردم سراغ سافت کیسها میرن، چون به خ?